دیدگاه کتاب مقدسی از آزادی و محدودۀ آن

دیدگاه کتاب مقدسی از آزادی و محدودۀ آن

در دنیایی که زندگی می کنیم، آزادی مفهوم حقیقی خود را از دست داده است و اطرافیان ما نگاهی مخدوش از این آزادی دارند. بعضی آزادی را در انجام دادن هر آنچه که میلشان می باشد، تفسیر می کنند و بعضی آن را در بیان عقاید مذهبی و سیاسی خود می دانند. راستی محدودۀ آزادی چیست؟

– واقعیت آزادی

آزادی واقعیتی است که در آن امتیاز انتخاب وجود دارد. خدا این آزادی انتخاب را در همان ابتدای پیدایش بشر به او بخشید. در همان اوایل کتاب پیدایش می خوانیم که وقتی خدا انسان را آفرید، او را به صورت خود آفرید و به او آزادی انتخاب بخشید. این انتخاب بدون مسئولیت نبود و انسان با آزادی کامل، راه فنا را در حالی که آگاهی کامل از آن داشت، برای خود برگزید و خدا مانع او نشد!!! این احزاب و گروه ها و حکومت ها نیستند که به بشر آزادی انتخاب می دهند بلکه آزادی انتخاب، بخشش خداست و وقتی این آزادی از انسان سلب می شود، دیگر مفهوم انسانیت زیر سؤال می رود. شخصیت ما انسان ها به شدت به این آزادی بستگی دارد. آزادی فقط توسط خدا بخشیده می شود و هیچ کس نمی تواند آن را از انسان سلب کند. حتی زندان و هیچ محدودیت دیگری نمی تواند آزادی بشر را از او بگیرد.

انسانی که در زنجیر است، آزادی خود را از دست نمی دهد بلکه امکان استفاده از این آزادی را ندارد! تا این جا در بارۀ آزادی به عنوان واقعیت گفته شد اما آزادی به عنوان یک حق و حقوق، صد البته می تواند از انسان سلب شود. این همان آزادی است که توسط دولت ها و حکومت ها و رهبران سیاسی و مذهبی می تواند مورد تهاجم قرار گیرد و برای آن محدودیت ایجاد شود.

– آزادی درونی و بیرونی

در ضمن نوع دیگر آزادی نیز وجود دارد که همانا آزادی درونی و بیرونی است. آزادی بیرونی برابر است با نوعی بی بند و باری و از هم گسیختگی اخلاقی. به سخنی دیگر نبودن هر گونه مانع یا بندی، که می تواند نابودکننده باشد. آزادی درونی یعنی آزادی از هر گونه تشویش و نگرانی و غصه و عقده و شهوت و غرور و طمع و غیره.

بودن ما در یک جامعه، برای ما محدودیت های خاصی را رقم می زند. انسان فکر می کند که می تواند به هر کاری دست بزند اما به محض این که خود را در یک جامعه می بیند، خود را با محدودیت های زیادی روبرو می بیند. در هر جامعه ای که باشید نمی توانید مدعی آزادی اجتماعی صد در صد باشید. در یک جامعه ما به یکدیگر پاسخگو هستیم.

– آزادی در مسیح

اگر کسی هویت خود را در مسیح نداند و از آن شناختی نداشته باشد و مطابق دعوتی که از او در مسیح شده است رفتار نکند، اسیر به معنای واقعی است و در قید و بند بسیاری از مسائل درونی و بیرونی خود می شود. عیسای مسیح فرمود: اگر پسر شما را آزاد کند در حقیقت آزاد خواهید بود (یوحنا 8: 36) آزادی درونی ما در مرحلۀ اول با ایمان آوردن و تسلیم شدن به عیسای مسیح و پذیرفتن قربانی او بر صلیب و رستاخیزش و اعتراف به خداوندی و سروری او بر زندگی ما حاصل می شود و در مرحلۀ دوم به وسیلۀ همکاری ما با روح القدس در آزاد شدن از قید و بندهایی است که هنوز از طبیعت کهنۀ ما در ما سر بلند می کند. پولس رسول در غلاطیان 5: 13 و اول قرنتیان 6: 12 می فرماید آزادی خود را فرصتی برای شهوات جسم نسازید و در اول قرنتیان به ما می گوید همه چیز برای من به عنوان مسیحی جایز است، اما باید توجه داشت که هر چیز مفید نیست!

– مسیحی و آزادی اجتماعی و سیاسی

اما در حیطۀ آزادی به عنوان یک حق اجتماعی و سیاسی، مسیحیت پیوسته در اعطای حقوق حقّۀ ملت ها کوشا بوده است. مسیحیت اصیل و کتاب مقدسی با پیروزی بر امپراتوری روم، آزادی بردگان و زنان را به ارمغان آورد و در اوایل قرن بیستم افرادی مانند ویلیام ویلبرفورس که یک مسیحی متعهد بود دوباره بر ضد برده داری اقدام کردند. مسیحیت اصیل و کتاب مقدسی در دوران جنگ جهانی دوم افرادی مانند دیتریش بونهوفر و بسیاری مردان شجاع را به دنیای ما ارائه داد. و در دوران سیاه تبعیض نژادی افرادی مانند کشیش مارتین لوتر کینگ را. برخلاف آن چه بسیاری می پندارند مسیحیت، ایمانی توسری خور و خنثی نیست. مسیحیت در حیطۀ اجتماعی و سیاسی حرفی برای گفتن دارد. در ضمن مسیحیت به دنبال آزار دیدن و داشتن زندگی مرتاض گونه نیست چنان که بعضی در میان ما این گونه فکر کرده اند که مسیحیت دائماً به دنبال این است که رنج و زحمت بکشد!!! این آرزوی ایمان مسیحی است که مسیحیان در محیطی آرام و آسوده و آزاد بتوانند خدمت خود را برای نجات بشر به کمال برسانند. به اول تیموتاؤس 2: 1-2 مراجعه کنید. به قول کلام خدا ما اهل صلح و سلامتی هستیم و به هیچ عنوان به دنبال هرج و مرج و کشت و کشتار و خشونت نیستیم. خداوند ما عیسای مسیح سلطان صلح و سلامتی نامیده شده است.

همان گونه که امروز از پیام من متوجه شدید، آزادی حقیقی از درون شروع می شود. ممکن است امروز ملّت ما در جستجوی یک آزادی هستند که برایشان کاملاً روشن نیست و بسیاری از آن ها تصویری مخدوش از این آزادی دارند. بیایید ما به عنوان قوم خدا و پیروان کسی که در حقیقت خداوند و نجات دهندۀ حقیقی عالمیان است، خبر خوش آزادی حقیقی را که مسیح برای ما به ارمغان آورده به دنیای گمشده و اسیر گناه و زنجیرهای گوناگون با ذوق و شوق و با حرارت برسانیم.

– چند نکتۀ کاربردی برای ما مسیحیان:

•  از عادت های زشت و اسارت های خود آزاد شو و برای آزادی از آن ها اقدامات عملی شروع کن.
• وقت کافی به دعا و مطالعۀ کلام و جستجوی خواست و ارادۀ خدا بده.
• آزادی خود را فرصت جسم نگردان. یعنی این را هرگز فکر نکن که چون آزادی پس هر آنچه که بخواهی می توانی بگویی و بکنی.
• نمونه ای از یک فرد آزاد در اجتماع خود باش و آزادی حقیقی را که در مسیح یافته ای به دیگران عرضه دار.
• در حالی که آزادی خود را جشن می گیری به فکر افراد اسیر باش و آن ها را آزاد ساز.
• در صورتی که دورۀ آزادی در مسیح را نگذرانده ای، تشویقت می کنم هر چه سریع تر به آن بپرداز.
• برای خود و اطرافیان خود قید و بندهای اضافی فریسی گونه مانند شستن ظرف ها و غیره خلق نکن.
• اگر کشیش یا شبان کلیسای خاصی هستی، نمونه ای از محبت و از خودگذشتگی و تقدّس باش و آنچه را از جماعت خود توقع داری، در آن نمونه باش.

نوشتۀ کشیش ورژ باباخانیان