عیسی مسیحکتاب مقدس

معرفی عهدجدید، زندگانی مسیح: منابع غیرمذهبی- دوره‌های زندگی عیسی

رای بدهید

فصل یازدهم

زندگانی مسیح

طبیعتاً انسان انتظار دارد که چون عیسی مسیح خداوند شخصیت بسیار مهمی است پس حتماً باید در نوشته‌های زمان وی اشارات زیادی دربارۀ او وجود داشته و دربارۀ زندگی وی منابع متعددی در دسترس باشد. عدۀ زیادی شاهد خدمات او بودند و تعداد پیروانش به صدها نفر رسیده بود (۱قرنتیان ۶:۱۵) و شهود وی تا نیمه‌های قرن اول در قید حیات بودند. ولی حقیقت این است که اطلاعاتی که از وی در دسترس است نسبتاً کم است. صرف‌نظر از چهار انجیل و اشارات مختصری که در رسالات وجود دارد تاریخ معاصر وی در مورد او تقریباً ساکت است.

منابع غیرمذهبی

معهذا چند اشاره به مسیح و مسیحیت وجود دارد که می‌توان نقل نمود. یوسفوس در کتاب انتیکیتیز چنین می‌نویسد:

«در همین مواقع شخص حکیمی به نام عیسی می‌زیست. شاید صحیح نباشد او را شخص معمولی بدانیم زیرا کارهای عجیب و عالی انجام می‌داد و معلم کسانی بود که حقیقت را با شادی می‌پذیرفتند. او بسیاری از یهودیان و عدۀ زیادی از غیریهود را به سوی خود جلب کرد. او مسیح موعود بود. وقتی پیلاطس، با اصرار بزرگان ما یهودیان، او را به مرگ صلیب محکوم نمود کسانی که که به او علاقه داشتند او را ترک نکردند زیرا در روز سوم زنده بر آنها ظاهر شد همان‌طوری که پیامبران الاهی این امور و هزاران موضوع عالی دیگر را دربارۀ او پیشگویی کرده بودند. طایفۀ مسیحیان که به نام وی به این اسم خوانده می‌شوند در میان ما وجود دارند».

تاسیتوس، مورخ رومی در قرن دوم میلادی، در موقع بحث دربارۀ فرمانروایی نرون به مرگ مسیح و این‌که مسیحیان در روم وجود داشته‌اند اشاره می‌کند:

«ولی تمام آسایشی که توسط انسان فراهم می‌شد، بخشندگی‌هایی که توسط شاهزاده انجام می‌گردید، تمام قربانی‌هایی که برای خدایان انجام می‌شد هیچ‌کدام نتوانست نرون را از این رسوایی برهاند که وی دستور سوزانیدن روم را صادر کرده بود. به همین دلیل به منظور از بین رفتن شایعات، اشخاصی را که مسیحی خوانده می‌شدند و به علت کارهای زشتی که به آنها نسبت داده می‌شد مورد نفرت بودند، به دروغ به این جنایت متهم ساخت. مسیح، که بنیانگذار این گروه بود، در زمان فرمانروایی تیبریوس توسط پنطیوس پیلاطس فرماندار یهودیه به عنوان یک جنایتکار کشته شد. این عقاید خرافاتی مضر که برای مدتی سرکوب شد دوباره نه فقط در یهودیه بلکه در شهر روم نیز شایع گردید».

شهادت سوتونیوس کوتاه است:

«مجازات در مورد مسیحیان (توسط نرون) اجرا گردید. این گروه پیرو عقیده‌ای جدید و خرافی بودند».

پلینی جوان که به تراژان گزارش می‌داد در نامۀ خود دربارۀ مسیحیان که در آسیا ملاقات کرده بود چنین می‌نویسد:

«معهذا آنها تأیید کردند که خطا یا اشتباهاتشان این بود که در روز معینی از هفته قبل از طلوع آفتاب با هم جمع می‌شدند و به نوبت سرودهایی برای مسیح به عنوان خدا می‌سرائیدند و عهد می‌کردند که از کارهای شریرانه دوری نمایند و از فریب و دزدی و زنا و دروغگویی خودداری کنند و در امانتی که به آنها سپرده می‌شود خیانت نورزند».

لوسیان، طنزنویس قرن دوم، دربارۀ مسیح و مسیحیان با تحقیر سخن می‌گوید. وی آنها را به کنیسه‌های فلسطین مربوط می‌سازد و دربارۀ مسیح می‌گوید:

«وی مردی بود که در فلسطین مصلوب شد زیرا این آیین جدید را به جهان معرفی کرد…به علاوه قانونگذار اولیۀ آنها، آنها را متقاعد ساخت که، وقتی آنها یک‌بار و برای همیشه مرتکب این خطا شوند که خدایان یونان را ترک نمایند و آن سفسطه‌گر مصلوب شده را بپرستند و از قوانین او پیروی کنند، همه برادر یکدیگر خواهند شد».

این یادداشت‌های کوتاه دربارۀ مسیح و مسیحیت توسط کسانی نوشته شد که از تاریخ این نهضت بی‌خبر بودند و با اصول عقاید آن دشمنی داشتند‌. این نوشته‌ها نشان می‌دهند که مسیحیت در قرن دوم در همه جا شایع شده و وجود مسیح در تاریخ مورد قبول همگان و حتی دشمنان وی بود. ماهیت این اشارات ثابت می‌کند که مسیح به عنوان یک شخص متعصب گمنام شناخته می‌شد که مذهب او خیلی بیشتر از آنچه شایستگی داشته باشد پیشرفت کرده بود. تا زمان نرون و در محافل درباری، مسیحیت برای رومی‌ها یک مذهب کاملاً اجنبی و کوچک محسوب می‌گردید.

دورههای زندگی عیسی

با توجه به اینکه اطلاعات مذکور در چهار انجیل شامل جزئیات زندگی عیسی نیست، نمی‌توان از روی آنها شرح حال کامل عیسی را تنظیم نمود. از چهار انجیل، شاید لوقا از همه کامل‌تر باشد ولی از ذکر خدمات اولیه عیسی در یهودیه، که یوحنا به آن اشاره می‌نماید، خودداری کرده است. هیچ‌یک از انجیل‌نویسان به وضع جسمی عیسی اشاره‌ای نکرده است. هر چند این اشخاص در این مورد حقیقتی را می‌دانسته‌اند‌. فقط لوقا اشاره‌ای به جوانی وی می‌نماید.‌ به طور کلی در مورد سی سال اول زندگی وی سکوت شده است. فقط یوحنا ترتیب تاریخی روشنی دارد که می‌توان از جشنهایی که عیسی در آنها شرکت کرد به آن پی برد ولی یکی از آنها مبهم است (یوحنا ۱:۵). ترتیب شرح وقایع در اناجیل ترتیب تاریخی نیست بلکه انتخاب مطالب برای منظوری است که نویسندۀ انجیل در نظر دارد. اناجیل به عنوان کتب تاریخی نوشته نشده‌اند بلکه تفسیر وقایع هستند. به همین دلیل در مورد ترتیب تاریخی شرح زندگانی عیسی اختلاف نظر وجود دارد. فهرستی که ذیلاً ذکر گردیده مورد قبول غالب علماء است و به جای توجه به جزئیات به وقایع مهم توجه نموده است.

مطابقت زندگی مسیح در اناجیل

متی مرقس لوقا یوحنا
اول-والدین و کودکی ۲۳:۳- ۳۸
نسب‌نامه ۱:۱- ۱۷
تولد یوحنای تعمیددهنده ۱:۵- ۲۵و ۵۷-۸۰
پیام فرشته ۱۸:۱- ۲۵
تولد عیسی ۱:۲
فرشتگان ۸:۲- ۲۰
ختنه و تقدیم در معبد ۲۱:۲- ۳۹
مجوسیان حکیم ۱:۲- ۱۲
فرار به مصر ۱۳:۲- ۲۳
کودکی و زیارت اورشلیم ۴۰:۲- ۵۰
سال‌های سکوت ۵۱:۲و۵۲
دوم- آمادگی
خدمات یوحنای تعمیددهنده ۱:۳- ۱۲ ۱:۱- ۸ ۱:۳- ۲۰ ۱۹:۱- ۳۷
تعمید گرفتن عیسی ۱۳:۳- ۱۷ ۹:۱- ۱۱ ۲۱:۳و۲۲
تجربه‌ها ۱:۴- ۱۱ ۱۲:۱و۱۳ ۱:۴- ۱۳
سوم-خدمات اولیه در جلیل
عروسی در قانا ۱:۲- ۱۲
چهارم- خدمات اولیه در یهودیه (عید فصح)
پاک کردن معبد ۱۳:۲- ۲۵
ملاقات با نیقودیموس ۱:۳- ۲۱
رقابت با یوحنای تعمیددهنده ۲۲:۳- ۳۶
کناره‌گیری از طریق سامره ۱:۴- ۴۲

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO