آیا در قرآن خطا وجود دارد؟
آیا در قرآن خطا وجود دارد؟
مسلمانان مدعی هستند که قرآن از همان ابتدا عاری از خطا، تحریف و تضاد بوده است و همۀ نسخه های آن تا به امروز همین ویژگی ها را حفظ کرده اند اما این دیدگاه حقیقت ندارد. البته درست است که قرآن امروزی تقریباً نسخۀ کامل و دست نخورده ای از قرآن قرن هفتم می باشد، اما این عقیده که این قرآن دقیقاً کلماتی است که از زبان محمد به ما منتقل شده، مسئلۀ مشکل سازی شده است.
بر اساس منابع تاریخی، متون متعدد و مختلفی تا قبل از انتشار نسخۀ نهایی قرآن توسط عثمان در سوریه، عراق و ارمنستان رواج داشته اند. زید، دستیار قدیمی محمد، از طرف عثمان مأمور شد تا در جمع آوری نسخۀ نهایی و قطعی قرآن نظارت داشته باشد. همۀ نسخه های قرآن سوزانده شد تا متن گردآوری شده با مشکل و چالش مواجه نشود. هنوز به این سؤال که چرا عثمان مجبور به جمع آوری نسخۀ مجاز قرآن شد، پاسخی داده نشده است، در صورتی که که قرار بوده قرآن از همان ابتدا محفوظ بماند.
آلفرد گیلوم، یکی از مشهورترین محققان غیر مسلمان اسلام، می گوید:
«تنها اهالی کوفه نسخۀ جدید را نپذیرفتند، نسخه ای که آن ها در اختیار داشتند متعلق به سال 1000 میلادی بود. نسخۀ عثمانی قرآن تا به امروز نسخۀ مجاز قرآن در نظر گرفته می شود. با این وجود، حتی امروز هم تعبیرهای مختلف آن؛ که نه تنها خوانش متفاوتی از مصوت ها دارند بلکه حتی خوانش متفاوتی از صامت ها دارند؛ داری سندیتی برابر با هم می باشند.»
با بررسی نسخه های مختلفی از قرآن که تا به امروز به دست ما رسیده اند، به تفاوت بین آن پی می بریم. این نسخه های مختلف حاوی تفاوت های حروفی، آوایی و آوانمایی می باشند و ادعای مسلمانان مبنی بر هماهنگی کامل این نسخه ها غلط است.
علاوه بر این، گرچه بخشی از ادعای دنیای اسلام این بوده است که خدا در طور تاریخ کلام خود را به انسان وحی کرده است و مزامیر داوود و انجیل ها نیز شامل این مکاشفات می باشند، اما جای تعجب است که چرا الله توانسته به شکل معجزه آمیز همۀ نسخه های قرآن را دست نخورده و بی خطا نگه دارد اما نتوانسته این شاهکار را در مورد مکاشفات قبلی نیز انجام دهد.
اجازه دهید صحّت این ادعا را سبک سنگین کنیم. علی دشتی که یک شیعۀ متعهد بود می نویسد: “قران دارای جملات ناقصی است که بدون تفسیرها معنی واضحی ندارند؛ کلمات خارجی، کلمات نا آشنای عربی؛ و استفادۀ نابجا از کلمات؛ استفاده از صفات و افعالی که با جنسیت و تعداد تطابق ندارند؛ استفادۀ غیرمنطقی و غیرگرامری از ضمایر که در متون شعری از موضع اصلی بسیار فاصله می گیرند. این موارد و خطاهای زبانی به انتقاداتی که فصاحت و شیوایی قرآن را رد می کنند میدان داده است … به طور خلاصه، بیش از صد مورد از این خطاهای گرامری و زبانی قوائد و قوانین عربی ذکر شده است (کتاب 23 سال علی دشتی، انتشارات الن و آنوین، سال 1985). قرآن را با وجود همۀ این خطاهای زبانی و خطاهای دستور زبانی به سختی می توان عاری از خطا دانست.
آیا در قرآن خطا وجود دارد؟ آیا پیشگویی های قرآن تحقق یافته؟
مدافعان اسلام ادعا می کنند که قرآن پیروزی مسلمانان در کشور و خارج از آن را پیشی بینی کرده است (سورۀ روم آیه های 1-5). اما این مورد را نمی توان به عنوان مدرکی برای منشاء الهی آن در نظر گرفت. این پیش بینی که مسلمانان از نظر نظامی پیروز خواهند شد (مخصوصاً زمانی که قدرت نظامی محمد را در نظر بگیریم ) خیلی تحسین برانگیز نیست.
نه تنها تقریباً هیچ فاصلۀ زمانی بین این پیش بینی ها و تحقق آن ها وجود ندارد بلکه برخی آن ها را سخنرانی های قبل از جنگ می دانند که محمد برای تقویت روحیۀ سربازان خود ایراد می کرد.
پیشگویی های اسلامی حتی نزدیک به سطح پیشگویی های کتاب مقدس نمی رسند، بسیاری از پیشگویی های کتاب مقدس در مورد عیسی مسیح، مانند محل تولد مسیح در بیت لحم، قرن ها قبل از تولد او عنوان شده اند (میکاه 5: 2).
آیا در قرآن خطا وجود دارد؟ از دیدگاه علمی چطور؟ آی.ای ابراهیم، مدافع اسلامی، در کتاب راهنمای کوتاه مصور در شناخت اسلام می گوید:
«قرآنی که چهارده قرن پیش آشکار شد حقایقی علمی را مطرح می کند که دانشمندان به تازگی آن ها را کشف یا اثبات کرده اند. این موضوع ثابت می کند که قرآن قطعاً کلام واقعی خدا می باشد که بر محمد نازل شد و آن را محمد یا نویسندۀ انسانی نگفته است.»
این ادعا تا چه اندازه صحت دارد؟ اول این که مطابقت با علم، مدرکی برای اثبات الوهیت آن نیست. دانشمندان امروزی قبول دارند که الگوهای علمی مدام در حال تغییر می باشند بنابراین آن ها معیار قطعی برای درستی یا نادرستی چیزی نیستند. دوم این که، تعدادی از بیانات بسیار مشکوک علمی در قرآن وجود دارند که توسط مدافعان اسلامی مدرن نادیده گرفته شده است. برای مثال، سورۀ المؤمنون آیۀ 14 ادعا می کند که انسان از لختۀ خون آفریده شده است. سورۀ الکهف آیۀ 86 می گوید خورشید در چشمه ای گل آلود غروب می کند. حتی اگر این ادعاها از نقطه نظر علمی درست باشند، این آیه ها الهام شدن قرآن از طرف خدا را بلافاصله رد می کنند.
آیا در قرآن خطا وجود دارد؟ – آیا خطاهای تاریخی در آن وجود دارد؟
در حالی که فهرست نادرستی ها و اشارات غیر تاریخی قرآن فراوان است، تنها به یکی از آنها به عنوان نمونه برای بحث در این مقوله بسنده می کنیم. سورۀ طه رویداد گوسالۀ طلایی را عنوان می کند. در آیه های 85-88و95 می خوانیم:
«فرمود در حقيقت ما قوم تو را پس از [عزيمت] تو آزموديم و سامرى آنها را گمراه ساخت. پس موسى خشمگين و اندوهناك به سوى قوم خود برگشت [و] گفت اى قوم من آيا پروردگارتان به شما وعده نيكو نداد آيا اين مدت بر شما طولانى مى نمود يا خواستيد خشمى از پروردگارتان بر شما فرود آيد كه با وعده من مخالفت كرديد. گفتند ما به اختيار خود با تو خلاف وعده نكرديم ولى از زينت آلات قوم بارهايى سنگين بر دوش داشتيم و آنها را افكنديم و [خود] سامرى [هم زينت آلاتش را] همين گونه بينداخت. پس براى آنان پيكر گوساله اى كه صدايى داشت بيرون آورد و [او و پيروانش] گفتند اين خداى شما و خداى موسى است و [پيمان خدا را] فراموش كرد … [موسى] گفت اى سامرى منظور تو چه بود»
این موضوع را به طور مختصر بررسی کنیم. چگونه یک سامری توانسته اسرائیلی ها را در زمان موسی (حدود 1400 سال قبل از میلاد) گمراه کند؟ در حالی که شهر سامره توسط پادشاه عُمری در سال 870 ق.م. تأسیس شد. سامری ها تا قبل از تبعید و اسارت پادشاهی شمالی اسرائیل و اسکان مجدد آن ها تحت پادشاهی سارگن دوم در سال 722 ق.م. وجود خارجی نداشته اند. آن ها در کنار غیراسرائیلی ها، بین دین یهود و پیشینۀ بت پرستی خود ترکیبی اتخاذ کردند. سامری ها تا 530 سال پس از موسی وجود نداشتند. تنها این اشتباه می تواند قرآن را غیرقابل اعتماد سازد و این ادعا را رد می کند که قرآن، کلام مصون از خطای خداست.
آیا در قرآن خطا وجود دارد؟ – نتیجه گیری
با توجه به همۀ این مشکلات و گرفتاری های مربوط به قرآن، چاره ای نمی ماند جز این که عقیده به الهامی بودن قرآن از طرف خدا و مصون از خطا بودن آن را رد کنیم. اگر همین معیارها را در مورد کتاب مقدس به کار ببریم به این نتیجه می رسیم که کتاب مقدس بدون هر گونه خطایی خود را اثبات می کند.
برگرفته از وب سایت: www.gotquestions.org
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |
شومرون بن یساکار بن یعقوب .البته این شومرون زمان موسی شومرون پسر یساکارنیست وفقط همنام اوست.شومرون همان سامری است.وقتی موشه موسی میشود .شومرون هم سامری میشود.البته خدا داناتر است
واقعاً در سفسطه بازی ید طولایی دارید.
این حرف شما صرفا یک تهمت است.شما که حتی اطلاعات مربوط به کودکی مریم و کودکی عیسی رو سانسور کرده اید استاد سفسطه ومغلطه هستید.نام اصلی سامری ویا نام فرعون مصر زمان موسی و نامهای دیگر از این قبیل شناخته شده نیستند وتنها با گمانه زنی میتوان احتمال داد.شما منشا کلمات را نادیده میگیرید اشتراکات کلمات را نادیده می گیرید سیر تاریخی کلمات را هم همینطور تفاوت در لهجه ها را . انجیل یعقوب انجیلهای کودکی وانجیل قیافا مچ شما رو باز میکنه.ولی روی شما سنگ پای حمامه. از رو نمیرین….باردار نشدن حنه و لطف خداوند به او
آنگونه که از این انجیل¬ها بر می¬آید، نام پدر وی یواقیم و نام مادرش حنـّه بوده است. حنه که باردار نمی¬شد از خداوند خواست تا او را مورد عنایت خویش قرار دهد. خدا دعای او را مستجاب کرد و او حامله گردید.
پدر مریم او را نذر معبد می¬کند
یواقیم نذر کرده بود تا مریم را در دو سالگی به معبد ببرد اما حنه مانع او شد و اظهار داشت، بگذار مریم سه ساله شود تا بهانه¬ی پدر و مادر نگیرد. این خواسته حنه عملی گردید و مریم را زمانی که سه سال داشت به معبد برده، او را به کاهن سپردند.
نامزدی مریم و یوسف سالخورده
در دوازده سالگی، کاهنان تصمیم گرفتند تا مریم را به وسیله قرعه، به نامزدی کسی در آورند. قرعه به نام یوسف نجار در آمد اما یوسف از پذیرش مریم امتناع ورزید و اظهار داشت من مردی پیر و دارای فرزندان متعددی هستم در حالی که او دختری کوچک است. اما با این حال، وی به دستور کاهن پذیرفت که مریم را به نامزدی خویش، درآورد، البته این نامزدی تنها برای مصون ماندن مریم بود و یوسف حق همخوابی با او را نداشت.
باردار شدن مریم و متهم شدن یوسف به خیانت
یوسف پس از چندی، عازم سفر گردید و زمانی که او در سفر بود، مریم توسط فرشته الهی، حامله گردید. یوسف، زمانی که مریم در ماه ششم حملش بود از سفر بازگشت و متوجه بارداری مریم گردید. یوسف از این واقعه آشفته گردید اما در خواب بود که توسط فرشته از واقع امر، خبردار شد.
آزمایش یوسف و مریم
زمانی که کاهن اعظم، از باردار شدن مریم خبردار شد از این مسأله عصبانی گردید و گمان برد که یوسف، خیانت ورزیده و با مریم (که نذر معبد بود) همبستر شده است. تصمیم بر آن شد که یوسف و مریم را با آزمایش الهی (که نوشاندن آبی خاص بود) مورد امتحان قرار دهند. این آزمایش در مورد آن دو اجرا گردید و آنها از این آزمایش، سربلند بیرون آمدند.
در ادامه، این انجیلها به بخشهای مربوط به تولد حضرت عیسی می¬پردازند که تا حدود زیادی با اناجیل قانونی شباهت دارد. گزیده¬هایی که در این بخش ذکر گردید مهمترین بخشهایی است که در متون اپوکریفایی ذکر شده و در اناجیل رسمی، از آنها اثری وجود ندارد.
دوست عزیز جهت اطلاعات بیشتر در بارۀ اناجیل جعلی لطفاً به لینک زیر مراجعه فرمایید و علت عدم پذیرش آنها از طرف مسیحیان را مطالعه کنید:
https://porpasokh.com/?p=2545
با توجه شیوه تولد خاص عیسی لازم بوده تا برای تبرئه حضرت مریم وحضرت عیسی از هرگونه اتهام معجزه ای صورت گیرد .مسلما سخن مریم در بیان حقیقت مردم را نمیتوانست قانع کند چون سند ومدرکی نداشت.پس معجزه عیسی وتکلمش در کودکی فقط میتوانست آنها را از اتهام برهاند.معجزات کودکی عیسی در قرآن آمده ودر برخی اناجیلی که بدون دلیل از صحنه حذف شدند نیزآمده است.ضرورت عقل حکم میکند که عیسی معجزه کودکی داشته باشد.مستی در شریعت موسی و در بیان کتاب مقدس نکوهش شده .عیسی برای مست کردن مردم معجزه بکند!؟ آیا عیسی برای جواب دادن به خویشان مریم ودیگر مردم وطبیعتا برای سوءظن های پیش آمده معجزه نمی کند ولی برای مست کردن مردم معجزه می کند.آیا این داستان برای عادی سازی شراب و مستی ابداع نشده فقط یک انجیل از اناجیل چهارگانه آن را ذکر کرده.اطلاعات 4انجیل از کودکی مریم وکودکی عیسی بسیار ناچیزهست….قرآن بیان میكند كه چگونه پس از ولادت اعجازآمیز مسیح، مردم در صدد تهمت زدن به مریم برآمدند، و وی جهت رفع چنین اتهام بزرگی از ساحت خود، به فرزند شیرخوارهاش اشاره نموده و فرزند شروع به سخن و به عبودیت خداوند و آوردن كتاب (انجیل) و پیامبری خود، شهادت داد(۱۵) و پس از آن معجزات فراوانی از جمله پیكرهسازی پرنده از گِل و دمیدن روح حیات در آن و شفای كور مادرزاد و ابرص و زنده كردن مردگان از وی مشاهده شده است.(۱۶)
برخی از این معجزات مثل شفای كور مادرزاد و ابرص، در انجیلها نیز آمده است. و بعضی دیگر همانند زندگی بخشی به پیكر پرندۀ گلی، هرچند در انجیلهایی كه به طور رسمی پذیرفته شده، نیامده، ولی با توجه به صراحت و یا اعتراف ضمنی اینگونه انجیل، به اینكه همه معجزات عیسی را نیاوردهاند، مشكلی ایجاد نمیكند. پارهای از معجزات همچون تبدیل آب به شراب كه تنها در انجیل یوحنّا آمده، اسلام با آن موافق نیست.
جالب توجه این است که مسلمانان انجیل برنابا را به رخ ما مسیحیان می کشند که انجیل معتبری است در حالی که این انجیل به تبدیل آب به شراب هم اشاره کرده!!!؟؟؟ در ضمن برای شما در توضیحات دیگری چندین مقاله در بارۀ اعتبار اناجیلی که کتاب مقدس مسیحیان محسوب می شوند ارسال شده. شما این را دقت نکرده اید که در انجیل لوقا آمده که مریم سه ماه از دوران حاملگی خود را دور از شهر خود نزد الیصابات سپری کرد تا سر و صدای مسئلۀ تولد از باکره بخوابد (به لوقا 1: 39 و 56 مراجعه فرمایید).
شما که می گویید انجیل برنابا مال قرن شانزدهم هست ودر مناظرات مسلمانان ومسیحیان قرون اولیه هجری هیچ اشاره ای به آن نشده.پس دیگه چرا برای معجزه شراب بهش استناد می کنی.راستی اولین معجزه مسیح آشکار شدن ستاره های شب تولدش بود یا تهیه شراب ناب؟!!
اتفاقاً این سؤال بنده از شماست. این شما مسلمانان هستید که به انجیل برنابا ارج می نهید و سؤال من این بوده که اگر انجیل برنابا از نظر مسلمانان سندیت دارد پس چرا داستان تبدیل آب به شراب را در این انجیل پذیرفته اند اما در اناجیل معتبر نپذیرفته اند!!!؟؟؟؟
آنچه مسلمانان را بر آن داشت که به انجیل برنابا استناد کنند
مصلوب نشدن عیسی در این انجیل بوده و بعضی قسمتهای دیگر .در ضمن اگر ثابت شود که تبدیل آب به شراب مسکر نبوده ویک نوشیدنی پاکیزه وغیر مستی آور باشد چرا رد بکنیم .حتی اگر در عمل صورت هم نگرفته باشد چون یک خبر هست تا زمانیکه تناقضش آشکار نشده باشد به حال خود رها میشود.در کل ساده لوحانه است که انجیل برنابا را مسلمانان بی چون چرا قبول کنند.انجیل برنابا به صورت کتاب موجود هست و مسلمانان آنرا معتبر تر از اناجیل چهارگانه دانسته اند ممکن است در این مورد دچار اشتباه شده باشند یانه بین بد وبدتر. بد را ترجیح داده باشند.ولی ما منتظر هستیم تا رساندن شما به بن بست دفاع از تثلیث واین دفتر باز است وحکایت دراز
خیلی جالبه برام که به هر در و دیواری خود را می زنید که به نوعی خود را و اعتقادات خود را توجیه کنید. اوضاع خراب است دوست من. نمی توانید چیزی را ثابت کنید.
در مقدمۀ ترجمۀ آیت الله طالقانی از انجیل برنابا، ایشان نقد زیبایی از این انجیل جعلی کرده اند و مواردی را نام برده اند که کاملاً واضح است که این انجیل توسط یک مسلمان در قرن پانزدهم وقتی اسپانیا توسط لشگر مسلمانان تصاحب شد، نوشته شده. جهت اطلاع بیشتر در بارۀ جعلی بودن این انجیل و انجیل های دیگر شما را تشویق به مطالعۀ مقاله های مختلف و مفصل ما در وب سایت پرپاسخ می کنیم.
سلام و عرض ادب ، لطفا این مفروضات رو مستند کنید :
1_ استناد بیارید که سامری در قوم موسی از شهر سامره بوده.
2_ استناد بیارید از وجود و تاریخ تاسیس شهری به نام سامره.
اطلاعاتی مختصر در بارۀ سامره و تاریخ آن از دائرةالمعارف کتاب مقدس برگرفته از وب سایت پرپاسخ
سامره (پناهگاه) 1پادشاهان 16: 24 Samaria
نام شهری که در سال 880 ق.م. توسط عمری تأسیس شد و تا سال 722 الی 721 ق.م. پایتخت پادشاهی شمالی باقی ماند. بر طبق کلام خدا (1پادشاهان 16: 24) عمری کوه سامره را از مردی به نام سامر خریداری نمود و بر آن کوه شهری را بنا کرد که به نام مالک آن سامره نامیده شد.
پادشاه ارام بنهدد، سامره را محاصره کرد و قحطی سختی در آنجا به وجود آمد (2پادشاهان 6: 24-25). پادشاه آشور نیز به مدت سه سال سامره را محاصره کرد و در سال نهم سلطنت هوشع، پادشاه اسرائیل، سامره توسط آشوریان فتح گردید (2پادشاهان 17: 5).
سامره از مراکز بت پرستی بوده است. اخاب مذبحی برای بعل در این شهر ساخت و زنش ایزابل از 450 نبی بعل و 400 نبی اشیر حمایت می کرد. ایلیا و الیشع به بت پرستی و حمایت پادشاه از بت پرستان اعتراض کردند. ویرانی و هلاکت سامره بارها توسط انبیا نبوت شده است (هوشع 8: 5-6؛ عاموس 3: 15؛ 6: 1، 4، 6؛ اسعیا 7: 8-9؛ میکاه 1: 5-7).
سنبلط از مخالفین بازسازی حصار اورشلیم در زمان نحمیا حاکم این منطقه بوده است (نحمیا 4: 1-2).
در فتح کنعان قسمت وسیعی از سامره توسط افرایم و قسمتی از آن توسط قبیلۀ منسی فتح گردید.
سامره مرکز سیاسی-اقتصادی حکومت شمالی بود (هوشع 7: 1؛ 8: 4-6). سقوط سامره و تسخیر آن به دست تغلت فلاسر پادشاه آشور در زمان سلطنت یربعام دوم اتفاق افتاد (2پادشاهان 17: 24-26).
بعد از پادشاهی رسیدن یوشیا، او تمامی مکانهای بلند را که پادشاهان اسرائیل در سامره ساخته بودند برداشته (2پادشاهان 23: 19) و کاهنان معابد سامره را قتل عام کرد. عیسی مسیح نیز به سامره رفت (یوحنا 4: 4-43؛ لوقا 17: 11) و از شاگردان نیز خواست که در سامره و سایر نقاط جهان شاهدان او باشند (اعمال 1: 8).
در سامره فیلیپس و سایر مسیحیان به مسیح موعظه کردند و رسولان به دلیل جفای وارده از جانب یهودیان و سولس در این منطقه و یهودیه پراکنده شدند (اعمال 8: 1-13؛ 9: 31؛ 15: 36).
در صورت داشتن دانش به زبان انگلیسی لطفاً به لینک زیر جهت مطالعۀ بیشتر در بارۀ موجودیت تاریخی سامری ها مراجعه فرمایید:
https://digitalcommons.liberty.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=1071&context=sor_fac_pubs
در این متن نوشتید که نام مالک آن زمین سامر بوده.نامها در فرهنگها اتفاقی نیستند وریشه در گذشته هم اغلب دارند.شما میتونید ثابت کنید این آقای سامر مالک زمین اولین کس بدین نام بود ونام این فرد تقلیدی از نام پیشینیان نبوده .در ضمن نمیتوان بین پناهگاه ومحافظت ونگهبان هیچ ارتباطی قائل نشد..سوال به فرزندان نسل شمرون چه می گفتند .نسل شمرون هم یک طایفه از سبط یساکار بوده .
علاوه براینها در کتاب پادشاهان آمده است وشما هم در متن آوردید که عمری کوه سامره را خرید پس این کوه از قبل به نام سامره بوده پس قدمت نام سامره بیشتر از شهر سامره است و نام مالک آن هم سامر بوده پس معلوم میشود که این نام سابقه بسیار طولانی تری از بنای شهر سامره داشته .در ضمن بین کلمات نگهبان .محافظت وپناهگاه ربط معنایی وجود دارد این کلمات بی ربط به هم نیستند در مورد ریشه وساختار این کلمات که مربوط به زبانهای سامی است باید بررسی بیشتری شود در زبان عربی بین چنین کلماتی از نظر ساختار هم شباهت وجود دارد مثلا بین مامن وایمان ومومن
می بینم که ثابت شده که شهر سامره قبل از اینکه تاسیس بشه کوه بوده به نام سامره ولی داری سکوت میکنی.در موضوع آیت الله طالقانی وانجیل برنابا اواخر قرن پانزدهم اسپانیایی ها اندلس رو پس گرفتند نه بر عکس.به نظرم عمدا اشتباه نوشتی…به امید خدا کم کم داره ثابت میشه که ایوب هم عصر ابراهیم نیست ومال زمانهای بعدتر هست
سکوت بنده پس از این به خاطر این است که بسیاری از مطالب بنده تکراری می شود و شما سعی می کنید با سفسطه و مطالب کاملاً موهوم و غیرمستند خود را موجه جلوه دهید. این جانب فکر می کنم در صورتی که واقعاً حق جو باشید و هدفتان فقط به کرسی نشاندن حرف های خودتان نباشد، وب سایت پرپاسخ با بیش از 6000 مقاله و کتاب های بی شمار در انتشارات مسیحی فارسی زبان و کتاب های بی نظیر بسیار زیاد در دنیای آکادمیک انگلیسی زبان الاهیات مسیحی در اختیار شما هستند تا به سؤالات شما پاسخ دهند و روح کاوشگر شما را سیراب سازند. با توجه به این که بسیاری از هموطنان حقجوی ما که بر خلاف شما بدون هیچ پیش داوری، چه در داخل کشور و چه خارج از آن به جستجو و کاوش در این وب سایت به حقیقت پیام خدا پی برده اند و در برابر عیسای خداوند به زانو درآمده اند و خداوندی او را اعتراف کرده اند و اکنون عدۀ زیادی از آنها چه در داخل کشور و چه خارج از آن مشغول خدمت همین انجیل هستند، اولویت خدمات ما در وب سایت پرپاسخ سپری کردن وقت بیهوده با افرادی که از شاخه ای به شاخۀ دیگر می پرند و حاضر به پذیرش حقیقت نیستند، نمی باشد. به هر ترتیب پس از حدود یک ماه نامه نگاری با شما، تنها راهی که برای شما توصیه می کنم این است که به حضور خدا بروید و از او بطلبید که شما را با حقیقت آشنا سازد. ما در ایمان مسیحی خود باور داریم که خدای ما زنده است و کسی است که به ما گوش داده و خود نیز می شنود، دهان داده و خود نیز سخن می گوید. در حالی که عینک پیش داوری را از چشمان خود برمی دارید، شروع به مطالعۀ کلام خدا به همراه دعا و طلب هدایت خدا بکنید. در ضمن با توجه به علاقۀ شدید شما به باستان شناسی و تاریخ و نقد ادیان، تشویقتان می کنیم که ویدیوهای ما را در دو لینک زیر تحت عنوان کتاب مقدس قضاوت تاریخ و پژوهشی در قرآن مشاهده فرمایید و از آنها لذت ببرید:
لینک اول: ویدیوهای مستند کتاب مقدس قضاوت تاریخ در ده قسمت:
https://sama.tv/category/%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d9%85%d9%82%d8%af%d8%b3-%d9%82%d8%b6%d8%a7%d9%88%d8%aa-%d8%aa%d8%a7%d8%b1%db%8c%d8%ae/
و لینک دوم: ویدیوهای مستند پژوهشی در قرآن در 24 قسمت:
https://sama.tv/?s=%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%DB%8C+%D8%AF%D8%B1+%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86
شاد، تندرست و کامیاب باشید.
بافرستادن مسلسل وار لینکها می خواهی رسوایی جعل تاریخ زندگی ایوب را پنهان بکنی .ایوبی که در همین سایت پرپاسخ معاصر ابراهیم دانسته شده دوست دوران جوانی یا میانسالی دارد که از نسل تیما پسر اسماعیل هست.حتما با ماشین تخیلی زمان به گذشته سیر کرده
ویدیوهای شما را تماشا خواهم کرد