خرابی سدوم و داوری آينده
دلايل داوری خدا به ضد گناهكاران فاسد سدوم و چگونگی نابودی آن به مجازاتی بزرگتر در آينده اشاره دارد.
نامهای سدوم و غموره به علت داوری خدا نسبت به شرارت مردمانی که در آن شهرها زندگی می کردند، بدنام هستند (پیدایش 13: 13).
سدوم به عنوان مظهر شرارت و بيانگر خشم خدا تلقی می شود (ارميا 23: 14). گرچه محققان منتقد، به دليل ذهنيت طبيعی خود، تخريب سدوم را فقط به عنوان يك افسانه يا داستان عاميانه ديگر می شمارند، اما كتاب مقدس به وضوح به ما می آموزد كه اين يك واقعه تاريخي واقعی است.
همانطور كه عيسی خداوند و پطرس رسول به طوفان و سيل و سپس هم چنين هر دو به داوری خدا در مورد آتش سدوم و غموره به عنوان ضمانت داوری آينده اشاره كردند.
“روزهای پسر انسان همچون روزهای نوح خواهد بود. مردم می خوردند و می نوشيدند و زن می گرفتند و شوهر می كردند تا آن روز كه نوح به كشتی در آمد. آنگاه سيل برخاست و همه را هلاك كرد. در زمان لوط نيز چنين بود. مردم سرگرم خوردن و نوشيدن و خريد و فروش و زراعت و عمارت بودند. اما روزی كه لوط از سدوم بيرون آمد، آتش و گوگرد از آسمان باريد و همه را هلاك كرد. روز ظهور پسر انسان نيز به همين گونه خواهد بود. در آن روز، كسی كه بربام خانه اش باشد و اثاثيه اش در درون خانه، برای برداشتن آنها فرود نيايد. و آن كه در مزرعه باشد نيز به خانه بازنگردد زن لوط را به ياد آريد.”(لوقا 17: 26-32)
و اگر بر دنيای قديم نيز رحم نكرد، بلكه بر آن عالم بی دينان توفان فرستاد و تنها نوح، آن واعظ پارسايی را، با هفت تن ديگر محفوظ داشت، و اگر شهرهای سدوم و غموره را خاكستر نمود و به نابودی محكوم كرد و عبرتی ساخت از سرانجام بی دينی، و لوط پارسا را كه از فجور بی دينان به ستوه آمده بود، رهايی بخشيد – زيرا آن مرد پارسا هر روزه در ميان ايشان به سر می برد و روح پارسايش از ديدن و شنيدن كردار قبيحشان در عذاب بود پس خداوند می داند چگونه پارسايان را از آزمايشها برهاند و گنهكاران را برای مكافات روز داوری نگاه دارد.
درست مثل روزهاي قبل از طوفان، عيسي از روزهای قبل از خرابی سدوم صحبت كرد، به عنوان زمانی كه مردم بی تفاوت بودند و فقط به مسائل اين دنيا توجه داشتند. خوردن و آشاميدن، خريد و فروش، كاشت و ساخت و ساز. به عبارت ديگر، مردم در گير مسائل مادی دنيا بودند، و همين امر باعث شد كه آنها نسبت به مسائلی که مربوط به خدا بود بی توجه باشند. سپس خرابی توسط آتش و گوگرد به سرعت و بطور غير منتظره اتفاق افتاد و همه آنها را نابود ساخت.
به همين ترتيب، زمانی كه پطرس از داوری كه در سدوم و غموره اتفاق افتاد و آن را به خاكستر تبديل نمود صحبت کرد و خبر از داوری آينده با آتش را داد (دوم پطرس 3: 7).
اين داوری نهايی ابدی، همه را در بر نخواهد گرفت. همانطور كه خدا نوح و هفت نفر ديگر را در داوری طوفان سيل حفظ كرد و لوط را نيز در داوری سدوم، او همچنين در هنگام داوری و نابودی بی دينان، عادلان را زنده نگه خواهد داشت (دوم پطرس 2: 9) با توجه به اهميتی كه هم عهد عتيق و هم عهد جديد به عنوان هشدار داوری آینده در مورد خرابی سدوم قائل است، درك اين رويداد اهمیت بسیار دارد.
چرا سدوم ويران شد ؟
در پيدايش فصل سيزده می خوانیم که: «زيرا كه ابراهيم و برادر زاده اش لوط در گله و رمه ها دولتمند شده بودند و زمين برای سكونت آنها در يكجا كافی نبود چرا كه دارايی شان آنقدر زياد بود كه نمی توانستند با هم ساكن شوند و در ميان شبانان مواشی آنها جدال در گرفت.» (پيدايش ۱۳: ۶و۷)
بنابراين ابراهيم پيشنهاد می دهد که او و لوط از هم جدا شوند و از تمامی سرزمين به لوط حق انتخاب می دهد (پيدايش ۱۳: ۹).
لوط سراسر وادی اردن را برگزيد (پيدايش ۱۳: ۱۱). زيرا همچون باغ خداوند و سرزمين مصر، حاصلخیز بود (پيدايش ۱۳: ۱۰). ابراهيم در سرزمين كنعان اقامت گزيد، نزديك بلوطستان ممری در حبرون (پيدايش ۱۳: ۱۸)، اما لوط به جانب شرق كوچيد و در شهرهای وادی ساكن شد و خيمه خويش را تا سدوم نقل كرد (پيدايش ۱۳: ۱۲). گرچه لوط در اين لحظه در سدوم زندگی نمی كرد، طولی نكشيد كه او به آن شهر شرور نقل مكان كرد (پيدايش ۱۴: ۱۲).
به نظر می رسد لوط بر سدوم تأثير نگذاشته بود بلكه در عوض سدوم بر لوط تأثير گذاشته بود. از زمان جدايی لوط از ابراهيم و زندگی او در سدوم و نابودی آن، كمی بيش از بيست سال گذشته بود. در پيدايش فصل هجده خداوند به ابراهيم ظاهر می شود و قصد خود را برای نابودی سدوم برای او بیان می کند، زيرا گناهان آن بسيار سنگين است. پيدايش ۱۸: ۲۰)
مردمان سدوم سابقا به عنوان گناهكاران فاسد و شرور در برابر خداوند توصيف شده بودند (پيدايش ۱۳: ۱۳). اصطلاح شرير همچنين برای توصيف مردمان زمان طوفان سيل آسای نوح استفاده شده است پيدايش ۶: ۵ و ۸: ۲۱ نشان ميدهند که مردم گناهكار سدوم با همان عکس العمل فاجعه بار خدا روبرو شدند.
اما گناهان سدوم چه بود ؟
موضوع اصلی كه پيدايش فصل نوزده بر آن تمركز دارد اين واقعيت است كه همه مردان سدوم می خواهند با فرشتگان میهمان رابطه جنسی برقرار کنند (پيدايش ۱۹: ۴و۵)!
تعجبی ندارد كه گناهان سدوم بسيار سنگين توصيف شده است زيرا مردان سدوم خواسته های غير طبيعی داشتند(یهودا آیه ۷) یعنی به انجام اعمال شرم آور تمایل داشتند (رومیان ۱: ۲۶و۲۷).
با اين وجود، مهم است كه درك كنيم سدوم به جز همجنس گرايی، در بسياری از گناهان ديگر نيز مقصر بوده است.
سال ها بعد در تاريخ كتاب مقدس، پيامبران بی عدالتی های اجتماعی را که توسط قوم برگزیده خدا اسرائیل و یهودا صورت پذیرفته بود، با مردم سدوم مقايسه كردند. پرخوری، كمك نكردن به فقرا، غرور، بی عدالتی (اشعياء ۱: ۱۷ و ۳: ۹). زنا، دروغ و عدم تمايل به توبه (ارميا ۲۳: ۱۴). حزقيال نبی نيز به گناهان سدوم اشاره می نماید كه عبارتند از غرور ، پرخوری و آسايش موفقی که به فکر فقرا و مستمندان یا نیازمندان نیست. «آنها مغرور بودند و در حضور من مرتكب اعمال كراهت آور می شدند (حزقيال ۱۶: ۴۹و۵۰). اگر چه برخی معتقدند كه حزقيال از رفتار همجنس گرايی به عنوان يكی از گناهان سدوم ياد نمی كند اما اين حقيقت را ناديده می گيرند كه كلمه عبری اعمال كراهت آور، به فساد جنسی، به ويژه رابطه همجنس گرايانه كه در كتاب لاويان ۱۸: ۲۲و ۲۰: ۱۳ و اول قرنتیان ۶: ۹، منع شده، اشاره دارد. در پايان، خدا فقط به علت رفتار شرورانه سدوم و غموره آنها را داوری نكرد بلكه به اين دليل نيز كه حتی ده انسان پارسا در آنجا يافت نمی شد. پس مورد داوری عادلانه خدا قرار گرفت
(پيدايش ۱۸: ۲۳-۳۲). با اینکه لوط که مردی صالح بود و بيش از بيست سال در سدوم زندگی كرده بود، به نظر می رسد هيچ تأثيری بر شهر سدوم نداشته است (دوم پطرس ۲: ۷و۸).
خرابی سدوم:
نابودی سدوم در 2027 ق.م. در پيدايش فصل 19 پس از آنكه لوط، همسر و دو دختر او، با كمك دو فرشته از سدوم فرار كرده و به شهر صوعر گريختند، رخ داد (پيدايش 19: 20-22).
“چون لوط به صوعر رسيد، آفتاب بر زمين طلوع كرده بود. آنگاه خداوند بر سدوم و عموره گوگرد و آتش از جانب خداوند از آسمان بارانيد. و آن شهرها و تمام وادی و همه ساكنان شهرها و همه گياهان زمين را واژگون كرد (پيدايش 19: 23-25).
در توصيف نابودی سدوم، موسی از زبان سيل در پيدايش فصلهای 6 و7 استفاده مي كند. درست همانطور كه خدا توفان آب فرستاد و در روزهای نوح بر زمين بارانيد(mamṭîr پیدایش 7: 4) او سپس در يك توفان آتشين بر سدوم و عموره گوگرد و آتش از آسمان بارانيد(himṭîr).
همانطور كه زمين با توفان آب ويران شد توفان آتشين شهر سدوم را ويران نمود (šaḥēt) (به پيدايش 13: 10، 19: 29، 6: 13و17 مراجعه فرمایید) ٧ از طريق فرو ریختن آتش و گوگرد، خدا تمام وادی و همه ساكنان شهرها و همه گياهان زمين را واژگون كرد (hăpōk). همه چيز نابود شد . اين يك فاجعۀ به تمام معنا بود.
ترجمه يونانی عهد عتيق (یعنی سپتواجنت) كلمه عبری hapok را به عنوان katestrephen ترجمه می كند، كه منبع كلمه فاجعه است . در عهد جديد نیز وقتی عیسی معبد خدا را پاکسازی می کند و تخت های صرّافان را واژگون می سازد، همين كلمه یونانی به كار رفته (متی 21: 12). تشریحی که پطرس رسول در رساله اش از نابودی سدوم به عمل می آورد، کاملاً با داوری خدا بر شهری که به خاکستر مبدل شد بسیار متناسب است (دوم پطرس 2: 6).
پس از آنكه خدا سدوم را واژگون ساخت كل زمين سوخته شد به نحوی كه هرگز گياهی در آن نروييد و هيچ انسانی در آنجا مسكن نگزيد (تثنيه 29: 23، اشعیاء 13: 19و20، ارمیاء 49: 18 و 50: 40).
ترجمه این مقاله ادامه دارد.
نوشته سایمون تورپین مورخه 4 ماه می 2021
ترجمه: شبنم ابراهیمی نیا
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |