پاسبانی از جلال
ما با تصمیم های درستی که در زندگی می گیریم از سکونت جلال خدا پاسبانی می کنیم. سالهاست که در قلبم مشتاق چیزی بیشتر از یک ملاقات موقتی حضور خدا در کلیسا و در دعاهای شخصی بودم. برای من ملاقاتهای کوتاه مدّت کافی نبودند. من می خواستم که این ملاقات به یک سکونت تبدیل شود.
در زمان خودش، خدا شروع کرد به جواب دادن به درخواست قلبیم. فهمیدم زمانیکه ما قلبمان را برای جلالش مهیا می کنیم؛ او لحظات غیرمنتظره ای را به ما نشان خواهد داد. این بخاطر اینست که خدا تمایل دارد که بصورت مستمر ما را از روحش پر کند. درواقع او می خواهد که ما در جلال او زندگی کنیم.
کلام نیز حاوی این حقیقت است. عیسی به پدرش می گوید: " جلالی را که به من دادی به ایشان دادم…" (یوحنا 17 : 22 ). پولس رسول به کولسیان اینطور می نویسد: " …مسیح در شما امید جلال است." (کولسیان 1 : 27 )، او افسسیان را تشویق می کند تا: " از روح پر شوید. " (افسسیان 5 : 18 ) و در نهایت غلاطیان را نصیحت می کند: " اگر به روح زیست کنیم، به روح هم رفتار بکنیم. " ( غلاطیان 5 : 25 ).
همانطور که ما یاد می گیریم در روح زندگی کنیم، آگاهی مستمر از حضور خدا را در خود، پرورش می دهیم. گذشته از همۀ اینها ما خانۀ خدا هستیم و حضور خدا در ما سکنی دارد. ما تنها باید روحمان را تمرین دهیم تا در مشارکت دائم با روح القدس باشد.
یک شب به فروشگاهی دویدم تا یکسری خرت و پرت بخرم. همانطوریکه در پارکینگ پیاده می رفتم، در روح دعا و پرستش می کردم. ناگهان از حضور خدا درخودم آگاهی یافتم. فکر می کردم که ما می خواهیم که یک جلسۀ روحانی درست در راهروی غذاهای منجمد فروشگاه داشته باشیم. من درحالیکه بستنی می خریدم محو جلالشش بودم!
اینجا جائیست که خدا تمایل دارد ما در آن زندگی کنیم. البته نه در فروشگاه، بلکه بودن در جلالش 24 ساعت در روز و 7 روز در هفته و مهم نیست که ما فیزیکی کجا باشیم و چه کاری را انجام می دهیم. جائیکه روح ما در مشارکت ناگسستنی با خداست. چگونه شما می توانید در آن مکان سکنی گزینید؟ تصمیمهایی را که هرروزه می گیریم تعیین می کنند که ما در چه سطحی از حضور خدا زندگی می کنیم. در طی 20 سال زندگی ام با خداوند متوجه شدم که او اغلب مرا متوجۀ این حقیقت ساده می کند که: تحقیق کن ببین چه چیزی قلب خدا را خشنود می سازد و با تمامی قلبت در تعاقب آن باش. روی میز کارم پلاکی است که روی آن نوشته شده: «انسانی که با خدا راه می رود، حتماً به مقصد می رسد.». من این جمله را هر روز وقتی از خواب بلند می شوم می خوانم. این یک یادآوری کننده دائم است تا تصمیم های درستی در طی روز بگیرم تا بتوانم با خدا راه رفته و به مقصدی که او برای من درنظر گرفته، برسم. اینرا می دانم که مادامی که با او راه روم، هیچ چیز قادر نخواهد بود سدّی برای جریان برکت او به زندگی ام شود.
من اغلب متوجه شدم که تصمیم های به ظاهر کوچک و کم اهمیّت هستند که می توانند تأثیر بسزایی روی زندگی روحانی ما داشته باشند. چونکه تصمیم های کوچک منتهی به تصمیم های بزرگ می شوند.
ما با تصمیم های درستی که می گیریم از سکونت حضور خدا در زندگیمان نگهداری می کنیم. ما خودمان تصمیم می گیریم که به چه گفتگویی گوش دهیم، با چه کلماتی صحبت کنیم، چه طرز فکری نسبت به دیگران داشته باشیم، با چه افکاری تفکر کنیم، با چه افرادی بگردیم، به چه چیزی نگاه کنیم و چقدر در قلبمان، روح این دنیا را تحمّل کنیم. ما خودمان تصمیم می گیریم که پرستش کنیم، با وسوسه مقابله کنیم و یا در هر زمان در روح دعا کنیم. مهمتر از همه، این ما هستیم که تصمیم می گیریم که چه نوع مرزهایی را در زندگی داشته باشیم.
همانطوریکه خدا از موسی خواست که در اطراف کوه مرزهایی (حدودی) را تعیین کند تا کسی وارد جلالشش نشود، ما نیز احتیاج داریم در زندگی روحانیمان مرزهای مقدسی داشته باشیم تا از حضور جلال خدا در زندگی محافظت کنیم ( خروج 19 : 23 را نگاه کنید ). ما باید بدانیم چه چیزی قلب او را محزون می کند و تصمیم بگیریم که به هر قیمتی که شده از انجام آن اجتناب کنیم.
تعیین مرزها (حدود) مقدس در زندگی نه تنها کمک می کند تا در روح زندگی کنید، بلکه کمک می کند تا از محل سکونت خدا در زندگیتان پاسبانی کنید. همانطوریکه قلب خود را مهیای جلال او می کنید و تصمیهای خدایی می گیرید، زندگی شما از یک ملاقات موقتی با خدا به یک عمر زندگی با سکونت دائمی خدا تبدیل می شود. و در این جریان روح القدس به شما کمک می کند تا با او راه روید و و به دوست نزدیک او تبدیل شوید.
نویسنده: مَت سورگر
مترجم: آرش
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |