سؤالات کاربرانمقاله های استاد آلیکهنر و ادبیات

من قبل از اینکه به خداوند مسیح ایمان بیاورم کار هنری می کردم و به یاد گیری پیانو مشغول شدم، اما نه در مراسم عروسی یا کنسرتها و برنامه های تلویزیونی. اکنون علاقه زیادی به الاهیات پیدا کرده ام تا باعث رشد قوم خویش شوم. سؤال بنده این است که آیا با توجه به شواهد و نتایجی که به آن دست یافته ام، برای تبدیل شدن به یک مرد خدا و هدایت مردم، نبایست با اموری که شریر به راحتی قادر به رخنه در شخص می شود، مشغول شوم؟ آیا بهتر نیست مشغول مطالعات الاهیاتی و مسائل ایمانی شوم؟

رای بدهید

بین هنر و الاهیات تضادی وجود ندارد. در واقع الاهیات جلال وشکوه مخفی خدا را اشکار می سازد و هنر و ادبیات و سینما و موسیقی این جلال را بر زمین بیشتر ماندگار می نماید.

شاید گفتۀ مارتین اسکورسی، سینماگر مؤلف برای شما جالب باشد و من عیناً کپی نوشتۀ ایشان را در زیر می آورم:

” کوچک تر که بودم… دوست داشتم کشیش شوم. اما خیلی زود فهمیدم که حرفۀ واقعی ام و گرایش درونی اصلی ام به سینما است. راستش من تضادی بین کلیسا و سینما، امر مقدس و امر غیرمذهبی یا دنیوی، نمی بینم. طبیعتاً این دو تفاوت های عمده ای با هم دارند، اما من در کنار اینها شباهت های زیادی هم بین کلیسا و سینما می بینم. هر دو جایی هستند برای این که مردم در کنار هم جمع شوند و تجربه ای مشترک داشته باشند. و به عقیدۀ من در فیلم ها نوعی روحانیت هم هست، اگر چه این روحانیت طوری نیست که بتواند جای خالی ایمان را پر کند. نگاه که می کنم، می بینم در طول سال های زیاد، خیلی از فیلم ها به وجه روحانی طبیعت بشر پرداخته اند! از تعصب گریفیث و خوشه های خشم جان فورد تا سرگیجۀ هیچکاک، اودیسۀ فضایی: 2001 کوبریک و خیلی فیلم های دیگر. انگار این فیلم ها پاسخگوی جستجوی باستانی بشر برای ناخودآگاهی مشترک و جمعی هستند. آنها نیاز روحانی مردم را ارضاء می کنند. نیاز به داشتن خاطره ای مشترک.” (مارتین اسکورسی، سده سینما: سفر شخصی (1996)

به اعتقاد من جاوادنۀ باخ، برای جلال مسیح، یک اثرماندگار است و پاسیون متی، بیانگر اوج رنج صلیب می باشد که از هر موعظه ای قوی تر است! به عبارتی موسیقی باخ جلوه ای از جلال خدا است.

و  توجه شما را به این نکته نیز جلب می کنم که معمولاً در زندگی نامۀ پاپ فقید، پاپ ژان پل دوم این نکته را  حذف می کنند که در دورۀ کوتاهی از زندگی خویش به هنر بازیگری یا تئاتر علاقه داشته و مدت شانزده ماه در مدرسۀ تئاتر کراکو در لهستان بازیگری کرده. البنه شاهد این امر در زندگی نامۀ رسمی او نیستیم.

در واقع ما ظرف هایی هستیم در دست خدا، خدا ظرف های طلا و نقره نمی خواهد بلکه ظرف هایی را طالب است که قابل استفاده باشد. بنابراین انتخاب شماست که از طریق هنر و یا ابزارهای دیگر، خدا  را خدمت کنید و باعث پیشرفت کار او شوید.

پاسخ از استاد علی خیراندیش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO