برَنهَمیزم چیست؟

واژه برَنهَمیزم  به آموزه های "نبی" ویلیام ماریون برانهام که در سالهای بین 1909-1965 می زیست اشاره دارد، هرچند پیروان تعالیم او، الزاماً این واژه را مناسب نمی دانند. هواداران او خود را بیشتر به نامهای برانهامایت و یا مؤمنین به پیام، تلقی می کنند. آنها اعتقاد دارند که ویلیام برانهام ، و یا " برادر برانهام"، در تحقق بخشیدن به نبوت ملاکی نبی در آیه 4: 5،  آخرین نبی کلیسا بود. برانهام ، که خود به اندازه کافی در نهضت بدعت آمیز باران آخر نفوذ داشته، می بایست آن شخصی باشد که کلیسا را به ایمان حقیقی رسولان بازگرداند.

ویلیام برانهام متولد سال 1909 در شهر کامبرلند کاونتی، واقع در ایالت کنتاکی می باشد. به گفته او، والدین او اظهار داشته اند که  پس از تولد او، نوری بر بالای گهواره او دور می زد. او ادعا داشت که در سن 3 سالگی مکاشفه ای از خداوند دریافت کرده. بعد از یک تصادف بسیار خطرناک ، ادعا کرد که صدایی را شنیده است، به کلامی دیگر مکاشفه ای دیگر از خدا یافته. و از آن لحظه به بعد در جستجوی خدا بوده. او در جنبش پنتیکاستی نقش داشت و سرانجام به عنوان کشیش مستقل باپتیست دستگذاری شده بود، هرچند او به آموزه پنتیکاستیهای یگانه انگار گرایش داشت. او همچنین مدعی داشتن رؤیاها و مکاشفات دائم از خدا بود.

برانهام در سال 1946 شروع به خدمت شفا کرد و به عنوان شفادهنده ادعاهای بسیار غلوآمیز کرد (که بعد ها این شفاها انکار و رد شد، هنگامی که افراد مورد نظر فوت شدند). او اظهار داشت که همان فرشته ای که قوم اسرائیل را در بیابان همراهی می کرد، با او نیز بود. او مدعی شد که حتی در فیلمی که از او گرفته شده بود، فرشته را دیده است. مدرک تصویری که او ارائه داد، نوعی هاله را اطراف برانهام در حین موعظه نشان می داد. در اواسط 1950 هواداران او کاهش یافتند، و با این کاهش، آموزه های هیجان انگیز و بحث بر انگیز او بیشتر شدند.

در شب کریسمس سال 1965، ویلیام برانهام در اثر جراحات یک تصادف اتومبیل، درگذشت. در ابتدا هوادارانش اعتقاد داشتند که او از مردگان بر خواهد خواست، و مراسم تدفین او را به تعویق انداختند. اما برخلاف انتظار پیروانش، او را در روز 11 آوریل سال 1966 به خاک سپردند (و از آن به بعد  کسی نه او را دیده و نه از او شنیده است و به جز سخنرانیهای ضبط شده اش قبل از مرگ وی، اثری از او باقی نماند). برانهام در زیر یک سنگ قبر بزرگ اهرامی شکل در شهر جفرسون، در ایالت ایندیانا به خاک سپرده شده . در یک سوی سنگ قبر اسامی هفت کلیسای کتاب مکاشفه نوشته شده، و در سوی دیگر اسامی " فرشتگان" کلیسا هایی است که برانهام و هوادارانش اعتقاد بر دورانهای متفاوت کلیسا و خادم اصلی کلیسا در آن دوران داشتند.

دوران افسسی- پولس

دوران اسمیرنایی- آیرینیوس

دوران پرغامسی- مارتین اهل تور

دوران طیاتیرایی- کولومبا

دوران ساردسی- مارتین لوتر

دوران فیلادلفیه ای- جان وسلی

دوران لاؤدیکیه ای- ویلیام برانهام

جلوی سنگ قبر این متن حک شده: "اینک، من نبی خود را قبل از رسیدن  روز عظیم و مهیب  خداوند می فرستم" و " اما در روزهای آواز هفت فرشته، هنگامی که نواخته شوند ، سرّ خدا به اتمام خواهد رسید ، همانگونه که او به خادمان خود انبیاء، اعلام کرده بود."

همانگونه که بر سر سنگ قبر او شاهد هستیم، برانهام خود را به عنوان فرشته هفتم  که برای دوران کلیسای لاؤدیکیه ای بود، یعنی کلیسای منحرف ایام آخر، معرفی کرده بود.

هیچ  " فرقه مشخص برانهامی"  و یا دفتر مرکزی وجود ندارد . در واقع، برانهام بر این عقیده بود و تعلیم می داد که اعضای کلیسا های فرقه ای نشان وحش را پذیرفته اند. امروزه تعدادی از گروه ها وجود دارند  که از برانهام پیروی می کنند که اینها گاهی در ایمان و عمل از یکدیگر به طرز گسترده ای تفاوت دارند.

گروهی به نام " برانهام مسیح" تا حدی پیش رفته که مدعی است مسیح " آلفا" و ویلیام برانهام " امگا" می باشد ، و عیسی " تنها پسر یگانه خدا است" و ویلیام برانهام " اولین پسر یگانه خدا است". از صفحه مجازی رسمی این گروه کاملا" مشهود است که آنان عیسی و برانهام را برابر می شمارند، اگرچه هم رتبه نیستند. گروهی دیگر معتقد است که اول از همه برانهام از مردگان خواهد برخاست و بازگشت عیسی را نوید خواهد داد. گروهی دیگر به سخنان ضبط شده برانهام به عنوان تنها آموزه خود گوش فرا می دهند و حداقل تنها یک گروه وجود دارد که احترام بسیاری برای آموزه های برانهام قائل است اما تلاشهایی برای اصلاح آنان کرده است.

تعالیم ویلیام برانهام کمی ضد و نقیض و نامنظم می باشند و دسته بندی کردن آنان سخت است. ولی نمونه هایی از آموزه های بحث برانگیز او عبارتند از: مودالیزم ( خدا تنها یک شخص است ولی خود را در حالتهای مختلف آشکار می سازد)، تعمید تنها در نام عیسی باید صورت پذیرد ( ایماندارانی که به نام پدر و پسر و روح القدس (تثلیث) تعمید گرفته اند می بایست دوباره تعمید بگیرند) ، آموزه بذر مار( گناه حوا در باغ عدن داشتن رابطه جنسی با مار بود)، اَنیهیلیشنیزم ( جهنم مکان مجازات ابدی نیست)، کلام ایمان ( که گاهی با این عنوان نامیده می شود: "بگو و مدعی شو"). باور اینکه دایره بروج و اهرام مصر با کلام مکتوب خدا برابرند، و صد البته مکان والای شخص برانهام در نقشه خدا و تاریخ کلیسا در کنار ادعاهای اغراق آمیز او در مورد مکاشفات معجزه آسا و قدرت شفا دهندگی اش.

اضافه بر آموزه های بدعت آمیز و جادوگرانه و ضد تثلیثی برانهام، می بایست نبی کاذب بودنش را عنوان کرد. برانهام " شخصاً پیشگویی" کرده بود که در سال 1977 یا کمی پیش از آن، پایان جهان کنونی فرا خواهد رسید. آموزه های برانهام مخلوطی از الهیاتی بد و تفسیرهای تحریف شده از کتاب مقدس و غرور و تکبر شخصی می باشد. مسیحیان با دوری جستن از چنین تعلیمی، کار حکیمانه ای خواهند کرد.

منبع: www.gotquestions.org

ترجمه: اِلما غریبیان