سرگذشت ایلیا مرد خدا چگونه بود؟

سرگذشت ایلیا مرد خدا چگونه بود؟

ایلیا اهل جلعاد از سرزمین یفتاح بود. او که در دامن کوهستان بزرگ شده بود، ردایی از پوست گوسفند و یا موی زِبر شتر بر تن می کرد و موهای ضخیم و بلندش تا به پشت گوش می رسید. مأموریت وی از بین بردن پرستش بعل در اسرائیل بود. مدت خدمت وی احتمالاً حدود 25 سال و در زمان سلطنت اخاب و اخزیای شریر بود. او وظیفه ای سنگین و سخت بر عهده داشت، و بر این تصور بود که در رسیدن به اهدافش شکست خورده است. از این رو، هر چند صمیمت او با خدایی بی نظیر بود ولی مانند همۀ ما او نیز انسان بود و چنان احساس نومیدی می کرد که یک بار از خدا خواست تا جانش را بگیرد. ولی از نظر خدا او فردی شکست خورده نبود، به همین خاطر پس از اتمام مأموریتش خدا او را با ارابه های فرشتگان در پیروزی روانۀ آسمان کرد.

کمی پیش از این واقعه، ایلیا به کوه حوریب رفته بود یعنی جایی که پیش از آن موسی شریعت را به بنی اسرائیل داده بود. حالا که ایلیا فهمیده بود زمان عزیمتش فرا رسیده، مستقیماً به کوه حریب یعنی مدفن موسی روانه گشت (تثنیه 34: 1) تا در هنگام مرگ با وی باشد. ظاهراً جستجوی ایلیا در یافتن موسی دیری نپایید و این دو خیلی زود به دوستان صمیمی مبدل شدند و سپس با اشتیاق فراوان به انتظار آمدن دوست ارشدشان نشستند، دوستی که با وی ملاقات زمینی مختصری نیز داشتند (متی 17: 3).

ایلیا نبی «آتش» بود. او بر کوه کرمل از آسمان آتش بارانید و نیز سرداران اخزیا را با آتش آسمانی نابود ساخت. حالا هم او با ارابه های آتشین به آسمان برده می شد. جز ایلیا تنها خنوخ بود که بدون تجربۀ مرگ به سوی خدا ر فت (پیدایش 5: 24). احتمالاً انتقال این دو مرد به آسمان به گونه ای پیشگویی کم رنگی از ربوده شدن کلیسا به آسمان است. این وقایع حاکی از آنند که چگونه ارابه های فرشتگان به این سو و آن سو می روند تا ما را برای خوشامد گویی به منجی بازگشته مان گرد آورند.

برگرفته از کتاب راهنمای کتاب مقدس از انتشارات شورای کلیسایی 222