پاسخ به اسلامکتاب افسانۀ معجزات قرآن

کتاب افسانۀ معجرات قرآن: فصل اول، معجزات علمی- حرکت پوستۀ زمین و قاره ها (قسمت سوم)

رای بدهید

کتاب افسانۀ معجرات قرآن: فصل اول، معجزات علمی- حرکت پوستۀ زمین و قاره ها

(قسمت سوم)

حرکت پوستۀ زمین و قاره ها

مسلمانان معجزه تراش در چند سال اخیر حرفشان را در مورد آیۀ 88 سورۀ نمل عوض کرده اند و می گویند منظور از آن حرکت پوستۀ زمین و قاره هاست. هر چند این تعبیر نیز اشکالات فراوانی دارد که اشاره خواهیم کرد، ولی چنین تعبیری از تعبیر مهندس سادات که آیه را به حرکت زمین به دور خورشید نسبت داده بود بسیار بهتر و پسندیده تر است. مسلماً تعبیر حرکت کوه ها به حرکت پوستۀ زمین به فکر مهندس سادات نرسیده بود وگرنه صد در صد همین کار را می کرد و چنان مهملاتی را از خودش نمی بافت.

قاره ها و خشکی های روی زمین به نحوی کاملاً آهسته که هیچ کس نمی تواند آن را احساس کند در حرکت است. تحقیقات زمین شناسی اثبات کرده قبلاً تمام قاره ها به هم چسبیده بودند و صدها قرن طول کشیده تا از هم جدا شده و به شکل امروزی در آمده اند. اکنون نیز از این حرکت در جریان است به طوری که قاره های آمریکا و آفریقا هر سال چند سانتی متر از هم دورتر می شوند و اقیانوس اطلس که میان این دو قاره قرار دارد، هر سال به همان اندازه عریض تر می گردد.

به ادعای معجزه تراشان، قرآن 1400 سال پیش از این حرکت با خبر بوده زیرا در آیۀ 88 سورۀ نمل گفته کوه هایی که شما جامد می پندارید مانند آب در حرکتند. پس این یک معجزۀ علمی است! این تعبیر، سه اشکال اساسی دارد که اعجاز و علمی بودن آن را زیر سؤال برده و کاملاً آن را رد می کند.

اشکال اول: هر انسان عاقل با کمی توجه به آیات قبل و بعد آیۀ 88 نمل در خواهد یافت که منظور آن حرکت کوه ها یا قاره ها در دنیای فعلی ما نیست بلکه شرح رویدادهای قیامت است که می گوید کوه ها در آن روز مانند ابر به حرکت خواهند  افتاد. زیرا از آیۀ 88 تا 90 فقط حرف از قیامت است. در این قسمت برای اطلاع خوانندگان ترجمۀ آیات 88 تا 90 را عیناً به طور مستند نقل می کنیم:

وَیَومَ یُنفَخُ فِی الصُّرِ فَفَزِعَمَن فِی السُّمَاوَاتِ وَمَن فِی الأرضِ إِلا مَن شَلءَ اللهُوَکُلُّ أتَوهُ دَاخِرِین (87) وَتَرَی الجِبَال تَحسَبُهَا جَامِدَۀً وَهِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنعَ اللهِ الَّذِی أتقَتَ کُلَّ شَیء أِنَّهُ خَبِیرّ بِما تَفعَلُونَ (88) مَنجاءَ بِالحَسَنَهِ فَلَهُ خَیرُ ئَهَم مِن فَزَع یَومَئِذ آمِنُونَ (89) وَمَن جَاءَ بِالسَّیِئَۀِ فَکُبَّت وَجَوهَم فِی النَّارِ هَل تُجزّونَ إِلا مَا کُنتُم تَعنَلُونَ (90).

و یاد کن از روزی که در صور (شیپور اسرافیل) دمیده شود. هر که در آسمانها و هر که در زمین است همه هراسان شوند جز آن کس که خدا بخواهد و همگی خوار و ذلیل به صحرای محشر وارد شوند (87) و آن روز کوه ها را بنگری و جامد تصور کنی در حالی که مانند ابر به حرکت در آیند. صنع خداست که هر چیزی را به کمال اتقان در می آورد همانا وی از هر چه می کنید آگاه است (88) کسانی که با کارهای نیکو وارد محشر شوند در آن روز خیر ببینند و از هول و هراس آن در امان باشند (89) و کسانی که با کارهای زشت وارد محشر شوند، پس با صورت به آتش جهنم در افتند. آیا این عذاب جز نتیجۀ اعمال شما چیز دیگری است؟ (90).

همان گونه که ملاحظه می فرمایید این آیات فقط شرح چگونگی به وجود آمدن روز قیامت است که اگر رویدادهای آن را به ترتیب نقل کنیم چنین می شود:

1- دمیده شدن صور اسرافیل به نشانۀ شروع قیامت

2- شنیده شدن صدای صور قیامت و هراسان شدن تمام موجودات

3- ذلیلانه وارد شدن گناه کاران به صحرای محشر

4- به حرکت در آمدن کوه ها و اعجاب همگان از قدرت خدا

5- داده شدن پاداش نیکو به انسان های نیکوکار و ایمن ماندنشان از هول و هراس قیامت

6- افتادن گناه کاران با صورت به آتش جهنم

کسانی که ادعا می کنند آیۀ 88 سورۀ نمل حرکت پوستۀ زمین و قاره ها را اثبات می کند تحت تأثیر بافت آشنا بر شیء آشنا این آیه را با معجزه و علم اشتباه گرفته و سخنی کاملاً گزاف گفته اند. خدمت ایشان باید عرض کنیم کاملاً واضح است منظور قرآن از حرکت کوه ها، نه حرکت قاره هاست و نه حرکت پوستۀ زمین، بلکه منظور به حرکت در آمدن آن ها در روز قیامت می باشد که به خیال پیامبر قرار است در آینده اتفاق بیفتد. موضوع حرکت کوه ها در روز قیامت در سوره های تکویر و طور نیز صراحتاً ذکر شده بنابراین دیگر در صحت این مسأله جای هیچ تردیدی باقی نمی ماند. سورۀ تکویر را اگر از اول تا آیۀ 14 مطالعه فرمایید چگونگی شروع روز قیامت است که در آیۀ سوم، یکی از اتفاقات آن روز را به حرکت در آمدن کوه ها معرفی می کند.

(پاورقی 6): واذا النجوم اندرت (2) و اذا الجبال سیرت (3)   یوم تمور السماء مورا (9) و تسیر الجبال سیرا (10)

اشکال دوم: فرض می کنیم آیۀ 88 نمل به تنهایی در قرآن آمده و آیات قبل و بعد از آن را که دربارۀ قیامت حرف می زنند ندیده می گیریم تا کسی نتواند بگوید منظور آیه حرکت کوه ها در روز قیامت می باشد. یعنی در واقع برای معجزه تراشانی که ادعای معجزه بودن این آیه را دارند تخفیف قایل می شویم. اگر چنین فرض کنیم، باز هم این آیه معجزه نخواهد بود. حرکت قاره ها یک موضوع علمی اثبات شده است و ما منکر آن نیستیم. ولی قرآن فقط صحبت از حرکت کوه ها می کند. تنها ده در صد قاره ها را کوه تشکیل داده. یک قاره پر است از جنگل ها، بیابان ها، شهرها، کشورها، دریاچه ها، رودها و هزاران چیز دیگر. پس اگر کسی بالفرض بگوید گوش گربه حرکت می کند احمقانه است که بگوییم منظور طرف این است که گربه راه می رود. این چگونه کتاب فصاحت و بلاغت است که می گوید گوش گربه حرکت می کند (کوه) ولی منظورش راه رفتن گربه می باشد (حرکت قاره)؟ تعبیر کوه و قاره نیز عیناً مانند تعبیر گوش و گربه است.

اشکال سوم: اگر قاره ها حرکت می کنند پس تمام شهرها، کشورها، جنگل ها، بیابان ها، دریاچه ها، کوه ها، دره ها و خلاصه تمام آن چه روی قاره ها قرار دارند نیز حرکت می کنند. حرکت یک امر نسبی است. حرکت زمانی معنا دارد که یک چیز ثابت بماند و چیز دیگری نسبت به آن جا به جا شده و به او نزدیک یا از آن دور شود. اگر همه چیز با هم و با سرعتِ مساوی حرکت کنند، در واقع هیچ چیز حرکت نمی کند.

یک اتوبوس در حال حرکت است ولی صندلی های داخلش نسبت به هم حرکتی ندارند. نه از یکدیگر دور می شوند و نه به یکدیگر نزدیک. چرا صندلی ها نسبت به هم حرکتی ندارند؟ جوابش مشخص است زیرا همه با هم حرکت می کنند همۀ آن ها درون یک ماشین قرار گرفته اند و همه به طور یکسان و مساوی در حرکتند. صندلی اول هرگز نمی تواند به صندلی دوم بگوید من حرکت می کنم. زیرا نسبت به او ثابت است. صندلی فقط نسبت به جاده و اشیاء کنار جاده می تواند حرف از حرکت خودش بزند. حال با این توصیف خدا چگونه به ما انسان ها می گوید کوه ها حرکت می کنند. در حالی که کوه ها نسبت به ما ثابتند و حرکتی ندارند. نه از ما دور می شوند و نه به ما نزدیک. زیرا ما نیز مثل همان کوه ها روی قاره ها قرار داریم و در این حرکت با کوه ها، شهرها، صحراها و …. کاملاً به طور مساوی سهیم هستیم. تازه حرکت ما از کوه ها بیشتر نیز هست زیرا غیر از آن حرکت قاره ای که با کوه سهیم هستیم روی قاره ای راه می رویم، بالا و پایین هم می پریم. پس به کوه باید گفته شود انسان حرکت می کند نه این که به انسان بگویند کوه حرکت می کند.

قرآن اگر گفته کوه حرکت می کند، منظوری جز حرکت خود کوه ندارد و این امثال مهندس سادات هستندکه با افتادن در دام تأثیر بافت آشنا بر شیء آشنا کوه را به اشتباه قاره یا کرۀ زمین می بینند و آن را علم و معجزه می پندارند. زیرا جملات آیه فقط دو کلمۀ مشترک (کوه و حرکت) با بحث زمین شناسی دارد و بس. (مراجعه شود به بحث روانشناسی معجزه در کتاب روانشناسی دین).

برگرفته از کتاب افسانۀ معجزات قرآن

نوشتۀ بهزاد پوربیات

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO