آیا باورهای تو اهمیتی دارند؟
آیا باورهای تو اهمیتی دارند؟
دو باور نادرستِ رایج درباره آنچه ایمان داری وجود دارد. یکی از آنها افسانه صداقت است و دیگری افسانه شرایط یا موقعیتها.
افسانه صداقت میگوید: «مهم نیست به چه چیزی باور داری، فقط کافیست صادقانه باورش داشته باشی»!
اما مشکل اینجاست: شما میتوانی در حالی که کاملاً صادق هستی، اشتباه کنی. من بارها در زندگیام با صداقت کامل، اشتباه کردهام. احتمالاً تو هم همین تجربه را داشتهای یا داری. صداقت کافی نیست. من میتوانم با تمام اخلاص باور داشته باشم که خورشید به دور زمین میگردد، اما فرقی نمیکند چقدر در این باور صادق باشم. من با تمام صداقتی که دارم، اشتباه میکنم.
افسانه شرایط میگوید: «باور داشتن مهم نیست، چون همه چیز بستگی به موقعیت دارد؛ میتوانی در یک موقعیت به چیزی باور داشته باشی و در موقعیت دیگر به چیز دیگری.»
این نگرش باعث استرس زیاد در زندگیات میشود، چون غیرمنطقی است. حقیقت، همیشه حقیقت است.
بنابراین، پاسخ به سؤالی که در عنوان این مقاله مطرح شده این است که بله البته که باورهای تو اهمیت زیادی دارند و همچنین مهم است که باورهایت ثابت و هماهنگ باشند. کتابمقدس سه دلیل روشن برای اهمیت باورهای تو بیان میکند:
۱. باورهای تو زندگیات را شکل میدهند.
کتابمقدس میفرماید: «مواظب افکارت باش، زیرا زندگیات از افکارت شکل میگیرد» (امثال ۴: ۲۳).
باورها، رفتار ما را تعیین میکنند. وقتی ندانی به چه چیزی باور داری و چرا به آن باور داری، زندگیات توسط باورهایی شکل میگیرد که حتی از آنها آگاه نیستی. بنابراین اگر میخواهی چیزی را در زندگیات تغییر دهی، از افکار و باورهایت شروع کن. تغییر، از درون به بیرون آغاز میشود.
۲. یک جهانبینی نادرست، مشکلات غیرضروری زیادی برایت ایجاد میکند.
در یکی از ترجمههای امثال سلیمان ۲۹: ۱۸ آمده است:
«اگر مردم نتوانند بفهمند که خدا چه میکند، سرگردان میشوند و در هم میریزند؛ اما وقتی توجهشان را به آنچه او آشکار میکند معطوف میکنند، بهراستی برکت مییابند».
وقتی هدف زندگی را نمیدانی و زندگیات را بر اساس یک سری باور نادرست بنا میکنی؛ مثل قایقی بیسکان در دریا سرگردان میشوی، و گاهی هم میلغزی و بر زمین میخوری!
اما وقتی زندگیات را بر حقیقت خدا بنا میکنی و به آنچه او آشکار میسازد توجه میکنی، برکات او را تجربه خواهی کرد.
۳. خدا میخواهد آنچه را که باور داری با دیگران در میان بگذارید.
کتابمقدس میفرماید:
«همواره آماده باشید تا هر کس دلیل امیدی را که در شماست بپرسد، او را پاسخ گویید، اما به نرمی و با احترام» (اول پطرس ۳: ۱۵)
دنیای ما به افرادی نیاز دارد که بدانند به چه چیزی باور دارند، بدانند چرا به آن باور دارند، و بتوانند این باورها را با محبت با دیگران به اشتراک بگذارند.
خدا تو را به صورت خود و برای اهداف خود آفریده است. و او میخواهد که زندگیات را بر پایه باورهایی بنا کنی که به تو کمک میکنند هدفهای آن را بهطور کامل زندگی کنی!
تبادل نظر:
- زندگی تو چگونه توسط باورهایت شکل گرفته است؟
- آیا زمانی بوده که جهانبینی تو، مشکلی در زندگیات ایجاد کرده است؟
- اگر کسی از تو بپرسد «دلیل امیدی که در دل داری چیست؟»، چه پاسخی میدهی؟
نوشتۀ کشیش ریک وارِن- ۸ آگست ۲۰۲۵
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |