زندگی روزمره مسیحی

غرور و ضدیت خدا با آن

رای بدهید

غرور و ضدیت خدا با آن

حزقیال 28: 11-19 و یعقوب 4: 6-7

غرور از مسائلی است که ما هر روزه با آن دست و پنجه نرم می کنیم. از وقتی که جلوی آینه می ایستیم و خود را می نگریم تا لحظه ای که به تختخواب می رویم و در مورد کارهای روزانه مان فکر می کنیم غرور از وسوسه هایی است که پی در پی ما را دنبال می کند.

یکی از مسائلی که خدا با آن به سختی مقاومت می کند و بارها در کلامش به آن اشاره می کند، غرور است. امروز می خواهیم کمی به این مسئله توجه کنیم.

باید توجه داشته باشید که شخصی که استعداد و زیبایی یا مهارت خاصی ندارد هیچوقت مغرور نمی شود، همیشه کسی مغرور می شود که چیزی در چنته دارد. مثلاً یک واعظ ماهر یا یک ویولونیست عالی یا نویسنده ای مشهور و غیره. اصولاً افرادی که دارای استعداد کمی هستند با غرور کمتری مواجه می شوند، اگر چه آن ها نیز از این موضوع مستثنی نیستند.

آرنولد پالمر، گلف باز مشهور می گوید در یکی از بازی های گلف با یک ضربه توب را به وسط زمین اصلی انداختم و با غرور به وسط زمین اصلی رفتم و در حالی که اطمینان کامل داشتم که می توانم آن را وارد سوراخ زمین بکنم یکی از افراد تماشاچی با صدای بلند فریاد زد تبریک آرنولد و من با غرور رفته به او دست دادم و برگشتم و در این لحظه بود که تمرکزم را از دست داده بودم و با این که خیلی نزدیک به سوراخ بودم ولی با چهار ضربه کاملاً پرت و پلا توانستم بالآخره توپ را وارد سوراخ کنم .

غرور تمرکز ما را از بازی به دور می کند. غرور تمرکز ما را از جنگ روحانی دور نگاه می دارد. باید مواظب آن بود. بارها شده که مشغول کار خیلی خوبی بودم و آن را بخوبی انجام می دادم ولی همین که به خود گفته ام عجب کاری داری می کنی، درست در همان لحظه کارم خراب شده.

در آیاتی که ذکر شد می خوانیم که به پادشاه صور اشاره شده و بسیاری از مفسرین کتاب مقدس معتقدند که این هم به پادشاه صور و هم به شیطان اشاره دارد. این پادشاه مغرور شده بود و خود را خدا می دانست. راستی لازم نیست که اعلام کنیم که ما خدا هستیم. گاهی اوقات با رفتار و حرکاتمان چنان نشان می دهیم که خدا هستیم که از هر گفته ای صدای آن بالاتر است. فکر نکنیم که پادشاه صور یا شیطان هیچ چیز نداشت و بیخود مغرور شده بود. این آیات را خوب بخوانید و خواهید دید که به چه پیشرفتهایی دست یافته بود. کلام خدا می گوید تو خاتم کمال و مملو حکمت و کامل جمال هستی. این تعریف ها آن هم از جانب خدا خطاب به یک شخص شوخی نیست بلکه نشان می دهد که این شخص واقعا” دارای قابلیت های با ارزشی بوده. او واقعا” زیبا و با حکمت و با شخصیت عالی بود. فکر نکنید که کسی که دارای شخصیتی عالی است هیچوقت در دام غرور نخواهد افتاد. اتفاقاً این آیه ها نشان می دهند که حتی کسی که خیلی خوب روی شخصیتش کار کرده می تواند در دام غرور بیفتد. موسی را ببینید در حالی که خیلی چیزها در زندگیش اتفاق افتاده بود و بارها خدا را ملاقات کرده بود و شخصیت او شکل گرفته بود ولی در همان اواخر زندگی اش مشکل غرور گریبانگیر او می شود و عصبانی شده چند بار به صخره می زند و همین امر باعث می شود که موسی وارد سرزمین موعود نشود. در یعقوب 4: 6 کلام خدا می فرماید: «خدا در برابر متکبّران می ایستد، اما فروتنان را فیض می بخشد.»

غرور تا آخرین لحظات و دقایق و ثانیه های عمرمان ما را تهدید می کند. شما هیچوقت نمی توانید بگویید که من دیگر مغرور نخواهم شد. این را از فکرتان خارج کنید.

در ضمن بین غرور و فروتنی یک تار مو فاصله هست. شما امکان دارد در اوج فروتنی مغرور شوید!!! آیا این عجیب نیست.

گاهی اوقات غرور از تعریف و تمجید های اطرافیان به ما رخ می دهد. بعضی نیز شخصیتاً و موروثی از اجدادشان حالت های تکبر آمیز در آن ها وجود دارد. بعضی نیز فروتن بوده اند ولی پس از موفقیت های بسیار مغرور شده اند. به هر حال یک ایماندار به مسیح همیشه باید خود را بیازماید که آیا مغرور شده یا خیر.

در این آیات می خوانیم که شیطان دارای موفقیت ها و زیبایی ها و حکمت عالی بود ولی روزی رسید که نه کسی از او تعریف کرده بود و نه در ذاتش (یعنی موروثی) در او غرور بود، ولی شروع به اندیشیدن در بارۀ شکوه و زیبایی خود کرد. یعنی خود محوری جای خدا محوری را گرفت و این لحظۀ سقوط شیطان بود.

چگونه می توانیم از غرور آزاد شویم؟

  1. مرتباً کلام خدا را مطالعه کنید و خود را در آینۀ کلام خدا ببینید و از آن اطاعت کنید (یعقوب 4: 7)
  2. با ابلیس وقتی شما را به تکبر وامی دارد مقاومت کنید تا از شما بگریزد (یعقوب 4: 7)
  3. پرستش خدا باعث آزادی ما از غرور می شود. شیطان شروع به پرستش خود کرد و پرستش خدا را به کناری گذاشت و آن لحظه، همان لحظۀ سقوط او بود.
  4. جماعت کلیسا باعث می شود که ما از غرور آزاد شویم. بودن در جمع کلیسا و مشارکت کلیسایی باعث می شود که پیوسته افرادی باشند که ما خود را به آن ها پاسخگو کنیم. افرادی که از یک کلیسا به کلیسای دیگر رفته اند یکی از مشکلات اساسی آن ها غرور بوده است چون حاضر به اصلاح خود نبوده اند و مشکل خود را با خود به کلیسایی دیگر منتقل کرده اند.
  5. خود را به یک یا چند نفر شخص روحانی که زندگی پرثمری دارند پاسخ گو کنید و از آن ها بخواهید که هر چند دفعه یکبار شما را چک آپ روحانی کنند.
  6. به نظرات دیگران توجه کنید و اگر کسی چیزی را می گوید که نشان می دهد مغرور شده اید، قبل از آنکه خرابی بزرگی به بار آید خود را فروتن سازید و در حضور خدا با فروتنی توبه کنید.
  7. عشق و محبت ما به خدا و نسبت به دیگران باعث دوری ما از غرور و تکبر می شود.
  8. وقتی کسی به شما گوشزد می کند که مغرور شده ای، با او مقاومت نکن بلکه با ترس به حضور خدا برو و خود را تفتیش کن که آیا این  امر واقعیت دارد یا خیر.

 نوشتۀ کشیش ورژ باباخانیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO