پاسخ به اسلام

مقایسه اسلام و مسیحیت: با استناد به ده فرمان (قسمت سی و یکم)

5/5 - (5 امتیاز)

6 . جنگِ روحانی

            هنگامی که روح‌القدس در ما ساکن می‌شود از وسوسه‌ها در امان نیستیم. ولی روحِ خدا بر خلاف جسم می‌جنگد و جسم هم بر خلاف روحِ خدا، و نبردی شدت می‌یابد درست همان گونه که پولس آن را توصیف می‌کند: «افعال بدن را به وسیلۀ روح بکُشید» (رومیان 8: 13). در افسسیان 4: 22–24 پولس هشدار داده می‌آگاهانَد: «شما از جهتِ رفتار گذشتۀ خود، انسانیت کُهنه را که از شهواتِ فریبنده فاسد می‌گردد، از خود بیرون کنید. و به روحِ ذهنِ خود تازه شوید. و انسانیت تازه را که به صورت خدا در عدالت و قدوسیت حقیقی آفریده شده است بپوشید.» بیرون کردنِ انسانیت کُهنه یعنی متنفر بودن و انکار کردن ابدیِ خواسته‌های گناه‌آلودی که داریم. پوشیدنِ انسانیت تازه یعنی بر تن کردن عیسی مانند یک ردای تازه پس از این که او به ما کمک کرد تا بر خودپسندیِ اصلیِ خود پیروز شویم.

            در این جنگ ممکن است در حالی که می‌خواهیم پاک زندگی کنیم بارها مزۀ تلخ شکست را بچشیم. پس بایستی بی‌درنگ دوباره بلند شویم و به سوی عیسی برای اعتراف کردن صادقانۀ گناهانمان برگردیم. هنگامی که غرور و خود استواری ما خُرد شده باشد دوباره با عیسی متحد می‌شویم و قوت او را در ناتوانایی‌مان تجربه می‌کنیم. این تنها راه برای کسب پیروزی بر شرارتِ درونمان و نیز بلوغ در خداوند است. کتابمقدس می‌فرماید: «همۀ کسانی که از روح خدا هدایت می‌شوند ایشان فرزندان خدا هستند.» در رومیان 8: 1–2 پولس هر کس را که در این جنگ روحانی شرکت دارد تسلی می‌دهد: «پس هیچ قصاص نیست بر آنانی که در مسیح عیسی هستند. زیرا که شریعتِ روحِ حیات در مسیح عیسی مرا از شریعتِ گناه و موت آزاد گردانید.» در حالی که عهد عتیق اهداف و رفتار شرورانۀ انسان را با شریعتِ الهی مجازات می‌کند، عهد جدید شناختِ عمیق‌تر از گناهکاریِ کاملِ ما به ما می‌دهد، و در همان وقت ما را تشویق می‌کند که پارساییِ خدا را به وسیلۀ فیض در ایمان به عیسای مسیح بپذیریم. او به ما قدرت می‌بخشد تا برای بازسازیِ فکر و اراده‌مان روح‌القدس را دریافت کنیم. شریعتِ موسی تلاش می‌کند تا جلوی افتادنِ ما را در گناه بگیرد، ولی عیسی به ما عادل شمردگیِ کامل و قدرتِ روحِ خدا را می‌دهد تا بتوانیم احکامش را انجام دهیم. هر چند که عهد عتیق زندگی ما را به دلیلِ رفتار گناه آلودمان در معرض هرج و مرج قرار می‌دهد، پدر آسمانی‌مان عادل شمردگیِ الهی را به ما اهدا می‌کند: محکومیت و مجازات در کار نیست! عیسی پیشتر جریمه را پرداخت کرده است! افزون بر پارسا شمردگیِ ما، او با روحِ جاودانی‌اش به ما توان می‌بخشد تا بر گناه چیره شویم. خدای تثلیثِ یگانه، ما را از گناهمان آزاد می‌سازد تا پارساییِ او را به دست آوریم، و به وسیلۀ محبتش که در ما ساکن است ما را از شکست به پیروزی هدایت می‌نماید.

7 . اسلام و شهوت

            اسلام مفهومِ به انجام رسیدنِ شریعت به وسیلۀ عادل شمردگی از راه ایمان یا پیروزی بر جسم به وسیلۀ روح‌القدس را درک نمی‌کند. قرآن می‌گوید: «انسان ناتوان آفریده شده است» (سورۀ نساء 4: 28). بدین ترتیب، اسلام بخشی از تقصیر را به گردن الله می‌اندازد. به همین دلیل است که محمد اجازه داد تا مردان افزون بر چهار همسرشان زنان صیغه‌ای هم داشته باشند تا در وسوسه نَیُفتند (سورۀ نساء 4: 25). محمد خودش با همسر زید ازدواج کرد، هر چند که زید پسر خوانده‌اش بود. دربارۀ این پیوند، محمد مکاشفۀ ویژه‌ای از الله یافت که به او اجازه داد تا با زن زید ازدواج کند و نیز با هر زنِ دیگری که خویشتن را به او واگذار نماید (سورۀ احزاب 33: 37، 50، 51).

            همچنین قرآن بارها نشان می‌دهد که الله هر کس را که بخواهد هدایت می‌کند و هر کس را که بخواهد گمراه می‌سازد (سوره‌های ابراهیم 14: 4 و فاطر 35: 8). از این رو، مسئولیت اخلاقیِ چندانی بر دوشِ خودِ انسان نیست.

            در جنگ های مقدس، چپاول کردن و برداشتنِ غنایم جنگی بسیار با اهمیت بود. گاهی دلیلِ شکست جنگجویان این بود که خیلی زود مشغولِ گردآوریِ غنایم جنگی و بردنِ آن ها به خانه می‌شدند. گاهی بر سر توزیعِ غنایم جنگی، زد و خوردهای ناخوشایند بین جنگجویان پیش می‌آمد. منافع مادی و زیاده رَوی در شهوت، بیشتر وقت ها نقشِ اساسی در زندگی یک مسلمان دارد. برای او، اقتدار و اعتبار دلیلی است بر فیض الله که به گونۀ آشکار در زندگیِ حاکمانِ مسلمان نمایان است. فروتنی و افتادگیِ مسیح در اسلام امری عجیب و غریب است.

            از این گذشته، انتقامِ خونین در اسلام تا زمانی که توافق بر سر جبران خسارت به دست نیامده، قدغن نشده است. محمد شخصاً قاصدانی فرستاد تا دشمنانش را ترور کنند. شهواتِ خودخواهانه و خودپرستانۀ انسان در صورتی که اسلام را بپذیرد بهبود نخواهد یافت. همه چیز در زندگی او بدونِ تغییر باقی می‌مانَد با این تفاوت که نسبت به رستگاری در مسیح ایمن می‌شود. برای یک مسلمان، ایمان به خدای پدر یکی از گناهان نابخشودنی است. او باید تلاش کند تا با انجام دادنِ کارهای نیکو خودش را نجات بدهد. کارهای خیر بیشتر از روی رحمت نسبت به نیازمندان نیست بلکه انجام دادنِ فرایض مذهبی است مانند شهادت دادن به ایمان، پنج بار نماز خواندن در روز، روزه گرفتن در ماه رمضان، صدقه دادن به فقیران، رفتن به زیارتِ مکه، از بر خواندن آیاتِ قرآن و شرکت کردن در جهاد مقدس برای گسترشِ اسلام. یک  مسلمان  تقریباً هیچ چیز دربارۀ این که چگونه می‌تواند قلبش تازه شود، نمی داند. این خلقتِ تازه امکان پذیر نیست زیرا روح‌القدسِ حقیقی در اسلام ناشناخته است (سورۀ اسراء 17: 85). یک مسلمان می‌داند که روح‌القدس، روحی است که خدا آفریده و معمولاً درحُکمِ جبراییلِ فرشته در نظر گرفته می‌شود. او روحی از خودِ خدا نیست که در ذات با وی برابر باشد. از این رو، فرهنگ و شهری گریِ اسلام فرآوردِ کارهای جسم است. میوۀ روح: محبت، خوشی و سلامتی در اسلام نادیده انگاشته می‌شود زیرا اسلام شالودۀ آن میوه را نمی‌پذیرد که آمرزشِ گناهان به وسیلۀ فیضِ عیسای مصلوب است.

            برای آدمی آسان است که مسلمان بشود، زیرا همان راهی را که در زندگی داشت می‌تواند ادامه بدهد. اگر مردی اسلام را بپذیرد، می‌تواند همچنان به چند همسری در آفریقا و آسیا ادامه بدهد. برآوردنِ شهوات جسمانی و مادی مانند: خوردن، نوشیدن و ارضای جنسی نیز در بهشت وعده داده شده است. ابدیتِ یک مسلمان چیزی نیست جز برآورده شدن شهواتِ جسمانی و مادیِ انسان (سورۀ واقعه 56: 16–37). در فردوسِ اسلامی خودِ الله حضور نخواهد داشت. در اسلام هیچ‌گونه امیدی برای برقراریِ تماس یا مشارکت با الله وجود ندارد، و تازگی روحانی یا نبرد بر ضد خودخواهیِ خودکامانۀ انسان در کار نیست. اخلاقاً و روحاً، اسلام به مراتب پایین تر از سطحِ عهد عتیق است و غیر قابل مقایسه با ارزشِ عهد جدید می‌باشد.

نوشته عبدالمسیح

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO