زندگی روزمره مسیحی

نعمت یافته یا پاداش وفاداری (درسی از زندگی نعومی و روت از کتاب روت در کتاب مقدس)

5/5 - (1 امتیاز)

” ….. زنان گفتند که آیا این نعومی است؟ او به ایشان گفت: “مرا نعومی مخوانید بلکه مرا مُرّه بخوانید زیرا قادر مطلق به من مرارت سخت رسانیده است …” (روت ۱: ۱۹ و ۲۰)

این اواخر روح القدس افکار مرا به زندگی نعومی و روت معطوف کرد و درسهایی را بمن آموخت که قبلا” اینطور به آن فکر نمی کردم .
نعومی با همسر و دو پسرش به دلیل قحطی به سرزمین موآب مهاجرت می کنند‌، با آرزوی زندگیی بهتر. پسرانش ازدواج می کنند. شوهرش فوت می کند و او می ماند با دو پسر و دو عروسش. بعداز مدتی هردو پسرش نیز فوت می کنند. با فوت آنها همه آرزوهایی را که ساخته بود ازهم می پاشد. دیگر آن سرزمین، سرزمین تحقق آرزوهایش نبود. بنابراین تصمیم می گیرد آنجا را ترک کند بخصوص اینکه شنیده بود خداوند از قوم خود تفقّد کرده و قحطی به پایان رسیده است.
قصد آن را ندارم که تمام زندگی آنها را تشریح کنم. ولی به طرز عجیبی وضعیت نعومی و خانواده او را با وضعیت کنونی مردم زمانه خود مشابه دیدم.
بسیاری به دلائلی مانند جنگ، بیماری، قحطی، بحرانهای اجتماعی و اقتصادی و دلائل شخصی، قصد مهاجرت به کشوری با قوانین و امکانات بهتر می کنند.
مهاجرت راه حل و برون کردی ست رایج و منطقی در تمام دنیا و درتمام دوران ها.
ایرادی بر ما و بر هیچکس وارد نیست، اگر تصمیم به مهاجرت برای زندگیی بهتر می گیریم. برعکس من این افراد را افرادی شجاع و آدم عمل می نامم .
این را در پرانتز یادآور شوم که معنی اسم نعومی “شیرین و دلپذیر” و اسم روت “شایسته” است. مردم موآب بت پرست بودند و به احتمال قریب به یقین خانواده نعومی باعث ایمان روت به یهوه شدند ‌. ( گوته این کتاب را قشنگ ترین شعر کوچک می نامد.)
نعومی بی کس و تنها، دل شکسته و داغ دیده ولی با عزمی راسخ قصد مراجعت به موطن خویش را می گیرد. او می گوید: من پُر بیرون رفتم و خداوند مرا خالی برگردانید. پس برای چه مرا نعومی می خوانید چونکه خداوند مرا ذلیل ساخته است و قادرمطلق به من بدی رسانیده است. (۲۱)
باز داستان و روال همیشگی ما انسانها که تا به مصیبت و بلایی گرفتار می شویم، بلافاصله خدا را عامل و مسبب تمام بدبختی های ما و کل دنیا می دانیم و انگشت تقصیر را به جانب او می گیریم!!!!!
نعومی هنگام ترک موآب، از عروس هایش می خواهد که به خانه مادری شان برگردند و زندگی جدیدی را ازسر بگیرند. عروس کوچکتر با بوسه ای از او خداحافظی می کند ولی عروس دیگر روت ازاین فرصت چشم پوشیده و به اصرار تمام اذعان می کند که تا پای جان بااو می ماند. او می گوید: “….خداوند به من چنین بلکه زیاده براین کند اگر چیزی غیر از موت، مرا از تو جدا نماید.” (۱۶ و ۱۷)
چه عزمی! چه محبت و چه ازخودگذشتگی ای که از روت زنی قهرمان می سازد.
امّا نعومی چنان دل شکسته و پُراز حزن بود که نعمت حضور و همراهی روت را در کنار خود نمی بیند‌. به آشنایان خود می گوید مرا مُرّه (یعنی تلخ) بخوانید.
زمانی که به مشکلی بر می خوریم، چشمان ما بر روی آن چیزهایی که داریم بسته می شود.‌ وجود افرادی که هرکدام گنجها و ثروتی معنوی درکنارمان هستند را نادیده می گیریم.
به نظر من هیچکس در مواقع و اوضاع بد و رنج آور و طاقت فرسا، قابل شماتت و داوری نیست. به غیر از این است که ما انسان هایی از جنس خاکیم؟! انقدر به خودمان و دیگران سخت نگیریم. آنچه که ما را متمایز می کند، ایمان ما به خدا و پسرش عیسی مسیح است. آنچه که ما برای خود تصور می کنیم، متفاوت با آنچه است که خدا برای ما در نقشه خود دارد.
با مطالعه کتاب روت، از اتفاقاتی که منجر به سعادتمندی و برکت نعومی و روت می شود، به حضور پُررنگ خدا پی می بریم. سرنوشتی رقم می خورد که نام روت در شجره نامه خداوند و منجی انسانها، عیسی مسیح به ثبت می رسد. (متی ۱: ۵)
در دعای رازگاهان خود در حالیکه با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کنم، با قوت و ایمانی که از روح القدس می گرفتم، با صدای بلند گفتم :
“من نعومی هستم.”
من نعمت یافته هستم،
من نه تلخ بلکه شیرینم.
چون تو خدا و مالک قلب و زندگی من هستی،
” من نعومی هستم ”

یادداشتی از خواهر گرامی مان ر.پ.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO