از بیماری تا بهبود
? «…..ترسان مباش! من هستم اول و آخر و زنده؛ و مرده شدم و اینک تا ابدالآباد زنده هستم و کلیدهای موت و عالم اموات نزد من است.» ( مکاشفه ۱ : ۱۷ و ۱۸ )
سه هفتهای بود که مژگان، دوست و همکلاسی ام به مدرسه نمی آمد. آن موقع پانزده سال داشتم. روزی شنیدم که او به سرطان مبتلا و در بیمارستان بستری است.
با شبانم به دیدنش رفتیم. مادرش ۲۴ ساعته در کنارش بود. رنگش پریده و بسیار نزار شده بود. اما چشمان سبز بی رمقش همچنان زیبا بود. از دیدنم لبخند ضعیفی بر لبانش ظاهر شد. سعی کردم با به یاد آوردن خاطراتی که باهم داشتیم کمی به او روحیه بدهم. شبانم فرصت را غنیمت شمرد و از محبت مسیح و رنج هایش گفت و طریق نجات را برایش توضیح داد. خوشبختانه او توبه کرد و قلبش را به مسیح سپرد.
کلیسا برایش در دعا بود. او نیز با وجود دردهای زیادی که داشت هیچ گله ای نمی کرد و عشقش به مسیح را برای خانواده و پرستاران اعلام می کرد.
دفعه بعدی که او را دیدم، چهره اش نورانی شده بود. دکترها قطع امید کرده بودند چون سرطان تمام بدنش را گرفته بود. با هم دعا کردیم و این آخرین باری بود که او را می دیدم.
کمتر کسی است که شاید در زندگی خود چنین صحنه های تلخ و ناگوار را در بین خانواده و دوستان و اطرافیان خود ندیده باشد.
هدفم تحریک احساسات شما نیست. بیماری و ناخوشی نیز مانند دیگر مصائب دنیا جزو لاینفک زندگی ما انسانها ست و هیچکس از آن مستثنی نیست.
آنچه که غیر قابل انکار است، ناتوانی ما در کمک رسانی به عزیزانی ست که با تن رنجور خود در مبارزه علیه بیماری هستند. حاضر هستیم همه چیز خود را بدهیم تا او بهبودی خود را باز یابد و یا حداقل کمی از رنج هایش بکاهیم.
امروزه علم پزشکی با همه دستاوردها و پیشرفت هایی که در زمینه معالجه و درمان بیماری ها به آن دست می یابد، هنوز در ابتدای راه است.
مسیحیان حکم یافته اند که دستها بر مریضان گذارده و دعا کنند. کلیسا در روزه و دعا متحد شده و اراده خدا را بطلبد.
برای کسانی که در جدال با بیماری های مختلف هستند دعا کرده و در شراکت مالی برای هزینه های هنگفت دارو و درمان به آنها کمک کنیم. زیرا علاوه بر درد و رنج جسمانی، بار سنگین مخارج، معضلی است که بسیاری با آن درگیرند.
با محبت عملی خود در دعا و کمک های مالی یکدیگر را یاری دهیم تا خداوند جلال یابد.
«از این امر محبت را دانسته ایم که او جان خود را در راه ما داد و ما باید جان خود را در راه برادران بنهیم.»
(اول یوحنا ۳: ۱۶). ?
یادداشتی از خواهر گرامی مان ر.پ.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |