مقایسه اسلام و مسیحیت: با استناد به ده فرمان (قسمت بیست و یکم)
5 . ازدواج در عهد جدید
سنجهای فرازمند، عیسی برای پاکیِ روح، نفس و بدنمان بنا نهاد. او گفت: «هرکس به زنی نظرِ شهوت اندازد، همان دم در دلِ خود با او زنا کرده است» (متی 5: 28). با این سنجه همۀ انسان ها در حضور خدای قدوس، گناهکار یافت میشوند. نیاز داریم که گناهانمان را رادمنشانه نزد خدا اعتراف کنیم، چون که هیچکس در برابر خدا پارسا نیست. بایستی گناهانِ جنسی را کاملاً به گردن بگیریم، زیرا این کار شالودهای برای قدوسیت ما در راه و روش عیسی است. همۀ ما احتیاج داریم به شکستنِ خویشتن در برابر داورِ جاودانی که در همان وقت برۀ فروتنِ خداست که گناه جهان را بر خود گرفت. هرکه تا هنگامی که وقت برای رستگاری هست به سوی او بازگشت کند پارسا، پاک و مقدس خواهد شد.
زمانی که سران قوم اسرائیل زنی را که در حین عمل زنا گرفتار شده بود نزد عیسی آوردند، او گناهِ زن را کوچک نشمرد، بلکه پس از این که گذاشت تا سران در بارۀ خودشان فکر کنند، فرمود که او بنا بر قانونِ خدا سنگسار شود. ولی یک شرطِ کوچک گذاشت: مردی که هرگز گناه نکرده است باید پیش برود و سنگِ نخست را بیاندازد. سپس همه تحت تأثیر قرار گرفتند و در وجدانشان محکوم شدند. در میان آن ها کاهنانِ اعظم، رهبران مذهبی و کسانی بودند که خودشان را رسولان مسیح میدانستند. همۀ آن ها یک به یک در خموشی آن جا را ترک کردند. درنهایت، عیسی و زنِ زناکار به تنهایی باقی مانده بودند. اکنون او باید نخستین سنگ را به سوی زن پرتاب میکرد، زیرا یگانه شخصِ بیگناه بود که در آن جا حضور داشت. ولی او زن را سنگسار نکرد. او به وی گفت که به خانه برو و از این پس گناه مکن. آیا عیسی با سنگسار نکردنِ وی قانون الهی را نشکست؟ خیر! بلکه گناه زن را بر خودش گرفت و به جای او مُرد. تنها مرگِ عیسی بر روی صلیب است که زناکاران را از داوریِ ناگوار، رهایی میبخشد. هرکه مرتکب زنا در فکر، زبان یا رفتار میشود تنها در عیسی و آن هم مصلوب، رستگاری خواهد یافت.
عیسی از طلاق جلوگیری کرد و یگانگیِ پایدار در پیوند زناشویی را تأیید فرمود. همۀ کسانی که در نظر دارند ازدواج کنند بایست دربارۀ این قدمی که میخواهند بردارند، وقت قابل توجهی به دعا بدهند. لازم است که شخص بپرسد: «آیا این همان همسری است که خدا برای من برگزیده یا بنا بر انگیزههای خودخواهانه دارم او را انتخاب میکنم؟ آیا ما از جهتِ شرایط سنی، خُلق و خو، استعدادها، تحصیلات و سطح خانواده هماهنگ هستیم؟ آیا شخصِ دیگر در ایمان به خدای مسیحیت ثابت قدم است یا تنها یک مشارکتِ سطحی با خدا دارد؟» چنین پرسش هایی و سایر پرسش ها را بایست مطرح کنیم و تا زمانی که پیش از ازدواج وقت برای تصمیمگیری داریم، آن ها را با نیایش بررسی نماییم. هنگامی که زوج ها با هم سازگار نیستند، بهتر است که نامزدی را به هم بزنند تا اینکه پیمان زناشویی را با یکدیگر ببندند و بعد پشیمان شوند.
از آمیزشِ جنسیِ پیش از ازدواج به هر قیمتی باید جلوگیری کرد. اگر شما نامزدتان را دوست داشته باشید، به او احترام خواهید گذاشت و وجدانش را آلوده یا او را بد نام نخواهید کرد. هیچکس نمیتواند مطمئن باشد که تا روز عروسی زنده خواهد بود. بنابراین، شما درحُکمِ یک مرد جوان باید یاد بگیری که چگونه خودلگامی را در جهتِ آماده شدن برای زندگی زناشویی تمرین کُنی. چه رُخ خواهد داد اگر همسر شما به اندازهای بیمار شود که نتوانید آمیزشِ جنسی داشته باشید؟ عشق و محبت، فقط لذتِ جنسی نیست بلکه مستلزمِ انکارِ خویشتن و ایثارگری است. اگر کسی بگوید که نمیتواند تا روز عروسی صبر کند، بهتر است که پیوند زناشویی نبندد، زیرا نمیتواند انتظار داشته باشد که بعدها نسبت به همسرش وفادار بماند. مسیح ما را به خودلگامی فراخوانده است، نه به زیاده رَوی جنسی، بلکه در تضادِ کامل با آنچه تلویزیون یا برخی مذاهب ترویج میکنند.
میلِ جنسی به خودی خود ناپاک نیست، بلکه هدیهای است از سوی خدا که برای آن باید شکرگزار باشیم. با این همه، انسان بایست شهوتش را مهار کند و شخص دیگری را تحریک نکند. در رابطه با شخصِ بالغ که از بچه سؤ استفاده میکند، عیسی فرمود: «او را بهتر میبود که سنگِ آسیایی بر گردنش آویخته در قعر دریا غرق میشد» (متی 18: 6). مجازاتِ سختی در انتظارِ چنین کس است. هرکه با کودکان بد رفتاری کند نمیتواند وارث ملکوتِ خدا شود مگر این که صمیمانه توبه کند و گناهش را کاملاً ترک نماید (اول تواریخ 6: 9–11). محبتِ راستین نسبت به هیچکس بدی نمیکند.
دختران نیز بایست برای انتخاب شریک زندگیشان در راستای پیروی کردن از عیسی آماده شوند. البته این کار آسان نیست در زمانی که فیلم های شرمآور، مجلاتِ زننده و برنامههای وحشیانۀ تلویزیونی که از جهنم سرچشمه میگیرد و نه از آسمان، در همه جا هست. یک خانوادۀ خوبِ مسیحی یا یک گروه از جوانان که متوجه مسیح هستند، میتوانند کمک خوبی باشند درجهتِ رشد تدریجی روح، نفس و بدن. بهتر است که یک دختر وجودش را هر چه زودتر به مسیح تسلیم کند. او رشد خواهد کرد و از میان همۀ وسوسهها، محفوظ گام خواهد برداشت. یک دختر نبایست در جستجوی شوهری دارای ثروت یا تحصیلات عالی دانشگاهی باشد، بلکه باید بتواند قلبِ تازهای را تشخیص بدهد که در یک مرد جوان وجود دارد؛ اگر آن مرد در کارش وفادار و سختکوش است. میوههای روحالقدس به مراتب مهم تر از جذابیتهای مردانه است. خدا میفرماید: «مرد شرور آرامش ندارد» که اگر چنین باشد آرامشِ قلمروِ زندگی زناشویی را بر هم خواهد زد.
ولی نباید خودمان را فریب دهیم: حتی در فردوس هم مار یافت شد. انسان بدون تسلیم شدن به عیسی و ماندن در او، در زندگیاش آرامش و امنیت ندارد. او یگانه کسی است که توانایی دارد به ما کمک کند تا بر وسوسهها پیروز شویم. از آنجا که هیچ یک از ما از گناه آزاد نیستیم، باید گناهان و فراتازی های خودمان را به عیسی اعتراف کنیم. اگر در اعتراف کردن به گناه درنگ کنید، گناه بر شما حاکم خواهد شد. به سوی خدا بازگشت کنید و او شما را در دَم رستگار خواهد ساخت. هر گاه وسوسهها بر شما هجوم میآورَد به سویش بگریزید.
اگر در انتظارِ زندگی زناشوییِ فرخنده هستید، لازم است که مراسم ازدواج شما در نام عیسی و اگر امکان داشته باشد در یک کلیسا برگزار شود. پول، لباس، تندرستی و ارزش های دنیوی، کانونِ زندگی زناشویی نیست، بلکه خدا و کلامش، فیض از پسِ فیض را برای یک زوجِ دین دار و خداترس تضمین میکند. عیسی میفرماید: «اول ملکوت خدا و عدالت او را بطلبید که این همه برای شما مزید خواهد شد» (متی 6: 33). حتی در صورتِ ناتوانیِ جنسی یا نازایی نیز چنین ازدواجی میتواند موفق باشد. برکتِ ویژه و حکمتِ آسمانی را زن و شوهر میتوانند به وسیلۀ راه های بسیاری که برای خدمت کردن به عیسی وجود دارد دریافت دارند. ممکن است آن ها کودکانِ بیخانمان را به فرزندی بگیرند یا کارهای خیریه برای خدا انجام دهند. ولی اگر ازدواج بدونِ دخالت خدای پدر، عیسی و روحالقدس برنامهریزی شده است، باید انتظارِ خیانت به همسر و طلاق را داشت و پیش بینی کرد، زیرا بیایمانان بهندرت یاد میگیرند که چگونه خویشتن را انکار کنند و از شیوۀ زندگی خودمحورشان دست بردارند. کسانی که برای مدت زمانِ کوتاهی ازدواج میکنند (صیغه یا مُتعه) یا بدون مقرر شدنِ دورۀ ثابت با هم زندگی مینمایند یا روابطشان بر پایۀ سنجش و آزمودنِ یکدیگر است، نمیتوانند رازهای روانی و زیستشناختی در یک مرد یا زن را بفهمند و ترسِ خدا را ندارند. آزادی بدونِ اطاعتِ ایمان، دری گشوده به سوی آشوب و نابسامانی است. درستی و صداقت بُنمایه و اساسِ هرگونه شهری گری است، بنابراین خداوند خدای خود را که آفریننده است، آزمایش نکن. روحالقدس اجازه و پروانه برای ناپاکی، زناکاری، لباس های وسوسهانگیز، لطیفههای رکیک، پُرخوری، مستی یا استفاده از مواد مخدر را نمیدهد. این ها نشانههای فروگرایی و انحطاط است که قلب ها را فاسد میسازد، افکار را مسموم مینماید و بدن های میلیون ها انسان را نابود میکند. در جهان یا زیر اقتدار و فرمانروایی شیطان زندگی میکنیم که رئیس این جهان است یا اینکه در مسیح زیست مینماییم که یگانه نجاتدهنده و کسی است که در ناتواناییهایمان به ما نیرو میبخشد. دنیای ما بسیار مادهگرا شده است و حاضر نیست طبقِ ارزش های ایماندارانِ به عیسای مسیح زندگی کند؛ ارزش هایی که آن ها از پاکی و قدوسیت وی به ارث بُردهاند.
نوشته عبدالمسیح
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |