از اطاعت ابراهیم تا نجات ما در عهدجدید
پیدایش 22: 1-3 "و واقع شد بعد از این وقایع، که خدا ابراهیم را امتحان کرده، بدو گفت: «ای ابراهیم!» عرض کرد «لبیک». گفت: « اکنون پسر خود را، که یگانهی توست و او را دوست میداری، یعنی اسحاق را، بردار و به زمین موریا برو، و او را در آنجا، بر یکی از کوههایی که به تو نشان میدهم، برای قربانی سوختنی بگذران.»"
وقتی این قسمت را میخواندم، تا مدتها بدون توجه به معنی آن، از آن میگذشتم و فقط مصلوب شدن مسیح برایم تداعی میگشت. اما این بار، با دقت در آن، موضوع برایم فرق کرد. چرا خداوند این آزمون را برای ابراهیم قرار داد؟ آیا با روش دیگری ایمان ابراهیم ارزیابی نمیشد؟ البته که خداوند از میزان ایمان ابراهیم مطلع بود چراکه او ابتدا و انتهای همه چیز را میداند. پس چرا قربانی کردن اسحاق؟ او (اسحاق) که قرار بود نسلش به تعداد ستارگان آسمان باشد (برکت به/ از نسل او باشد). نکاتی که بدست آوردم، برای خواننده نیز دلنواز خواهد بود؛ و چقدر بیشتر معنا مییابد که در این روزهای مقدس و نزدیک به مصلوب شدن خداوند، عیسی مسیح، و در نور صلیب آنرا مطالعه کنیم.
یکبار دیگر این دو آیه را بخوانیم. به چند جملهی آشنا برمیخوریم.
«اکنون پسر خود را، که یگانهی توست و او را دوست میداری… »
و حالا عمیق تر به آن بیاندیشیم. این جملات در عهد جدید تکرار شده اند.
- عیسی، پسر یگانه ی خدا ( یوحنا 3: 16) که او را دوست میداشت.
- آنگاه خطابی از آسمان در رسید که: «این است پسر حبیب من که از او خشنودم.» (متی 3: 17)
- و هنوز سخن بر زبانش بود که ناگاه ابری درخشنده بر ایشان سایه افکند و اینک آوازی از ابر در رسید که: «این است پسر حبیب من که از وی خشنودم. او را بشنوید.» (یوحنا 17: 5)
در چندین جای دیگر نیز همین جملات را دربارهی عیسی میخوانیم. مشابهت این جملات با آنچه که در داستان قربانی کردن اسحاق میخوانیم، ذهن ما را بر این میدارد تا واقعیت قربانی شدن عیسی برای گناهانمان را بیشتر درک کنیم.
اما آنچه که میخواهم به آن اشاره کنم، نه داستان قربانی شدن اسحاق و نه واقعیت مصلوب شدن عیسی است. بلکه مکان رویداد است.
دوباره پیدایش 22: 2 را بخوانیم: گفت: «اکنون پسر خود را، که یگانهی توست و او را دوست میداری، یعنی اسحاق را بردار و به زمین موریا برو، و او را در آنجا، بر یکی از کوههایی که به تو نشان میدهم، برای قربانی سوختنی بگذران.»
زمین موریا
منطقهای کوهستانی که تنها دو مرتبه در کتاب مقدس از آن نام برده شده است. ببینیم در این زمین چه اتفاقاتی رخ داده است. نخستین بار، در پیدایش 22: 2 و دومین بار در دوم تواریخ 3: 1 «و سلیمان شروع کرد به بنا نمودن خانهی خداوند در اورشلیم بر کوه موریا، جایی که (خداوند) بر پدرش داود ظاهر شده بود، جایی که داود در خرمنگاه ارنون یبوسی تعیین کرده بود.»
بعداً نگاهی نیز به ماجرای خرمنگاه ارنون یبوسی خواهیم انداخت. اما نکتهی مهمی که باید بدان توجه کنیم بنای خانهی خداوند در مکانی است که اسحاق میبایست قربانی شود. وقتی رابطهی میان این دو رویداد را یافتم احساس کردم یک قدم به پاسخ سوالهایم نزدیکتر شدهام. در این مکان، سلیمان معبد را ساخت. و شهر اورشلیم به مرور وسعت یافت. دیوارهای جدید در برابر دیوارهای قدیمی برافراشته شدند.
اکنون دوم سموئیل 24: 18-24 را بخوانیم. در اینجا نیز خداوند است که به نبی خود (جاد) میگوید که داود چه باید بکند. از آنچه که از مفهوم داستان بر میآید، بنظر نمیآید که داود از تاریخ آن منطقه ( مکانی که اسحاق باید قربانی میشد) آگاهی داشته باشد.
تپهی جلجتا
بیرون از دیوارهای اورشلیم، در همان زمین موریا، تپهای قرار داشت که به آن جلجتا میگفتند. و در این مکان عیسی مسیح مصلوب شد. قدم آخر در جواب سوال. چرا:
- دستور قربانی کردن اسحاق، آن هم در جایی که خود خدا برای ابراهیم تعیین کرد.
- دستور خدا به داود برای بنای مذبح در خرمنگاه ارنون یبوسی.
- بنای معبد در مکان خریداری شده توسط داود.
- و در نهایت مصلوب شدن عیسی.
حال دانستیم که چگونه وقایع در طول زمان تحت نظارت خداوند رخ میدهند و چگونه نتیجه مییابند. ابراهیم، اسحاق، داود، سلیمان و… در طول تاریخ آمدند و بخشی از برنامه خدا را انجام دادند و شاید بدون آگاهی از آینده، این دنیا را رها کردند و رفتند. اما خداوند ناظر بر دنیا، همچنان امور را در دست دارد.
و اکنون زندگی ما
در زندگی، با شرایط سختی مواجه میشویم که نمیدانیم چگونه از آن بگذریم؛ با خودمان و خدا کلنجار میرویم. اما یک چیز را در نظر نمیگیریم. خدا محبت است. او از فشار و ناراحتی ما لذت نمیبرد. بلکه او خدایی است پر از محبت. او هیچ وقت از ما نمیخواهد که کاری مافوق از توانمان انجام دهیم. خدا نه میخواست که ابراهیم اسحاق را بکشد و نه بخاطر اطاعت او از خواست خود منصرف شد. او برنامهای عظیم تر در نظر داشت. ابراهیم نمیدانست که عیسی مسیح هزاران سال بعد در همان مکان قربانی خواهد شد و نجات انسانها و آشتی آنها با خدا برایشان رایگان خواهد بود. او فقط اطاعت کرد. ما نیز از آینده بی خبریم. اما باید این را بدانیم که خدا محبت است و چقدر خوب است که مثل ابراهیم با خدا برای برنامههای او همکاری کنیم.
نوشته سورنا
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |