فهرست و معانی اسامی کتاب مقدس: هابیل، هاجر و هاران
هابیل پیدایش 4: 2 Abel
این لغت در زبان عبری به معنی «نفس یا نسیم» است. نام وی به عنوان پسر جوانتر آدم وحوا ذکر شده است. زندگی وی توسط برادر بزرگترش قائن پایان یافته و به قتل می رسد. هابیل چوپان و شخص صالحی بود (متی 23: 35؛ 1یوحنا 3: 12). زندگی وی نمونۀ حیات تازۀ ایماندار است و برادرش قائن کشاورز بود و زندگی وی نمونۀ زندگی انسان دنیوی است. پرستش قائن فاقد احساس گناه و نیاز به کفاره بود و نمونۀ شخصی است که اعمال دستهایش را به جای ایمان بر اساس فیض خدا، تقدیم می کند. هابیل با آوردن نخست زاده از گله اش و پیه آنها، آمرزشی را که به واسطۀ ریختن خون حاصل می شود، کسب نمود (پیدایش 4: 4؛ عبرانیان 9: 22) و با این عمل خود به گناهان خویش و نیازی که به کفاره داشت، اعتراف نمود (پیدایش 3: 15؛ عبرانیان 11: 4).
هاجر پیدایش 16: 1 Hagar
ریشۀ این لغت مشخص نیست. وی زنی مصری وکنیز ساره بود (پیدایش 21: 9-10؛ 16: 1). ساره صاحب فرزند نمی شد و تصمیم گرفت از طریق کنیزش، مادر گردد (این رسم در شرق امری عادی بود). او کنیزش را به عنوان زن دوم ابراهیم به او داد و این عمل، احترام بزرگی برای هاجر به شمار می رفت، به گونه ای که ساره در نظرش تحقیر شد. ساره از این عمل عصبانی گردید و با وی بد رفتاری نمود. او به بیابان فرار کرد و پس از ملاقات فرشتۀ خداوند، دوباره بر می گردد و صاحب پسری می شود و نام او را اسماعیل می گذارد. بعداً اسحاق به دنیا می آید و هنگام از شیر گرفتن او اسماعیل وی را مسخره می کند، در نتیجه ساره به ابراهیم می گوید که هاجر و اسماعیل را بیرون کند. بعدها اسماعیل از مصر همسری برای خود می گیرد و دیگر نامی از هاجر در آن قسمت ذکر نمی شود. پولس رسول در غلاطیان 4: 25 هاجر را سمبل و نشانۀ شریعت ذکر می کند.
هاران پیدایش 11: 26 Haran
1) این لغت از زبان اکدی گرفته شده و به معنی «مسیر جادۀ کاروان» است. وی یکی از سه پسر تارح، برادر ابراهیم و پدر لوط، ملکه و یسکه بود. او در موطن خویش «اور» قبل از مرگ پدرش، فوت کرد (پیدایش 11: 26).
2) شخص لاوی، از خاندان جرشونیان و یکی از سه پسر شمعی است. وی توسط داود به عنوان دربان تعیین گشت (1تواریخ 23: 9).
برگرفته از کتاب دائرةالمعارف کتاب مقدس
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |