زندگی روزمره مسیحی

 خواهش چشم، شهوت جسم و غرور ناشی از مال و مقام

5/5 - (1 امتیاز)

 خواهش چشم، شهوت جسم و غرور ناشی از مال و مقام

اول یوحنا 15:2-17

دنیای ما دنیای عجیبی است. دنیایی پر از وسوسه ها. وقتی بچه ای کوچک بیش نبودم، بخاطر اینکه سر راه مدرسه بتوانم بهترین چیزها را داشته باشم ترجیح می دادم با پدرم به مدرسه بروم تا با مادرم. چون پدرم هر چه که از او می خواستیم فوراً دست به جیب می برد و می خرید ولی مادرم خیر. آیا برای شما هم اینچنین اتفاقی افتاده است؟

کلام خدا به ما هشدار می دهد که سه چیز مهم هست که باید از آنها هوشیار بود و دوری کرد و نگذاشت که بر ما تسلط پیدا کنند. هوسهای چشم، یعنی چیزهایی که لازم نیست ولی چشم ما می بیند و ما را وسوسه می کند که داشته باشیم. شهوت جسم، از خوراکی گرفته تا مسائل جنسی و غرور ناشی از مال و مقام. این سه چیز که می شود در سه کلمه خلاصه کرد: طمع، شهوت و غرور، از مسائل اساسی هستند که باعث سقوط یک ایماندار یا حتی مردان بزرگ خدا شده است. جالب است که در اینجا کلام خدا نمی گوید که اینها ناشی از شیطان است، بلکه می گوید در دنیاست. دنیای ما دنیایی است که تحت تسلط شیطان است و شیطان احتیاجی ندارد که مستقیماً وارد عمل شود بلکه وسائلی دارد که غیر مستقیم می تواند ما را به سقوط بکشاند.

امروز این سه چیز را بررسی می کنیم و می خواهم به شما هشدار بدهم که هر کس که بر این سه وسوسه بزرگ پیروز شود، باید بگویم که در هر مرحله پیروزی شخصیت او زیباتر و زیباتر شکل خواهد گرفت و بیشتر شبیه مسیح خواهد شد.

 

طمع

طمع یا کلمه دیگری که برای توضیح آن در کتاب مقدس استفاده شده یعنی هوسهای چشم یا خواهش چشم، ریشه همه بدیها نامیده شده است(اول تیموتاوس 10:6) طمع یعنی اینکه شما چیزی را که احتیاج دارید در اختیار دارید ولی می خواهید بیشتر از آن را داشته باشید. گاهی اوقات طمع بخاطر چشم به هم چشمی در میان ما بروز می کند. گاهی اوقات بخاطر اینکه می خواهیم چیزی کمتر از دیگران نداشته باشیم. اما کلام خدا می گوید دینداری با قناعت سود عظیمی است.(اول تیموتاوس 6:6) البته این به آن معنا نیست که اگر فقیر هستی و چیزی نداری بگویی من به همین هم قانع هستم. بلکه اگر همه آنچه که نیاز دارید در اختیار دارید و باز می خواهید بیشتر و لوکستر از آن را داشته باشید، باید کمی در آن تأمل کنید. تقریبا" همه گناهانی که در ده فرمان نوشته شده از طمع ریشه می گیرند. دزدی بخاطر طمع است. قتل بخاطر طمع است. زنا بخاطر طمع است. حسادت بخاطر طمع است.

پدری با دو پسرش در خیابان راه می رفت و هر دو پسر با صدای بلند گریه می کردند. یک نفر که از راه می گذشت از پدر پرسید: موضوع چیست که اینها اینطور گریه می کنند. پدر پاسخ داد: مسئله این دو همان مشکل دنیای ما است. هر دو شیرینی دارند ولی یکی می خواهد شیرینی دیگری را نیز داشته باشد.

بچه ای در میان بازار گریه می کرد و می گفت مادرم را گم کرده ام کمکم کنید. مردم اطراف هر کدام برای اینکه کمی او را راضی کنند به او شکلات و شیرینی می دادند. کمی بعد شخصی دوان دوان پیش بچه آمد و گفت: من می دانم مادرت کجاست، بیا تو را پیش او ببرم. بچه گفت من هم می دانم ولی فعلاً ساکت باش!

مردی اسپرجان را دعوت کرده بود که برای جماعت کلیسایی اش موعظه کند و برای پرداخت قرض یک نفر هدیه جمع کند. این مرد به اسپرجان نوشت تو می توانی برای موعظه یا از خانه ویلایی من استفاده کنی و یا خانه ای که در شهر دارم و یا خانه ای که در کنار دریاست. اسپرجان در جواب نوشت: من احتیاجی نمی بینم که برای موعظه بیایم. یکی از خانه هایت را بفروش و قرض آن شخص را بده.

چند چیز است که برای طمع باید ملاحظه کنید و رعایت کنید که دچار آن نشوید:

  1. به امور مالی خود نظم ببخشید و بیشتر از آنچه که نظم بخشیده اید خرج نکنید.
  2. خدا برای اینکه ما را در مسئله طمع آزمایش کند مسئله ده یک را نیز آورده است. کسانیکه طمعکار هستند، ده یک نمی دهند. من این را در زندگی ام مشاهده کرده ام. البته بعضی هستند که در مورد ده یک اطلاعی ندارند و باید به آنها در این مورد تعلیم داد.
  3. دست بخشنده داشته باشید و به کمک دیگران بروید. این مسئله از طمع جلوگیری می کند. نیکوکاری درست بر خلاف طمع است. طمع به فکر خود است ولی نیکوکاری به فکر دیگران.
  4. اگر در گذشته طمع داشته اید از آن توبه کنید و به خداوند بگویید که خداوندا مرا از این مسئله آزاد کن.
  5. به مسیح نگاه کنید و به او گوش فرا دهید. او شما را هدایت خواهد کرد و نخواهد گذاشت که به مرزهای سرزمین طمع قدم بردارید.

 

شهوت

دنیای ما به اندازه کافی پر از شهوت است. شهوت جسم. خواهشهایی که هیچوقت پایان نمی پذیرد. مجلات و فیلمهای سکسی هر روز بیشتر می شود. خوراکی های ناسالم هر روز بیشتر و ناسالم تر می شوند، اما مردم بخاطر خوشمزگی آنها مرتباً از آنها استفاده می کنند. این نیز نوعی طمع است. مردم سیر نمی شوند. چقدر ازدواجهایی که شوهر یا زن بخاطر شهوات جسمانی به هم زده اند. چقدر روابط زیبای زناشویی که من از آنها اطلاع دارم که بخاطر شهوت از هم پاشیده شده است. مسیح فرمود در ایام آخر مانند زمان نوح خواهد بود. مردم پشت سر هم نکاح خواهند کرد و خواهند خورد و خواهند آشامید. شاید بتوان گفت دو چیز که انسانها بیشترین لذت را از آن می برند: سکس و خوراکی است و این دو مستقیماً با شهوت جسم ارتباط دارند. مسئله این نیست که سکس یا خوراک گناه است. مسئله این است که وقتی خارج از مرزهای تعیین شده الهی از آنها استفاده می کنیم باعث خرابی زندگی ما می شود.

سکس در کلام خدا چیزی مقدس است. بسیاری از مردم فکر می کنند که کلیسا جای مقدسی است و نباید در آنجا از سکس صحبت کرد. در حالی که کلیسا مؤظف است آن چیز حقیقی را که باید مردم در مورد سکس بدانند به آنها بگوید و به آنها تعلیم دهد. خدا میل جنسی را در ما گذاشته است و این نه برای استفاده حیوان گونه بلکه به منظور ایجاد ارتباط صمیمانه تر بین مرد و زن بوجود آمده است. وقتی دو نفر ازدواج می کنند، با ارتباط جنسی این دو یک تن می شوند و صمیمیت و شناخت آنها از یکدیگر عمیقتر می شود. اما دنیای ما این مسئله مقدس را به صورتی کریه در آورده است.

مسئله خورا ک نیز به همین صورت. مردم هر چه می خورند سیر نمی شوند. مسئله چاقی از مشکلات حاد روزانه ما شده است. مسئله تغذیه ناسالم  و زیاد از مشکلات امروزه ما انسانها است.

برای مسئله سکس و شهوت خوردن چند مسئله است که می خواهم ذکر کنم تا رعایت کنید:

  1. از افرادی که هنوز ازدواج نکرده اند و مسئله امور جنسی آنها را اذیت می کند، خواهش می کنم این مسئله را جدی بگیرند و برای آن جداً و با اصرار دعا کنند و از خدا بخواهند که زوجی مناسب به آنها بدهد و هیچگاه خارج از حیطه ازدواج با این مسئله روبرو نشوید.
  2. از زنا فرار کنید. نایستید و نگاه کنید. هر گاه وسوسه می شوید فقط پا به فرار بگذارید. این تنها راه حل است. فرار.(2 تیموتاوس 22:2) یوسف نیز این کار را کرد.
  3. هر مسئله ای که باعث توجه شما به مسائل گناه آلود می شود از خانه و محیط خود دور کنید. ممکن است آن چیز تلویزیون باشد یا اینترنت یا هر چیز دیگری.
  4. سعی کنید بیشتر در خانه غذا بخورید و قبل از آنکه زیاده از حد سیر شوید دست از غذا خوردن بکشید. لذت بردن از غذا خوردن گناه نیست ولی طمع در لذت می تواند خراب کنند ه باشد.

 

غرور ناشی از مال و مقام

مسئله دیگری که همگی ما با آن روبرو هستیم مسئله غرور و تکبر است. غرور از مال و مقام. هیچگاه خود را برتر از دیگران ندانید. کلام خدا می فرماید در میان شما مثل مردم دنیا نباشد که سروران و رئیسان دارند، بلکه هر که در میان شما می خواهد بزرگترین باشد، کوچکترین باشد و هر که می خواهد رهبر باشد خادم باشد. آیا مسیح با ما چنین نبود.

کلام خدا بارها می فرماید که خدا با متکبران مقاومت می کند و با آنها مخالفت می کند. غرور چیزی است که خدا با آن روبرو می شود و نمی تواند آن را تحمل کند.

دو برادر پس از جلسه کانون شادی در مورد هدفهایشان در آینده صحبت می کردند. یکی می خواست مشهور بشود و پولدار و دیگری که همان دیوید لیوینگستون میسیونر معروف که جانش را فدای خدمتش کرد بود که گفت می خواهد به تمام معنا مسیح را پیروی کند. در پایان عمرشان دیوید لیوینگستون بخاطر خدمتش جان سپرد و برادر او نیز به ثروت زیادی دست زد ولی وقتی مرد روی قبر او نوشتند: در اینجا برادر دیوید لیوینگستون خوابیده است.

دو برادر دیگر به دو جهت مختلف در زندگی رو آوردند. یکی وکیل معروفی شد و دیگری کشاورز گمنام. روزی برادر وکیل پیش کشاورز آمد و به او گفت چرا نمی روی اسمی برای خودت در بکنی و معروف بشوی و سربلند و با افتخار زندگی کنی و سر خود را بالا بگیری. کشاورز رو کرد به حصاد گندم و گفت خوب به گندمها نگاه کن. گندمهایی که توخالی هستند و دانه ندارند سرشان بالاست ولی گندمهایی که پر هستند خم شده اند.

چند چیز نیز در مورد غرور می خواهم بگویم که باید رعایت کنیم:

  1. همیشه به کسی پاسخگو باشید. این مسئله باعث خواهد شد که مغرور نشوید.
  2. عضو کلیسایی باشید و مطیع رهبران و اعضای کلیسا باشید.
  3. هر روز در برابر خدای قادر مطلق زانو بزنید. واقعاً زانو بزنید. شخص مغرور دوست ندارد زانو بزند. ولی زانو زدن ما ما را فروتن می سازد.
  4. هر چیزی که باعث می شود خود را برتر بدانید و بهتر از دیگران به حضور خدا بیاورید و از او بخواهید که به شما دید درستی بدهد. فروتنی به معنای آن نیست که به خود ارزش کمتر بدهید ولی به معنای آن است که به خود ارزش بیشتر از آنچه که شایسته آن هم هستید ندهید.
  5. به نظرات دیگران در مورد خود حساس باشید و توجه کنید.
  6. مسیح و صلیب او همیشه پیش روی شما باشد و نمونه شما.
  7. خود نیز هر روز صلیب خود را بردارید و از عقب مسیح بروید.

نوشته کشیش ورژ باباخانیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO