ارزان فروشان سخنان خدا
پیشکش به پویندگان راهِ راست
در فرهنگ سرای باختر زمین، ارزانفروشی یکی از پدیدههایی است که توجه بسیاری از ایرانیان را به خود جلب میکند. مایانی که در خاور زمین همواره شاهد گرانفروشی بودیم، هر روزه گوش به زنگ هستیم که بدانیم در کدام مکاره بازار دوباره ارزانفروشی غوغا به پا خواهد کرد تا هر چه زودتر برویم و جزو نخستین کسانی باشیم که کالای ارزان قیمت را از آن خود میسازند. گاهی وقتی آن کالا را میخریم و به خانه میآوریم تازه پیمیبریم که فرنگیها چه کلاه بزرگی را موذیانه بر سرمان گذاشتهاند و چه جنس بُنجُلی را به ما قالب کردهاند. صد رحمت به همان گرانفروش محله که دستِکم فارسی سخن میگفت و از خود ما بود!
شوربختانه، فرهنگ سرای باختر زمین، واژه ارزانفروشی را وارد ادبیات مسیحیت نیز کرده است به گونهای که حتی برگردان « هزاره نو انجیل عیسای مسیح » از این گزند مصون نمانده اسـت. بـرای نمـونه در دوم قرنتیان 2 : 17 میخوانیم: « برخلاف بسیاری که برای سودجویی به ارزانفروشی کلام خدا مشغولند، ما در مسیح با خلوص نیّت سخن میگوییم، همچون کسانی که سخنگوی خدایند و در حضور او میایستند.»
به جرأت میتوان گفت که پولسِ فرستاده، روحش هم خبر نداشت که در روزهای پایانی، واژه ارزانفروشی وارد نامه دوم او به کلیسای قرنتیان خواهد شد، آن هم در برگردان فارسی! گذشته از گفتمان درباره اینکه چه واژهای در زبان یونانی معنای ارزانفروشی میدهد یا نمیدهد و چرا در برگردان «هزاره نو» دقت لازم صورت نگرفته، ولی بدون شک باید پذیرفت که هدف نهایی ارزانفروشان، سودجویی است. آنها برای سود خودشان است که دست به این کار میزنند و گرنه عاشق چشم و ابروی ما نیستند و دلشان هم برای جیب ما نمیسوزد.
البته شاید ارزانفروشیِ کیف و کفش، کاغذ و مداد، میوه و ترهبار، لباس و پلاس یا حتی لوازم خانه و کاشانه، کاری مردم پسند باشد، ولی فروشِ سخنان خدا و آن هم به قیمت ارزان، کاری خدا پسند و شایسته نیست. سلیمان میفرماید: « راستی را بخر و آن را مفروش . . .» (امثال23: 23). عیسی چشمان خود را به سوی آسمان برافراشت و برای شاگردانش به درگاه پدر آسمانی چنین دعا کرد: « ایشان را به راستی خود تقدیس نما؛ کلام تو راستی است» (یوحنا17: 17).
بنابراین، کلام یا سخنان خدا، همان راستیِ غیر قابل فروش است و ما اجازه فروش آن را نداریم تا چه رسد به ارزانفروشی! یعنی در ازای هیچ چیزی نباید سخنان خدا را از دست بدهیم یا نادیده بگیریم. به گفتهای دیگر، سخنان خدا را نمیتوان با هیچ چیزی برابر دانست، زیرا جایگزینی ندارند. پس اگر فروش سخنان خدا گناه باشد، ارزانفروشی آنها گناه بزرگتری است. زیرا ارزانفروشان سخنان خدا، برای سود خودشان در پی خشنودی مشتری میکوشند تا خشنودی خدایی که هیچگونه تخفیفی به من و ما نمیدهد بلکه میخواهد سخنانش را بی چون و چرا در زندگی خود به کار بندیم.
سودجویی، هدف ارزانفروشان سخنان خداست. آنها با دیده بازرگانی و خرید و فروش، به بیان سخنان خدا میپردازند. اگر به زندگی آنها دقت کنید مشاهده خواهید کرد که آنان یا بازرگان هستند یا اینکه درآمد کلان دارند. و از این رو برای گریز از پرداخت مالیات، دست به تشکیل کلیسا یا بنیادهای غیر انتفاعی میزنند تا درآمد کلانشان از دست خودشان و همپیمانانشان بیرون نرود و به جیب دولت یا کسان بیگانه نریزد. اگر هم توان انجام دادن چنین کاری را نداشته باشند، میخواهند در کلیسایی که هستند نخود هر آشی باشند، از مدیریت و هدایت گرفته تا رهبری و کشیشگری! در هرجا بوی جدایی و دو دستگی میآید این آقایان و خانمهای ارزانفروش، سر و کلهشان پیدا میشود. فکر و ذکرشان این است که ما به کلیسا پول میدهیم پس همه باید به ساز ما برقصند، از کشیش گرفته تا شماس!
ارزانفروشان سخنان خدا، پافشاری میکنند که مسیحیت، دین و مذهب یا کیش و آیین نیست، بلکه راه رستگاری بشر است. به گمانم آنها از مفهوم دین و مذهب بیخبرند یا که به راستی نمیدانند چه میگویند. دین و مذهب یا کیش و آیین به باور و احترام به قدرت ماورای طبیعی مانند آفریدگار جهان هستی گفته میشود. هرگونه سامانه شخصی یا سازمان یافته که بر پایه چنین باور و احترامی شکل میگیرد دین نام دارد. مذهب، مجموعه باورها، ارزشها و کارهایی است که بر مبنای رهبری روحانی صورت میپذیرد. آیا به راستی در مسیحیت هیچیک از این ویژگیها وجود ندارد و همه چیز هر دم بیلی است؟
شفافتر بگویم: آیا در مسیحیت باور و احترام نسبت به خدا که یگانه آفریدگار جهان هستی است وجود ندارد؟ آیا مسیحیان برای پرستش خدا هیچگونه سامانه شخصی یا سازمان یافته ندارند و هر چه دلشان بخواهد میتوانند به زبان آورند؟ آیا در مسیحیت رهبری روحانی در کار نیست و مسیحیان هیچگونه ارزش و ضد ارزش را نمیشناسند و موظف به انجام دادن هیچکاری برای خشنودی خدا و خدمت به مردم نیستند؟ پاسخ ارزانفروشان هر چه میخواهد باشد مهم نیست، ولی نگاهی هر چند گذرا به گوناگونیِ کلیساها و سامانههایی که هر کدام برای پرستش خدا دارند نشان میدهد که مسیحیت کیش و آیین است.
مفهوم دیگر مذهب، کوشش و تلاشی است که انسان برای رسیدن به خدا انجام میدهد. آیا در مسیحیت این کوشش وجود ندارد؟ هستند مسیحیانی که میگویند تمام کار را خدا برای نجات و رستگاری انسان انجام میدهد. او برای خود برگزیدگانی دارد که بر اساس اراده ازلی و ابدیاش تنها آنها را رستگار میسازد و دیگران ول معطلاند و جهنمی هستند. ولی حتی همین اشخاص از آدمی میخواهند سه کار انجام بدهد: نخست به سخنان خدا گوش کند، زیرا خدا در جایی برگزیدگان را رستگار میسازد که کتابمقدس موعظه میشود؛ دوم باید دعا کند تا خـدا بر او رحم نماید و رستگارش سازد؛ سوم اگر رستگار شد این را به کوشش خودش نسبت ندهد بلکه به رحمت خدای رحم کننده!
خوب اگر این کار، کوشش و تلاش برای رسیدن به خدا نیست، پس چیست؟ همین کوشش و تلاش مایه گردیده که چنین آموزهای شکل بگیرد و کلیسایی یا بنیادی بر همین اساس ساخته شود و کشیش و دست اندرکارانش کوشش و تلاش کنند این انگاره و آموزه بنیادین را آموزش دهند و به گوش جهانیان برسانند. شاید باور نکنید ولی همین گروه از مسیحیان بیش از سایر گروهها دست به چاپ و نشر عقاید خود میزنند و برنامههای گوناگون صدایی و سیمایی دارند و آموزه بنیادین خود را به هر شکل ممکن اعلام مینمایند. نشستها و همایشهای کلیسایی برپا مینمایند و هی پافشاری میکنند که آنچه آموزش میدهند یگانه آموزه درستی است که همه مردم باید بپذیرند حالا چه برگزیده باشند چه جزو همان ولمعطلیها و جهنمیها باشند!
هنگامی که عیسای مسیح مردم را به سوی خود دعوت میکرد از آنها میخواست تا برای رستگاری و پیروی از او کارهای بسیار سختی انجام دهند. این کارها امروزه به فراموشی سپرده شدهاند و ارزانفروشانِ سخنان خدا، به گونهای سخنرانی و سخنوری میکنند که گویا مسیح هرگز از پیروانش نخواسته تا قوانین خدا را اجرا کنند. نمیدانم اگر توبه کردن از گناه و ایمان آوردن به انجیل (مرقس1: 15)، انکار نفس و دست از جان شستن (مرقس 8 : 34- 35)، همیشه دعا کردن (لوقا18: 1)، دادن یک دهم درآمد (متی23: 23)، مهربانی کردن با دشمنان (متی5 : 38- 48) و داخل شدن از در تنگ (متی7 : 13- 14) برخی از احکام مسیح و خدا نیست، پس چیست؟
اگر مسیح هیچگونه شریعت و قانونی برای پیروان خود وضع نکرده پس چرا میگوید: «اگر مرا دوست دارید، احکام مرا به جا آورید» (یوحنا14: 15)؟ اگر انجام دادن کارهای نیکو برای نگه داری و تداوم رستگاری لازم نیست، پس چرا یعقوب فرستاده، میگوید: «ایمان بدون اعمال، باطل و مرده است» (یعقوب2: 14- 26)؟ مگر پولس فرستاده، آموزش نداد که یکی از اهداف خدا برای رستگاری ما این بوده که «غیور در اعمال نیکو باشیم» (تیطس2: 14)؟
اگر مسیحیت دین نیست پس مقصود از«دینداری با قناعت سود عظیمی است» (اول تیموتاؤوس6 : 6)، «از یاوه گوییهای حرام اعراض نما، زیرا که تا به فزونیِ بیدینی ترقی خواهد کرد» (دوم تیموتاؤوس2: 16)، «و همه کسانی که میخواهند در مسیح عیسی به دینداری زیست کنند زحمت خواهندکشید» (دوم تیموتاؤوس3 : 12)، «آن راستی کـه در دینداری است» (تیطس1: 1)، «بیدینی و شهوات دنیوی را ترک کرده با خرد اندیشی و عدالت و دینداری در این جهان زیست کنیم» (تیطس2: 12) و «در صبر دینداری و در دینداری محبت برادران» (دوم پطرس1: 6- 7) چیست؟
کتابمقدس نه تنها فواید پیروی از دین مسیحیت را بازگو میکند، بلکه پیآمدهای بیدینی را نیز به ما گوشزد مینماید. برای نمونه میخوانیم که خدا توفان نوح را بر عالم بیدینان فرود آورد و شهرهای سدوم و عموره را خاکستر نموده حکم به واژگون شدن آنها فرمود و آنها را برای آنانی که بعد از این بیدینی خواهند کرد عبرتی ساخت و لوط عادل را که از رفتار فاجـرانه بیدینان رنجیده بـود، رهانید» (دوم پطرس2: 5 – 7). یهودا در رساله خود از مردمان بیدین که فیض خدای ما را به فجور تبدیل نموده و بر حسب شهوات بیدینی خود رفتار خواهند کرد (یهودا 4 و 18) سخن به میان میآورد. او در آیههای 14 و 15 به نقل از خنوخ میگوید که «خداوند با هزاران هزار از مقدسین خود آمد تا بر همه داوری نماید و جمیع بیدینان را ملزم سازد بر همه کارهای بیدینی که ایشان کردند و بر تمامیِ سخنان زشت که گناهکاران بیدین به خلاف او گفتند.»
دوستان گرامی، کتابمقدس به همه ما هشدار داده میگوید: «با حذر باشید که مبادا به گمراهیِ بیدینان ربوده شده از پایداری خود بیافتید» (دوم پطرس3 : 17) و بیدرنگ در آیه 18 میگوید: «بلکه، در فیض و معرفت خداوند و نجات دهنده ما عیسای مسیح ترقی کنید که او را از کنون تا ابدالاباد جلال باد، آمین.» به گفتهای دیگر میخواهد پطرس به ما بگوید که ترقی در فیض و معرفت خداوند و نجات دهنده ما عیسای مسیح، دین راستین و بر خلاف گمراهیِ بیدینان است.
شاید ارزانفروشان سخنان خدا فراموش کردهاند که کار بنیادین عیسی از آمدن به جهان برداشتن بیدینی از زندگی مردم بود. پولس فرستاده، میگوید: «از صهیون نجات دهندهای ظاهر خواهد شد و بیدینی را از یعقوب خواهد برداشت» (رومیان11: 26). درواقع، عیسی با فدا کردن جان خود بر روی صلیب و رستاخیز از مردگان، دین زنده مسیحیت را پایهگذاری کرد. عیسای مسیح، زنده است و از این رو آیین او نیز زنده است.
ارزانفروشان سخنان خدا گمان میبرند که با دین و مذهب ستیزی، اشخاص بسیاری را مرید عیسای مسیح خواهند کرد، حال آنکه خود عیسی برای برداشتن بیدینی و برقراری دینداری بود که به جهان آمد. آنها میگویند در مسیحیت ما از هرگونه شریعت آزاد هستیم و این گفته را به گونهای آموزش میدهند که گویا در مسیحیت هیچگونه حکم مذهبی وجود ندارد. حال آنکه این گفته به هیچ وجه درست نیست.
رسالههای رومیان، غلاطیان و عبرانیان آشکار میسازند که از یگانه شریعتی که در مسیحیت آزاد هستیم، شریعت موسی و آیینهای مذهبی دین یهود است. ولی ما همچنان در بند قوانین خدا در عهد جدید هستیم. به راستی که ما دوستان مسیح هستیم (یوحنا15: 14- 15) که به دلیل کار بزرگی که او در زندگی ما انجام داده خود را بندگان خدا ساختهایم (اول پطرس2: 16). از این رو پولس میگوید: «آیا نمیدانید که اگر خویشتن را به بندگی کسی تسلیم کرده او را اطاعت نمایید شما آن کس را که او را اطاعت میکنید بنده هستید، خواه گناه را برای مرگ، خواه اطاعت را برای عدالت؟ اما شکر خدا را که هر چند غلامان گناه میبودید، لیکن الان از دل، مطیع آن صورت تعلیم گردیدهاید که به آن سپرده شدهاید و از گناه آزاد شده، غلامان عدالت گشتهاید» (رومیان6 : 16- 18).
جایگزین ساختن واژه «دینداری» با «خدا شناسی» یا «خدا ترسی» تلاش بیهودهای است که به گمانم برخی نمودهاند تا واژه دین و مذهب را از ادبیات مسیحی و به ویژه برگردانهای جدید کتابمقدس محو و نابود سازند. شما که با دین و مذهب سابقتان دشمنی دارید، چرا میخواهید کاسه و کوزهها را بر سر دین مسیحیت بشکنید و دقِ دلی خودتان را بر سر ما بیرون آورید؟ چرا هی پافشاری میکنید که ما پیش از این دین داشتیم، ولی اکنون که مسیحی شدهایم از دین و مذهب آزادیم؟ خواهش میکنم از ارزانفروشی سخنان خدا دست بردارید، سخنان خدا را آنگونه که هستند بپذیرید و راست دینیِ مسیحی را پیشه خود سازید. در آن صورت همگی ما شاگردان راستین عیسای مسیح خداوند و پیروان دین زنده او خواهیم بود.
نوشته کشیش بانی پال نت نیل
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |