فصل اول: باورهای اسلامی، سوءتفاهمات، تناقضات و اشتباهات
باورهای اسلامی، سوءتفاهمات، تناقضات و اشتباهات
در بخش اول این کتاب تلاش می کنیم آموزه های اساسی مسلمانان را مورد بررسی قرار دهیم و به سوءتفاهمات، تناقضات و اشتباهات آنها اشاره نماییم. در سه فصل نسبتاً مفصل این بخش به مهمترین باورهای اسلام در خصوص یکتاپرستی، پیامبری محمد و الهام قرآن می پردازیم و ضمن بیان اصلیترین نکات این مباحث، تناقضات موجود در آنها را از دیدگاه تاریخ، الهیات و نیز واکنش محققین و صاحبنظران را بررسی می کنیم. امید و تلاش ما بر این است که در همه حال از مسیر حقیقت جویی، انصاف و تعهد پژوهشگرانه خارج نشویم.
بررسی یکتاپرستی در اسلام
هیچ انسان معقول و منطقی قبل از تلاش برای درک چیزی، آن را رد نمیکند. به همین دلیل است که صادقانه تلاش می کنیم قبل از هرگونه ارزیابی، تا آنجا که ممکن است عقاید اسلامی را به روشنی و درستی معرفی نماییم. بسیاری اوقات دیدگاههای اشخاص نسبت به یک موضوع مورد پذیرش قرار نمی گیرد، چراکه چنان موضع غلطی اتخاذ می کنند که برای هیچکس و حتی خودشان قابل قبول نیست. بنابراین سعی ما بر این است که در حد توان و امکانات خود ابتدا تعالیم اسلام را به روشنی معرفی نماییم و سپس به ارزیابی صادقانه آن بپردازیم. نخست، ویژگیهای شاخص آن را بیان می کنیم و سپس به بررسی پاره ای از مشکلاتی خواهیم پرداخت که منتقدین در خصوص خداشناسی از دیدگاه اسلام مطرح کرده اند.
بررسی برخی از موضوعات مهم در یکتاپرستی اسلامی
خدای مطلق (یگانگی خدا)
رکن اصلی خداشناسی از دیدگاه اسلام، وحدانیت مطلق و تقسیم ناپذیر او است. در سوره اخلاص، خدا اینگونه توصیف شده است: «بگو او خدای یکتا است، خدای بی نیاز از همه و همه به او نیازمند، نه می زاید و نه زاده شده است و هیچکس هرگز شبیه او نیست». در توصیف این سوره «گفته شده که ارزش این سوره مساوی یک سوم کل قرآن است و اساس هفت آسمان و هفت زمین بر آن بنا شده است. طبق احادیث اسلامی، اقرار به این سوره گناهان انسان را از او می زداید مانند درختی که در پاییز از برگ خالی می شود».[1]
در قرآن برای توصیف یگانگی خدا از دو واژه «اَحَد» و «واحد» استفاده می شود. کلمه «احد» بیانگر نفی هرگونه شریک یا همکار برای خدا است و در زبان عربی یعنی نفی هر عدد دیگری جز «یک». کلمه «واحد» هم ممکن است به همان معنی «احد» باشد و هم به معنی «یگانه، یک خدا برای همه». یعنی می توان گفت که در نظر مسلمانان تنها یک خدا هست و هم او خدای سایر مردمان است. بنابراین هم بر وحدانیت و هم بر منحصربه فرد بودن خدا دلالت دارد. [2]
وحدانیت خدا در بینش اسلامی چنان اهمیت بنیادینی دارد که عبدالحلیم محمود، نویسنده مسلمان در خصوص آن نوشته است: «اسلام همانند سایر ادیان قبل از خود، البته پیش از آنکه بر شفافیت و اصالت اولیه آنها خدشه ای وارد شود، چیزی غیر از اعتراف به یگانگی خدا نیست و پیام اصلی آن دعوت مردم به شهادت به این یگانگی است». [3] نویسنده مسلمان دیگری به نام آجیجولا می گوید: «وحدانیت اللّه، ویژگی شاخص و بارز دین اسلام و در واقع خالصترین نوع یکتاپرستی است، یعنی پرستش اللّه که نه زاده شده و نه می زاید و در الوهیت خود هیچ شریکی ندارد. اسلام این باور را با صریح ترین اصطلاحات ممکن تعلیم می دهد».[4]
به خاطر همین تأکید بی چون و چرا بر وحدانیت مطلق خدا است که بزرگترین گناه در اسلام، «شرک» یعنی قائل شدن شریک برای خدا محسوب می شود. قرآن شدیداً هشدار می دهد که «خدا (گناه) هرکه را به او شرک آرد، نخواهد بخشید و جز شرک (گناهان دیگر را) برای هرکه مشیتش تعلق گیرد، می بخشد و هرکه به خدا شرک آرد، سخت گمراه شده و دور افتاده است» (نساء 116).
خدا، حاکم مطلق (اقتدار خدا)
در قرآن آمده است: «جز خدای یکتا (اللّه)، خدایی نیست، زنده و پاینده است. هرگز او را کسالت خواب فرا نگیرد تا چه رسد که به خواب رود. اوست مالک آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است. که را این جرأت است که در پیشگاه او به شفاعت برخیزد مگر به فرمان او. دانش او محیط است به آنچه پیش نظر خلق آمده و آنچه سپس خواهد آمد و خلق به هیچ مرتبه علم او را احاطه نتوانند کرد، مگر به آنچه او خواهد. قلمرو عملش از آسمانها و زمین فراتر و نگهبانی زمین و آسمان بر او آسان و بی زحمت است، چه او دانای بزرگوار و توانای با عظمت است» (بقره 255).
خدا، قائم به ذات و بی نیاز از هر چیزی است، بلکه همه نیازمند او هستند. این صفت، اصطلاحاً «قائم به ذات» یا «واجبالوجود» نامیده می شود. خدا مقتدر و قادر مطلق است، اوست که بر وجود هر چیزی اراده کند، به وجود خواهد آمد و هیچ امری جز به اراده او واقع نخواهد شد. او همچنین دانا به هر دانشی است، علم وی بر تمامی دنیایی که آفریده، احاطه دارد و او تنها نگاهدارنده آن است. خدا بر تمامی آنچه آفریده حاکمیت کامل دارد.
بسیاری از 99 اسمی که مسلمانان برای خدا بکار می برند، بیانگر قدرت و حاکمیت او هستند. او «بدیع» (نوآور) است که کل هنر خلقت را ابداع نمود (بقره 117)، «جبار» (مقتدر) که توانایی و قدرت او مطلق است (حشر 23)، «جلیل» (باشکوه) که مقتدر و پرجلال است، «جامع» (گردآورنده) که تمام انسانها را در روز مقرر جمع خواهد کرد (آل عمران 9)، «حسیب» (حسابگر) که برای محاسبه خلق کافی است (نساء 6 و 7)، «حکیم» (داور) که بندگان خود را داوری می کند (مؤمن 48 تا 51)، «عزیز» (بلندمرتبه) که در حاکمیت والای خود برترین است (حشر 23)، «علی» (متعال) که والا و مقتدر است (بقره 255 و 256)، «قدیر» (توانا) که می تواند به هر آنچه بخواهد عمل کند (بنیاسرائیل 99 تا 101)، «قدوس» (بسیار مقدس) که هر آنچه در آسمان و بر زمین است، قدوسیت او را اعلام می کنند (جمعه 1)، «متعال» (والا مقام) که خود را برتر از همه چیز قرار داده است (رعد 9 و 10)، «معزّ» (پرافتخار) که هرکه را بخواهد، افتخار می بخشد یا حقیر می سازد (آل عمران 26)، «مقسط» (برپا دارنده عدالت) که داوری عادلانه را برقرار می کند (انبیاء 47 و 48)، «ملک» (پادشاه) که پادشاه پادشاهان است (حشر 23)، «ملک الملک» (صاحب ملکوت) که فرمانروایی را به هرکه بخواهد عطا می کند (آل عمران 26)، «منتقم» (انتقام گیرنده) که از گناهکاران انتقام می گیرد و مؤمنین را یاری می دهد (روم 47)، «واحد» (یگانه) که در حاکمیت الهی خود بی همتا است (رعد 16)، «وحید» (بی نظیر) که تنها او آفریدگار عالم است (مدثر 11)، «وکیل» (نماینده) که بر همه چیز اختیار دارد (انعام 102).
خدا، عادل مطلق (انصاف خدا)
برخی از نامهای خدا، حاکی از عدالت مطلق اوست: «جلیل» (با شکوه)، «جامع» (گرد آورنده: آل عمران 9)، «حسیب» (حسابگر: نساء 6)، «حکیم» (داور: مؤمنون 48)، «عادل» (دادگر: انعام 115)، «قدوس» (بسیار مقدس: جمعه 1)، «مقسط» (برپا کننده عدالت: انبیاء 47)، «منتقم» (انتقامگیرنده: روم 47).
خدا، رحیم مطلق
برخلاف سوءتفاهمی که مخصوصاً در میان مسیحیان رایج است*، «اللّه» خدای رحمت است. در حقیقت بعضی از نامهای خدا بیانگر همین رحمت مطلق اوست. به عنوان مثال، خدا «الرحمان» (بخشنده) است، بسیار رحمت کننده بر آنانی که رحمت می آورد (فاتحه 3، یوسف 64). او همچنین «ودود» (دوستدار) است، با محبت و مهربان نسبت به بندگان خود (هود 90 تا 92). او رحمت را بر خود فرض کرده (انعام 12) و می گوید: «رحمت من بر همه چیز قرار گرفته است» (اعراف 156). در قرآن گفته شده است: «بگو! ای پیغمبر، اگر خداوند را دوست دارید، پیرو من باشید که خدا شما را دوست دارد و گناهان شما را بیامرزد که خدا آمرزنده و مهربان است» (آل عمران 31).
خدا، قادر مطلق (اراده خدا)
در خصوص نامهای خدا، با معمای خاصی روبرو می شویم. کنت کراگ، تصریح می کند که «این نامها بیشتر معرف صفات اراده الهی هستند تا بیانگر قوانین طبیعت و ذات وی. اعمالی که از این صفات ناشی می شوند، هرچند قابل انتظارند ولی هیچ ضرورتی در آنها نیست».[5] تنها چیزی که موجب یکپارچگی تمام اعمال خدا می شود این است که همه از اراده او سرچشمه گرفته اند. با توجه به صفاتی که به خدا داده شده، می توان او را «اراده کننده» نامید ولی در عین حال وی از هیچ کدام از آنها متابعت نمی کند. اعمال اراده او را می توان از تأثیراتی که بر جای می گذارند، تشخیص داد ولی خود اراده او را نمیتوان تفحص نمود. این موضوع باعث ایجاد تناقضاتی در برخی از نامهای خدا شده که در صفحات بعد به آنها میپردازیم. برای مثال، خدا هم «گمراه کننده» و هم «هدایت کننده» نامیده شده است!
خدا، ناشناخته مطلق (راز خدا)
از آنجا که از یک سو همه چیز وابسته به اراده خدا است و از سوی دیگر، تأثیرات اعمال وی گاهی متناقض هستند و به هیچوجه بیانگر یک وجود مطلق نیستند، می توان نتیجه گرفت که ذات خدا واقعاً غیرقابل شناخت است. در حقیقت، «اراده الهی، غایتی است که هیچ استدلال یا مکاشفه ای به آن دسترسی ندارد. در یگانگی اراده منحصربه فرد خدا، این صفات با صفات حاکی از رحمت، شفقت و جلال با هم وجود دارند». [6] نامهای خدا از روی آثار و اعمالش به او داده شده ولی نباید او را با آنها یکی دانست. ارتباط بین علت غائی (خدا) و مخلوقات او، عارضی (بیرونی) است و نه ذاتی (درونی)، یعنی خدا چون علت نیکویی است، نیکو نامیده می شود ولی نیکویی بخشی از وجود او نیست.
[1] Kenneth Cragg, The Call of the Minaret, 1964, p. 39.
[2] Nassir El-Din El-Assad, The Concept of Monotheism in Islam and Christianity, 1982, p.23.
[3] Abdel Haleem Mahmud, The Creed of Islam, 1978, p.20.
[4] Alhaj A. D. Ajijola, The Essence of Faith in Islam, 1978, p.55.
* این سوءتفاهم شاید ناشی از این موضوع باشد که در اسلام، خدا هرگز «پدر» نامیده نشده است. این عنوان برای مسلمانان به این معنی است که خدا دارای «فرزند» است و با توجه به وحدانیت مطلق او چنین امری محال است.
[5] Cragg, 42.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |