آیا زیبایی در چشمان نظاره گر است؟
پاسخ به این سوال هم مثبت است و هم منفی. زیبایی می تواند هم شامل عناصر ذهنی و عینی، و هم سلیقه ای و حقیقی باشد، که همین خود باعث شده که برداشت درستی از آن نداشته باشیم. توانایی درک زیبایی به نوعی میلی است که می توان آموزش و پرورش داد و یا تحریف کرد و بدون حرکت گذاشت. برخی از جنبه های زیبایی، تنها برای کسانی قابل درک است که میل به زیبایی را با ممارست منظم در خود پرورش داده اند. به عنوان مثال، نوازندگان آموزش دیده، نواهای ظریف متمایزی را درک می کنند که افراد دیگر قادر به درک آنها نمی باشند، و همچنین برای نقاشان، رنگهای بیشتری از غروب خورشید قابل درک می باشد. در یک دنیای سقوط کرده امکان دارد که میل به زیبایی خود را با بی توجهی، رنج و یا غرق در خویشتن بودن، از دست بدهیم. حتی می توانیم میل خود را به سمت زشتی پیش ببریم. اما زیبایی به خودی خود یک مفهوم عینی و حقیقی است. نواها و رنگها، ویژگی های حقیقی موسیقی و غروب می باشند؛ چه نسبت به درک این مسایل به اندازه کافی حساس باشیم یا نه، به هر جهت وجود دارند. و روشی که برای تجربه زیبایی به کار می بریم، این را نمایان می سازد. یک چیز زیبا ما را تحت تأثیر قرار می دهد. ممکن است حتی ما را شگفت زده کند و تا جاییکه نفس ما را در سینه حبس می کند. پاسخ ما به زیبایی با ترکیبی همزمان از حالاتی چون حیرت، سپاسگزاری، تقدیر، و یا احترام می باشد. این واکنشها نشان می دهند که در حقیقت، چیزی به صرف اینکه ما فکر می کنیم که زیباست، زیبا نمی باشد. بلکه به زیبایی که در وجود آنهاست واکنش نشان می دهیم، جدا از طرز فکرمان. آنچه که براستی زیباست چنین واکنشی را سزاوار است. سرانجام، زیبایی نشأت گرفته از ذات خداوند است، وجودی عالی و زیبا (مزمور 27: 4)، نشأت گرفته از خلقت او که بیانگر هدف زیبای او و هنرمندی اوست (پیدایش 1، مزمور 50: 2). نظم خلقت به طرز با شکوهی در زیبایی متنوع می باشد، این بدین معنی است که می توان زیبایی را در چیزهای گوناگونی دید که همگی زیبا جلوه می کنند. (جامعه 3:11). معنی کامل کلمه عبری شالوم این تصویر بسیار با شکوه کتاب مقدسی را انتقال می دهد . شالوم صرفا به معنی سلامتی نیست، شالوم اتحاد و شکوفایی حقیقت، نیکویی، و زیبایی در کلیت زندگی می باشد. اما، سقوط باعث شکسته شدن شالوم شد و در نتیجه گناه زشتی را با خود به جهان آورد. شیطان نه تنها اشتباه و بد است، بلکه زشت نیز می باشد. (به عنوان مثال پورنوگرافی، تحریف زشتی است از مفهومی زیبا، که خداوند برای تمایلات جنسی خلق کرده است.) بنابراین تجارب ما از زیبایی، اغلب شکل طبیعی خود را از دست می دهد و یا حتی هنگامیکه ما زیبایی را به جای خداوند می پرستیم، جنبه خطرناکی به خود می گیرد. ( پیدایش 3: 6؛ رومیان 1 : 21-25). همه ما به زیبایی در ، زندگی، روابط، کار و پرستشهای خود نیاز داریم. ما برای زیبایی خلق شدیم و برای آن اشتیاق داریم. عطش ما برای زیبایی، نمایانگر اشتیاق بنیادی انسان برای شالوم است- یعنی شالوم نهایی در خداوند (رومیان 5: 1). زیبایی از نظر دفاعیاتی ارزش دارد، بدین معنی که بخشی از زمینه های مشترک بین ما انسانهاست، زیرا که ما به شباهت خداوند ساخته شده ایم و در جهانی که مخلوق دست اوست، زندگی می کنیم. زیبایی از ورای جهان فیزیکی به خالق آن اشاره می کند. همچون نیکویی و حقیقت، زیبایی نیز یک ویژگی فیزیکی نیست که از نظر علمی قابل سنجش و اندازه گیری باشد، بلکه حقیقتی است که بیانگر این است که جهان مادی فراتر از چیزیست که وجود دارد. زیبایی جهان اشاره به ذات هنرمندی الهی دارد که جهان ساخته دست اوست. و میل شدید انسان به زیبایی، به عبارتی به شالوم، عطشی است که نهایتاً در این جهان سقوط کرده، سیراب نمی شود – و این نشانه ایست بر این حقیقت که ما محدود به این جهان خلق نشدیم.
نویسنده: دیوید ای هرنر
ترجمه: الهام ربیع نژاد
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |