معرفی عهد جدید: یهودیت-سال مقدس یا مذهبی (فصل چهارم)
وضع جهان در دورۀ عهدجدید
(فصل چهارم): یهودیت
سال مقدس یا مذهبی
سال یهودی دارای دوازده ماه قمری بود و در ضمن یک ماه کبیسه داشت. که در موقع لزوم به تقویم اضافه میشد تا سال قمری با سال شمسی مساوی شود. سال غیرمذهبی یا ملی از ماه هفتم شروع میشد که طبق تقویم جدید تقریباً با ماه اکتبر مطابق بود. سال مذهبی از اولین ماه شروع میگردید و عید فصح اولین عید بزرگ یهودی در طی سال، در همین ماه اول بود. ماههای سال مذهبی و مطابقت آنها با تقویم جدید به شرح صفحۀ بعد است.
تعداد جشنها یا اعیاد هفت بود که عبارتند از: عید فصح، عید فطیر، عید پنتیکاست، آغاز سال جدید و روزۀ کفاره، عید خیمهها، عید تقدیس، عید پوریم. از این اعیاد، پنج عید اول توسط شریعت موسی مقرر شده ولی دو عید آخر از دورۀ بعد از ترک وطن متداول گردیده بود.
عید فصح
ماه | ایام مخصوص |
نیسان (آوریل) | 14- عید فصح
15- نان فطیر 21- خاتمۀ عید فصح |
ایاز (مه) | |
سیوان (ژوئن) | 6- عید پنتیکاست- هفت هفته بعد از عید فصح
(سالروز اعطای شریعت در کوه سینا) |
تموز (ژوئیه) | |
آب (اوت) | |
ایلول (سپتامبر) | |
تیشری (اکتبر) | ۱و۲- عید کرناها-آغاز سال غیر مذهبی یا ملی (روش هشنا)
۱۰- روزه کفاره ۱۵- ۲۱ عید خیمهها |
مارچوان (نوامبر) | |
کیسلو (دسامبر) | ۲۵- عید روشنایی یا تقدیس (هنوکا) |
تبت (ژانویه) | |
شبت (فوریه) | |
آدار (مارس) | ۱۴- عید پوریم |
عید فصح، از نظر تاریخی و مذهبی، مهمترین عید بود. این عید سالروز آزادی یهود از مصر و شروع استقلال آنها به وسیلأ عمل نجاتبخش خدا بود. یهودیان بین «عید فصح مصری» و «عید فصح دائمی» تفاوت قائل بودند. اولی در دهم نیسان برگزار میگردید و طی آن خون بر پاشنههای در پاشیده و بره با عجله خورده میشد. عید فصح دائمی مدت هفت روز نگهداری میشد و نان فطیر استفاده میگردید. هر دو از نظر زمان به یکدیگر نزدیک بودند و یک عید محسوب میشدند.
قصد این بود که در عید فصح جشنهای عمومی برپا شود ولی عهد عتیق فقط چند بار به این نوع جشنها اشاره مینماید (۲تواریخ ۱۳:۸ و ۱۵:۳۰، ۲پادشاهان ۲۱:۲۳، عزرا ۱۹:۶). شکی نیست که این عید تقریباً به طور مرتب نگهداری میشد هر چند در دروههای ضعف مذهبی احتمالاً در نگهداری آن غفلت میگردید. از قرار معلوم در دورۀ عهد جدید، این عید به طور مرتب نگهداری میشد زیرا یوسف و مریم در موقع عید فصح، عیسای کوچک را طبق رسمی که داشتند به اورشلیم بردند (لوقا ۴۱:۲) و خود عیسی هم در دورۀ خدمت خود این عید را نگاه میداشت.
در روز عید از هر یهودی ذکور، که از نظر بدنی آمادگی داشت و از نظز مهارت مانعی در او وجود نداشت، خواسته میشد که به اورشلیم برود مشروط بر این که محل سکونتش در حوزأ بیست و دو کیلومتری آن شهر باشد. زنان نیز در عبادت شرکت میکردند هر چند این کار برای آنها اجباری نبود. زائران از قسمتهای مختلف فلسطین و حتی از خارج آن همراه هدایای خود برای شرکت در عبادت عید به اورشلیم میرفتند. یوسفوس میگوید که در فصل عید فصح جمعیت اورشلیم به سه میلیون نفر میرسید. بعضی از این مردم شب را در خارج شهر در چادرها به سر میبردند زیرا در داخل شهر تمام محلهای سکونت اشغال میگردید.
در زمان عید نان فطیر، هر روز دو گاو نر، یک قوچ، هفت برّۀ یکساله همراه یک بز به عنوان قربانی می گردید (اعداد ۲۸: ۱۹-۲۵). در روز دوم یک بافه نوبر به عنوان هدیه جنبانیدنی همرته یک بره یکساله به عنوان قربانی سوختنی تقدیم میگردید (لاویان ۱۰:۲۳-۱۴).
پنتیکاست یا عید هفتهها
عید هفتهها یا روز نوبر در ماه سیوان، هفت هفته بعد از تقدیم بافأ جنبانیدنی بعد از عید فصح نگهداری میشد. نام این عید به این علت پنتیکاست (یا پنجاهم) گذاشته شد که بین آن و عید قبلی پنجاه روز فاصله وجود داشت. طبق روایات یهود، این عید سالروز دریافت شریعت در بالای کوه سینا بود. از مراسم مخصوص این روز این بود که دو قرص نان که از گندم تازه پخته شده بود به عنوان هدیۀ جنبانیدنی تقدیم میشد. هر چند این عید در تاریخ عهد عتیق ذکر نشده است، ولی در عهد جدید دارای اهمیت فراوان است زیرا در این روز بود که روحالقدس بر شاگردان مسیح خداوند، که طبق دستور وی در اورشلیم در حال انتظار بودند، نازل شد. این روزا را روز تولد کلیسا میدانند.
عید کرناها یا آغاز سال (روش هشنا)
سال ملی یا غیرمذهبی یهودیان در اولین روز ماه تیشری آغاز میشد در این روز آغاز سال جدید از صبح تا شب در معبد بزرگ سرنا و کرنا نواخته میشد. برعکس عید فصح و عید پنتیکاست، در این عید عدۀ زیادی در اروشلیم نمیآمدند زیرا آن را هم در معبد جشن میگرفتند و هم در کنیسهها، از کتاب نحمیا (۲:۸-۱۲) چنین میفهمیم که کسانی که از اسارت برگشتند، این عید را به وسیلۀ خواندن شریعت برای تمام مردم و به وسیلۀ شادمانیِ دستهجمعی جشن میگرفتند.
روز کفاره
روز کفاره بیشتر روز روزه بود تا عید و در عهدجدید نیز این امر تأیید میگردد (اعمال ۹:۲۷). در این روز علاوه بر قربانی معمولی روزانه، مراسم کفارۀ سالانه توسط کاهن اعظم اجرا می شد. وی لباس رسمی خود را در میآورد و به جای آن لباس سادۀ کتانی میپوشید و در حالی که مجمری پر از ذغالهایی که از مذبح برداشته شده بود و همچنین کاسهای پر از خون گاوی که برای گناه ذبح شده بود در دست داشت، به قدسالاقداس داخل میشد. بخور مانند پردهای در میان کاهن و تخت رحمت قرار داشت و کاهن خون را بر تخت رحمت میپاشید. همین کار در مورد خون بزی که برای گناه قربانی شده بود تکرار میگردید. بر مذبح بخور و بر مذبح برنجی در خارج قدسالاقداس نیز خون پاشیده میشد. کاهن یک بز زنده نیز تقدیم میکرد و در حالی که دستهای خود را بر سر آن میگذاشت گناهان قوم را اعتراف مینمود. سپس بز زنده به بیابان برده میشد و رها میگردید به نشانۀ این که گناهان قوم برای همیشه دور شده است (لاویان ۲۳:۱۶ و ۲۷-۳۲، اعداد ۷:۲۹-۱۱).
وقتی این مراسم به پایان میرسید، کاهن اعظم لباس کتانی خود را در میآورد و غسل میکرد و لباسهای رسمی خود را میپوشید و سپس قربانیهای معمولی تقدیم میشد. رسالۀ عبرانیان نشان میدهد که مراسم روز کفاره اشارهای است به مسیح. بسیاری از کارهای مسیح که به عنوان کاهن واقعی انجام میدهد در مراسم مذکور در عهدعتیق دیده میشود.
در یهودیت جدید، اولین روز سال و روز کفاره جزء روزهای توبه محسوب میشوند که طی آن خداپرستان واقعی مشغول تفتیش قلب خود و توبه از گناهان سال گذشته میشوند تا بتوانند با پاکی و طهارت قلبی سال جدید را آغاز نمایند.
عید خیمهها
پنج روز بعد از عید کفاره، عید خیمهها جشن گرفته میشد (لاویان ۳۴:۲۳، تثنیه ۱۳:۱۶)، این عید از پانزدهم تا بیست و دوم ادامه داشت و یادآوری مسافرت قوم اسرائیل در بیابان و شکرگزاری برای جمعآوری محصول بود. در این عید، خیمهها یا کلبههایی از شاخههای درختان درست میشد و مردم در آنها موقتاً زندگی میکردند و روزهایی را به یاد میآوردند که اجدادشان در بیابان به سر میبردند. در این روزها قربانیهای زیادی تقدیم میگردید و در پایان آن روز اجتماع فرا میرسید که یوحنا آن را «روز آخر، روز بزرگ عید» میخواند (یوحنا ۳۷:۷) و پایان سال مذهبی است. بعضی از مراسمی که بعد از اعطای شریعت در موقع این عید انجام میشد عبارت بود از پاشیدن آب بر روی مذبح با ظرف طلایی، سرائیدن هلل (مزامیر ۱۱۳-۱۱۸)، روشن کردن چهار شمعدان بزرگ در حیاط زنان و سرائیدن مزمورهای منتخب.
در دورۀ بعد از ترک وطن، دو عید دیگر به اعیاد فوقالذکر اضافه شد: عید روشنایی و عید پوریم.
عید روشنایی
عید روشنایی یا عید تقدیس به مدت هشت روز از آغاز روز بیست و پنجم ماه کیسلو نگهدای میشد. در یوحنا ۲۲:۱۰ به این عید اشاره شده است. برای اولین بار این عید در سال ۱۶۴ قبل از میلاد شروع شد و آن وقتی بود که یهودا مکابیوس معبد اورشلیم را، که توسط انتیکوس اپیفانیس ناپاک شده بود، دوباره برای عبادت خدا تقدیس نمود. در این عید خانههای تمام یهودیان نورانی میگردید و سرگذشتهای مربوط به مکابیها تکرار میشد تا کودکان استفاده نمایند. زمان این عید درست با عید میلاد (کریسمس) مسیح مطابقت دارد.
عید پوریم
عید پوریم که به معنی «قرعه» است در چهاردهم و پانزدهم ماه آدار جشن گرفته میشد. در عصر روز سیزدهم تمام کتاب استر در کنیسهها برای جماعت قرائت گردید. این عید جنبۀ مذهبی زیادی نداشت و بیشتر یک عید ملی بود که در آن یهودیان آزادی خود را جشن میگرفتند. در مورد این عید در عهدجدید اشارهای وجود ندارد ولی شاید عیدی که در یوحنا ۱:۵ ذکر شده است همین عید باشد.
در میان یهودیان قرن اول میلادی روزهای روزه و اعیاد کوچک دیگری نیز وجود داشت که نمیتوان آنها را مهم شمرد و در عهدجدید هم به آنها اشارهای نشده است.
برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)
نوشتۀ مریل سی تنی
ترجمۀ ط. میکائیلیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |