آیا عقاید مسیحیت، از ادیان مشرکان اقتباس شده است؟
بسیار شنیده میشود که مسیحیت از سایر ادیان پاگان یا شرکآلود و بتپرست، مانند میتراییسم، هندوییسم، ادیان مصری، یونانی و… مطالبی را به عاریه گرفته است. اساساً باورمندان به این ادعاها بر این عقیده هستند که عیسیناصری، آنگونه که گفته میشود، وجود نداشته است و شاگردان و پیروان او، بعدها با استفاده از آموزههای ادیان پاگان و شرکآلود، تعالیم خود را شکل دادهاند.
قبل از پاسخ مفصل به این دست از ادعاها، باید چند نکته مهم را در نظر بگیریم؛ اول اینکه مسیحیت بر پایه استوار و مفصل کتب عهدعتیق، کتب عهدجدید، و تعالیم شفاهی رسولان در کلیسای جهانی در قرن اول بنا شده است؛ در حالی که ادیان پاگان و شرکآلود چنین پشتوانه الهیاتی را در اختیار ندارند. دوم اینکه اطلاعات ما در مورد ادیان پاگان بسیار ناقص است و معلومات امروزی ما از این ادیان، از منابع بسیار محدود و مربوط به قرنها بعد از این ادیان است، بطوری که درباره اصول عقاید آنها معمولاً حدس و گمان زده میشود و نمیتوان به طور قاطع درباره این ادیان آنطور که میتوان مسیحیت و منابع عقاید آن را مطالعه کرد، دست به پژوهش زد و نظر داد. سوم اینکه همانطور که در مباحث قبل گفتیم، یهودیت و مسیحیت، برخلاف سایر ادیان و مذاهب اسطورهای، در دل تاریخ وجود داشتهاند و حوادث آن، مورد مشاهده هزاران نفر بوده است و این ایمان که مبتنی بر مشاهدات و محسوسات ایمانداران بود، بصورت متواتر و از طریق شاهدان بسیار زیاد برای دیگران نقل میشد، تا جایی که حاضر بودند برای این اعتقادات و مشاهدات خود، به وحشیانهترین حالات ممکن جان خود را فدا کنند؛ بنابراین نمیتوان معتقد بود چنین افرادی، با چنین ایمان محکمی، مطالبی را از ادیان شرکآلود بگیرند و به ایمان خود اضافه کنند، درحالی که خودشان میدانند دروغ است؛ حتی بر فرض محال هم اگر شخصی چنین قصدی میداشت، قطعاً در عمل موفق نمیشد؛ زیرا با مخالفت اکثریت مومنان وفادار مواجه میشد.
اما حال بپردازیم به پاسخ مفصل و دقیق به این دست از ادعاها؛ برای این کار ابتدا باید «روش کار» این دست از مدعیان را که ادعا میکنند مسیحیت از ادیان پاگان و شرکآلود اقتباس شده است، مورد بررسی قرار دهیم.
روش کار این مدعیان به این گونه است که، مثلاً اگر ما وقایع تاریخی زندگی عیسیمسیح را به صد قسمت تقسیم کنیم، و شرح زندگی خدایان اسطورهای را نیز به صد بخش تقسیم کنیم، سپس اگر ما وقایع زندگی مسیح را با هر یک از این خدایان اسطورهای مقایسه کنیم، در 98 قسمت، تفاوت فاحش وجود دارد، اما ممکن است در دو قسمت شباهتهایی وجود داشته باشد- البته با این توضیح که بزودی نشان خواهیم داد، تمامی موارد شباهتهای ادعاییِ مدعیان، جعلی و فریبکاری است- این دست از نویسندگان با چشمپوشی از تفاوتهای فاحش میان زندگی مسیح با خدایان اسطورهای، تنها بر روی آن دو درصد بخش شباهتِ ادعایی تمرکز میکنند و برپایه همین دو درصد شباهت، ادعا میکنند که تمام مسیحیت از این دین پاگان اقتباس شده است!!! بر همین مبناست که هر از گاهی نویسندهای با همین روش کودکانه و از نظر علمی نادرست، کتابی منتشر میکند و کشف میکند که مسیحیت از فلان دین پاگان اقتباس شده است. یک نویسنده با این روش اشتباه، معتقد است که مسیحیت از میتراییسم کپی شده است، نویسندهای دیگر با همین روش نتیجه میگیرد که مسیحیت از بوداییسم کپی شده است! نویسندهای دیگر با همین روش نتیجه میگیرد که مسیحیت از خدایان یونانی مانند هرکول و زئوس و… کپی شده است! نویسندهای دیگر با همین روش نتیجه میگیرد که مسیحیت از خدایان مصری مانند هوروس کپی شده است! و موارد دیگری نیز مانند کپی از خدای کریشنا و هندوییسم و… وجود دارد که همگی از همین روش اشتباه استفاده کردهاند. همین که این نویسندگان با این روش کودکانه به چنین نتایج صددرصد متفاوتی رسیدهاند، خود نشان از غیرعقلانی بودن این شیوه استدلال دارد.
همین که با روش کار این نویسندگان آشنا شدیم، گام بلندی در رسیدن به پاسخ سؤالمان برداشتهایم. قطعاً به دلیل زیاد بودن ادعاها، پاسخ دادن به تمامی ادعاها خود یک کتاب جداگانه میطلبد، اما در این بخش تلاش میکنیم که تنها، مهمترین ادعاهای مطرح شده را در رابطه با مهمترین شباهتهای ادعایی میان مسیحیت و ادیان پاگان، مطرح و نقد کنیم.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |