۴ درس مهم شاگردی که ترسناکترین آیۀ کتاب مقدس به ما میآموزد!
۴ درس مهم شاگردی که ترسناکترین آیۀ کتاب مقدس به ما میآموزد!
برخی آیات در کتاب مقدس نسبت به بقیه برجستهتر هستند. اینها آیههای خاصی هستند که به نوعی منحصربهفرد و کمیاب هستند. به عنوان مثال، میدانیم که «عیسی گریست» (یوحنا ۳۵:۱۱) کوتاهترین آیه و “آمین” آخرین کلمه در کتاب مقدس است. مزمور ۱۱۹ طولانیترین فصل کتاب مقدس است و بیشک یوحنا ۱۶:۳ پرنقلترین آیۀ کتاب مقدس است.
خب، اگر قرار بود برای ترسناکترین آیه رأیگیری شود، نظر من این است که متی ۲۱:۷ باید باشد. در اینجا، عیسی بهروشنی بیان میکند که «هر کس به من بگوید: ‘خداوندا، خداوندا’ وارد ملکوت آسمان نخواهد شد» (متی ۲۱:۷). عیسی در این آیه نشان میدهد که ممکن است برخی در داشتن رابطه با خدا، در خطا باشند. واقعیت این است که تنها خود را “مسیحی” نامیدن کافی نیست.
بهعنوان پیروان عیسی، باید این کلمات را جدی بگیریم. مسیح به قلب معنای زندگی بهعنوان پیرو خود میپردازد. شاگردی ما هرگز در کلمات محض یا اعمال بیهوده خلاصه نمیشود. نمیتوانیم فقط حرفهای خوب بزنیم یا بر موفقیتهای روحانی خود تکیه کنیم؛ عیسی خواستار انگیزه و تعهد در ایمان ماست. در ادامه چهار درس مهم شاگردی که میتوانیم از متی ۲۱:۷-۲۴ برداشت کنیم، آورده شده است.
شاگردی بیش از استفاده از کلمات و اصطلاحات روحانی است
ایمان ما باید بیشتر از کلماتی باشد که میگوییم. البته حقیقت دارد که کتاب مقدس میفرماید یک شخص «با زبان است که اعتراف میکند و نجات مییابد» (رومیان ۱۰:۱۰)، اما این به آن معنا نیست که ایمان، تنها یک مسئلۀ گفتاری است.
عبارات توخالی و دعاهای بیمحتوا کافی نیستند. در واقع، در سراسر کتاب مقدس، عیسی به شدت از کسانی که ادعای درستکاری میکنند اما زندگی دوگانهای دارند، انتقاد میکند. عیسی آنها را ریاکار و گورهای سفیدکاریشده مینامد (متی ۲۷:۲۳). برای عیسی، ایمان واقعی بسیار فراتر از گفتارِ محض ارزش دارد.
ما نمیتوانیم تنها با کلمات روحانی و وزین وارد ملکوت آسمان شویم. استفاده از اصطلاحات روحانی هرگز نمیتواند بیانگر صداقت و درستکاری ما باشد. به همان اندازه که این مسئله صدق میکند که عنوان «مسیح» نام خانوادگی عیسی نیست، خطاب کردن عیسی به عنوان «خداوند» یک رمز عبور نیست که دروازههای بهشت را برای ما باز کند. این کلمات واقعیتی الهی را منتقل میکنند که ما باید با فروتنی و لبریز از ستایش به آن پاسخ دهیم. دانش به اینکه عیسی حاکم بر زندگی ما است، ما را به سبک زندگی متفاوتی فرامیخواند یعنی یک زندگی مملو از خدمت و عشقی آمیخته با تواضع و احترام.
به همین دلیل، عیسی تأکید میورزد که «تنها کسانی که ارادۀ پدر را انجام میدهند» وارد ملکوت میشوند. بکارگیری کلمات روحانی برای نجات کافی نیستند اگر ثمرۀ آنها در زندگی ما دیده نشوند. همانطور که «درخت نیکو نمیتواند میوۀ بد بدهد و درخت بد نیز نمیتواند میوۀ نیکو آوَرَد» (متی ۱۷:۷)، اعمال ما به ایمان ما در برابر خدا شهادت میدهند. اگر خواست خدا را در زندگی خود دنبال نمیکنیم، درخواستهای تأکیدی «خداوندا، خداوندا!» تنها گفتههایی توخالی هستند. در نهایت دقّت کنیم که «از من پیروی کن» یکی از اساسیترین فرمانهای عیسی است.
عیسی با این کلمات، ما را برای ارزیابی شاگردی خود به چالش میکشد. وقتی عیسی را «خداوند» خطاب میکنیم، چه معنایی را منتقل میکنیم؟ آیا ادعاهای ما با یک زندگی دگرگون شده همراه است یا خیر؟ آیا ایمانی را که موعظه میکنیم، در زندگی خود به آن جامۀ عمل میپوشانیم؟ به همین شکل، باید از نادیده گرفتن و تحقیر یک برادر یا خواهر مسیحی به دلیل استفاده متفاوت آنان از کلمات یا اصطلاحات پرهیز کنیم. آیا خواندن «سرودهای کلیساهای سنّتی» به جای «سرودهای پرستشی مدرن” واقعاً شاگردی کسی را کمارزش میکند؟ باور به اینگونه موضوعات باعث میشود که زندگی مسیحی تا حدّ بیان کلمات و اصطلاحات به ظاهر شیک کلیسایی اهمیت خود را از دست بدهد . با این حال، شاگردی واقعی یعنی پاسخ ما به دعوت عیسی. پاسخی که بسیار عمیقتر از آن است که کلمات ما بتوانند آن را واقعاً توصیف کنند.
شاگردی بیش از انجام اعمالِ نیک است
به جای تکرار محضِ کلمات توخالی، عیسی تأکید میورزد که انجام ارادۀ پدر نشاندهندۀ این است که شخص در رابطهای صحیح با خدا قرار دارد. اما آیا این به آن معناست اگر عیسی را «خداوند» خطاب کنیم، اهمیتی ندارد؟ آیا عیسی انجام اعمال فردی را “تنها” معیار داشتن رابطۀ صحیح با خدا قرار میدهد؟
بسیاری از مردم اینگونه فکر میکنند. بسیاری بر این باورند که خوب بودنشان تضمین کنندۀ ورود آنان به بهشت است. این گفته که “من آدم خوبی هستم” بیان مدرنی از نبوت و معجزات است و بسیاری باور دارند که اعمال نیکشان ترازوهای ابدی را به نفع آنان تنظیم میکند. حتی شاید بعضی این آیه را بهعنوان شواهد کتاب مقدسی به رخ دیگران بکشند که این تنها اعمال نیک است که اهمیت نهایی دارد.
متأسفانه حقیقت چیز دیگری است. عیسی به وضوح بیان میکند که اعمال ما جایگاهی برای ما در ملکوت خدا تعیین نمیکنند. عیسی میگوید: «در آن روز بسیاری مرا خواهند گفت: ‘سرور ما، سرور ما، آیا به نام تو نبوّت نکردیم؟ آیا به نام تو دیوها را بیرون نراندیم؟ آیا به نام تو معجزات بسیار انجام ندادیم؟’» (متی ۲۲:۷). آنچه در گفتۀ اینگونه افراد مشاهده میشود این است که آنان باور داشتند که درست عمل میکنند. هیچکس منکر این نیست که بیرون راندن دیوها یا نبوت به نام مسیح کاری نیکو است. بنابراین، اینان باور داشتند که اعمال لازم برای کسب نجات خود را انجام دادهاند. به نظر آنها، جایگاهشان در بهشت تضمین شده بود. اما مسیح فرمود که آنان را هرگز نشناخته!
عیسی کاملاً هر نظام ایمانی که بر اساس آن ما جایگاه خود را در حضور خدا کسب میکنیم، نادیده میگیرد. خوبی اعمال ما هرگز به ما لیاقت زندگی ابدی را نخواهد بخشید. همانطور که نمیتوانیم با کلمات محض وارد بهشت شویم، با اعمال نیک خود نیز نمیتوانیم نظر لطف خدا را به خود جلب کنیم. اعمال نیک نیز مانند نبوت، بیرون راندن دیوها و انجام معجزات کافی نیستند. هرچند هر یک از این اعمال با خواست خداوند برای شفا و آشتی در جهان سازگار هستند، اما به خودی خود بیانگر وجود یک ایمان واقعی نیستند.
متأسفانه، حتی مبارکترین اعمال ما نیز میتوانند با انگیزههای خودخواهانه و یا نیّتهای بد انجام شوند. تاریخ سوءاستفادۀ برخی کشیشان، نژادپرستی سازمانیافته و ناکامیهای مؤسسات غیرانتفاعی، این موضوع را به وضوح نشان دادهاند. اگر ایمان یک شخص بر “عمل با ظاهر یک مسیحی” تمرکز دارد، در نهایت شاگردی ما یک نمایش است و نمایانگر قلبی که به سوی خداوند بازگشت کرده، نیست.
شاگردی یعنی زندگی در رابطهای صحیح
عیسی به وضوح بیان میکند که کسانی که ایمانشان به کلمات یا اعمال توخالی محدود است، تجربۀ رابطۀ حیاتبخش با خداوند را ندارند. در پاسخ به کسانی که باور دارند بهشت با تلاش شخصی یا بحث و جدل به دست میآید، عیسی برخی از ترسناکترین کلمات کتاب مقدس را مطرح میکند: «هرگز شما را نشناختهام» (متی ۲۳:۷). در نهایت، تمام آیینهای مذهبی که اجرا میکنیم یا زبانِ به ظاهر پر از ایمانی که استفاده میکنیم، هرگز نمیتوانند جایگزین نیاز اساسی شاگردی که شناخت عیسی است بشود.
شاگردی به معنای زندگی در یک رابطۀ دائمی با عیسی است. ما برای شناخت خداوند و شناخته شدن توسط او آفریده شدهایم. تمام موعظۀ عیسی بر فراز کوه بر این حقیقت بنیادین تمرکز دارد. متی ۱:۵ میگوید: «چون عیسی آن جماعتها را دید، به کوهی برآمد و بنشست. آنگاه شاگردانش نزد او آمدند و او به تعلیم دادنشان آغاز کرد». آنچه یک شاگرد عیسی را از تماشاچیان عادی متمایز میکند، نه کلماتی است که میگوییم و نه توانایی ما در انجام کارهای روحانیِ لازم؛ بلکه شاگردان عیسی کسانی هستند که او را میشناسند، به صدای او گوش میدهند و او را دنبال میکنند.
اشارهای کوتاه به امید
اگرچه ممکن است متی ۲۱:۷ را ترسناکترین آیۀ کتاب مقدس بنامیم، اما در عین حال این آیه امید انجیل را نیز در بر دارد. فراتر از کلمات صِرف یا اعمال توخالی، عیسی از ما میخواهد که او را بهطور عمیق و صمیمانه بشناسیم. اینجا جایی است که امید و زندگی ما در آن نهفته است. ما دعوت شدهایم تا کسی را که ما را آفریده و فدیه داده است بشناسیم و حضور حیاتبخش او را در زندگی خود تجربه کنیم.
از خود این را بپرسید که آیا بیش از حدّ بر انجام کارهای درست تمرکز کردهام و ناآگاهانه دعوت به شناخت خداوند را رها کردهام؟ آیا ایمان من تنها گفتاری سطحی بدون هرگونه ارتباطی با نحوۀ زندگیام میباشد؟ اینها سؤالات دشواری هستند، اما اگر میخواهیم بهعنوان پیروان واقعی مسیح زندگی کنیم، ضروری هستند و لازم است از خود بپرسیم. بنابراین، بیایید دعوت مسیح را بپذیریم و به جای تکیه بر “واژههای روحانینما” و “تلاشهای بهظاهر درست”، با سادگی و صداقت به شناخت نجاتدهندۀ خود بپردازیم.
نوشتۀ کشیش کایل نورمن
در بارۀ نویسنده: کشیش کایل نورمن، رئیس کلیسای جامع سَنت پل در کملوپس، بریتیش کلمبیای کانادا است. او دارای دکترای شکلگیری شخصیت روحانی است و به عنوان نویسنده، سخنران و رهبر برنامههای استراحت روحانی (retreat) مورد توجه قرار دارد. نوشتههای او در وبسایتهایی مانند Christianity.com ،crosswalk.com، ibelieve.com، Renovare Canadaو بسیاری دیگر یافت میشود. او همچنین وبلاگ خود را به آدرس revkylenorman.ca اداره میکند. دکتر نورمن دارای ۲۰ سال تجربه در امور شبانی است و خدمت او بر کمک به افراد برای پیروزی بر زمانهای ناامیدیهای روحانی تمرکز دارد.
ترجمۀ کشیش ورژ باباخانیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |