معرفی عهد جدید: زندانی شدن پولس (فصل شانزدهم)
معرفی عهد جدید
زندانی شدن پولس
(اعمال ۱۷:۲۱-۳۱:۲۸)
آخرین قسمت اعمال رسولان که مربوط است به زندانی شدن و محاکمه و مسافرت پولس به روم ناتمام به نظر میرسد. تقریباً یک چهارم کتاب اعمال رسولان مربوط به موضوعاتی است که ظاهراً با پیشرفت تعلیمی و بشارتی کلیسا ارتباطی ندارند. به جای اینکه نشان داده شود کلیسا چگونه به روم و اسپانیا رسید، کتاب اعمال رسولان پولس را در حال توقیف در خانۀ اجارهای باقی میگذارد و دربارۀ محاکمه در حضور قیصر و خدمات او بعد از آزاد شدن مطلبی ذکر نمیکند. شرح وقایع، ناگهان قطع میگردد و انسان را در انتظار باقی میگذارد.
قطع ناگهانی اعمال رسولان را میتوان بدین طریق توجیه کرد که نویسنده هر چه میدانست نوشته است. چون کوشش میکرد آخرین اطلاعات را به تیوفلس بدهد پس با سرعت هر چه را میدانست نوشته است و در همین جا آخرین اطلاعاتی که برای تیوفلس لازم بود به پایان میرسد. علت اینکه قسمت نسبتاً زیادی به موضع زندانی شدن پولس اختصاص داده، احتمالاً این بوده که لوقا در مورد آن اطلاعات دست اول داشت. ولی شاید دلیل بهتر این باشد که چون مسیحیت به تدریج از یهودیت جدا میشد، به همین دلیل نظر رومیان در مورد مسیحیت در آیندۀ آن تأثیر زیادی داشت و اگر رومیان آن را یک نهضت خطرناک و انقلابی تشخیص میدادند کمر به نابودی آن میبستند. با توجه به مراتب فوق لوقا در این گزارشی که برای تیوفلس که احتمالاً یک مقام رسمی رومی بود مینوشت، میخواست خاطر نشان سازد که مسیحیت جنبۀ سیاسی ندارد و روابط آن با مقامات رومی دوستانه است. جفاها از ناحیۀ یهودیان آغاز میشد و جنبۀ مذهبی داشت و تمام اتهاماتی که به عنوان مضر بودن برای امپراتوری روم بر مسیحیت وارد میشد (از جمله اتهامات وارده در فیلیپی در اعمال ۲۰:۱۶و۲۱) بیاساس بود. به علاوه این بابهای اعمال رسولان از نظر شرح حال شخصی و از نظر اصول الاهیات دارای ارزش زیادی هستند زیرا افکار درونی و تعالیم پولس را بیشتر از سایر جاها روشن میسازند.
در اورشلیم
ورود پولس به اورشلیم فوراً باعث ایجاد کشمکش در کلیسای یهودیان شد هر چند او برای جلوگیری از آن کوشش فراوانی کرد، با پیشنهاد یعقوب، پولس قبول کرد که مخارج چهار نفر یهودی مسیحی را که نذر داشتند به عهده بگیرد (۲۳:۲۱و۲۴). پولس در دفعۀ قبل خودش نذر کرده بود (۱۸:۱۸) و یعقوب عقیده داشت که اگر پولس این کار را انجام دهد همه خواهند فهمید که او مخالف رسوم شریعت نیست. با انجام این کار جلوی این شایعات گرفته میشد که پولس به یهودیان سایر کشورها تعلیم میداد که از ختنۀ اطفال خود خودداری نمایند و رسوم شریعت را اجرا نکنند (۲۱:۲۱).
این نقشه به خوبی در حال انجام بود ولی با این وجود، مناقشه آغاز شد. یهودیانی که از آسیای صغیر آمده بودند و در افسس و سایر جاها از دشمنان سرسخت او محسوب میشدند، تصور کردند که پولس دوستان غیریهودی خود را به مناطق ممنوعۀ معبد مقدس آورده است و به همین دلیل پولس به وسیلۀ انبوه یهودیان محاصره شد. این ازدحام به قدری شدید شد که سربازان رومی مجبور به مداخله گردیدند. سربازان پولس را از دست جمعیت خشمگین رها کردند و برای بازپرسی به قلعۀ آنتونیا بردند.
پولس از افسر رومی اجازه یافت که از نزدیک دروازۀ قلعه با مردم سخن بگوید (۴۰:۲۱) و جماعت را به زبان عبرانی (آرامی) مخاطب ساخته از خود دفاع نمود. وقتی مردم دیدند به زبان عبرانی سخن میگوید خاموش شدند و او طرز ایمان آوردن خود را شرح داد. وقتی پولس دربارۀ نور عظیم که در نظر یهودیان نشانۀ ظهور و جلال الاهی بود و یا عیسای پر جلال و تعمید و توبه سخن میگفت از نظر مردم هیچ ایرادی وجود نداشت. ولی وقتی دربارۀ دعوت الاهی برای بشارت به امتها سخن گفت خشم و غضب جمعیت اوج گرفت و سپاهیان مجبور شدند برای حفظ جان پولس او را به داخل قلعه بکشانند.
در بازپرسی که از پولس به عمل آمد دو حقیقت روشن شد: برائت پولس از هر نوع جرم سیاسی و جنایی و همچنین تابعیت رومی وی. مدت جهار سال توقیف بود. دو سال در قیصریه سپری شد زیرا فیلکس میخواست رشوه بگیرد و او را آزاد کند (۲۶:۲۴). حتی بعد از اینکه مقامش عوض شد از آزاد ساختن پولس خودداری کرد زیرا میخواست محبت یهودیان را جلب نماید (۲۷:۲۴). وقتی فستوس به ولایت رسید، پولس که متوجه شده بود یهودیان از خصومت خود و از متهم کردن او دست برنخواهند داشت و امکان دارد فستوس او را مدتها در زندان نگاه دارد برای خلاصی از دست فستوس محاکمۀ خود را به قیصر ارجاع کرد (۱۰:۲۵-۱۲). فستوس که میدانست پولس تابعیت روم را دارد اجباراً تقاضای او را پذیرفت و او را برای محاکمه به روم فرستاد. دو سال طول کشید تا نوبت محاکمۀ او برسد (۳۰:۲۸). اعمال رسولان نمیگوید که پولس به علت طولانی شدت مدت انتظار بدون محاکمه آزاد شد و یا بعد از محاکمه تبرئه و آزاد گردید.
این دورۀ بیکاری اجباری به هیچوجه بیثمر نبود. حتی در اورشلیم پولس میتوانست با سایرین تماس بگیرد (۱۶:۲۳) و در روم در خانۀ اجاری خود ساکن بود و تمام بازدیدکنندگان خود را تعلیم میداد (۳۰:۲۸و۳۱). نمیتوانست مسافرت کند ولی میتوانست تعلیم دهد و نامه بنویسد.
رسالههایی که در این دوره نوشته شدند نشان میدهند که با دستگیری پولس رشد کلیساها متوقف نگردید و رسالاتی که وی در این زمان نوشت از نظر تعلیم و استحکام از تمام رسالات قبلی به استثنای رومیان بهتر است. رسالات نوشته شده از زندان دارای موضوعاتی بسیار کلیتر از رسالات دورۀ مسافرت هستند. رسالاتی که از زندان نوشته شدهاند نمایانگر کلیسایی هستند که دیگر فقط مربوط به عدهای جدیدالایمان نیست که، در عین حالی که مشتاق هستند، دچار عدم اطمینان و مشکلات جاری و ضعف سازمانی باشند بلکه کلیسایی است که به سرعت در حال رشد است. نشانههایی از ظهور نسل دوم مسیحی به چشم میخورد که به جای اینکه گرفتار سرگردانی باشند میخواهند روش خدمت را بیاموزند. این نسل دوم دارای تعلیم کافی در مورد اصول اساسی ایمان بود و به تعالیمی احتیاج داشت که آنها را منورتر و ثابتتر سازد.
با وجودی که زندانی شدن پولس در برنامههای او تغبیراتی به وجود آورد ولی این اعتقاد او پا بر جا ماند که خدا مایل است که وی به روم برود. در رؤیایی که پولس در اورشلیم، بعد از حاضر شدن در جلسۀ سهندرین یعنی عالیترین مرجع قضایی یهود دید، خداوند به او چنین فرمود: «ای پولس خاطر جمع باش زیرا چنان که در اورشلیم در حق من شهادت دادی همچنین باید در روم نیز شهادت دهی» (۱۱:۲۳). این وعده به وسیلۀ فرشته در زمان غرق شدن کشتی تأیید شد و فرشته به او گفت: «ای پولس، ترسان مباش زیرا باید تو در حضور قیصر حاضر شوی» (۲۴:۲۷) و عکسالعمل طبیعی پولس این بود «ایمان دارم» که قول خدا امین است (۲۵:۲۷). این دوره نمونۀ بسیار خوبی است از عمل تدریجی و آهستۀ خدا در پولس برای رسانیدن مژدۀ انجیل.
معلوم است که پیام او کاملتر و روشنتر شده زیرا در آن اشارات متعددی به رستاخیز مسیح وجود دارد. با توجه به این که موعظههای این قسمت بیشتر جنبۀ دفاعی دارد تا تعلیمی، معلوم میشود که رستاخیز مسیح در فکر پولس اهمیت اساسی پیدا کرده بود، در دفاع خود در برابر سهندرین، پولس چنین گفت: «ای برادران، من فریسی پسر فریسی هستم و برای امید و قیامت مردگان از من بازپرس میشود» (۶:۲۳). در دفاع در حضور فلیکس پولس برای تشریح «بدعتی» که خودش به آن تعلق دارد، میگوید امیدوار است که «قیامت مردگان از عادلان و ظالمان نیز خواهد شد» (۱۵:۲۴). حتی فستوس که حاکم رومی بود و طرز فکر مذهبی نداشت در موقع معرفی پولس به اغریپاس میگوید که یهودیان «مسئلهای چند بر او ایراد کردند دربارۀ مذهب خود و در حق عیسی نامی که مرده است و پولس میگوید که او زنده است» (۱۹:۲۵). وقتی اغریپاس پادشاه به پولس اجازۀ صحبت میدهد، پولس در ضمن چنین سؤال میکند: «شما چرا محال میپندارید که خدا مردگان را برخیزاند؟» (۸:۲۶). بعد از شرح ایمان آوردن به مسیح که کار مسیح زنده را نشان میداد پولس اظهار میدارد که سخنان او بر اساس فرمایشات انبیا قرار دارد «مسیح میبایست زحمت بیند و نوبر قیامت مردگان گشته قوم و امتها را به نور اعلام نماید» (۲۳:۲۶).
بدیهی است که این تأکید پولس در مورد رستاخیز در تمام رسالات وی از ابتدا روشن بوده است (غلاطیان ۱:۱، ۱تسالونیکیان ۱۰:۱و۱۴:۴، ۱قرنتیان ۱:۱۵-۸، ۲قرنتیان ۱۵:۵، رومیان ۴:۱). مفهوم رستاخیز برای ایمانداران در بابهای ششم و هشتم رومیان تشریح گردیده ولی در کولسیان و افسسیات نتایج رستاخیز مسیح در زندگی اخلاقی و مذهبی ایمانداران به طور کامل روشن شده است. احتمال دارد که پولس در استراحت اجباری که در زندان نصیب او شده بود توانسته بود دربارۀ حقیقت رستاخیز مسیح با دقت بیشتری تفکر نماید و نتایج آن را برای مسیحیان روشن سازد.
برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)
نوشتۀ مریل سی تنی
ترجمۀ ط. میکائیلیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |