معرفی عهد جدید: رسالۀ یهودا (فصل بیستم)
فصل بیستم
رسالۀ یهودا
زمینه
رابطۀ ادبی رسالۀ یهودا و رسالۀ دوم پطرس عامل مهمی در مورد درک زمینه است. شکی نیست که این دو رساله از یکدیگر مجزا هستند ولی شباهتهای موقعیت و عقاید و لغات بین این دو نمیتواند تصادفی باشد. مقایسۀ رسالۀ یهودا با باب دوم رسالۀ دوم پطرس ما را متقاعد میسازد که در میان این دو رابطهای وجود دارد. این رابطه چیست؟
در این مورد چهار نظریه وجود دارد:
۱- دوم پطرس و یهودا هیچ رابطهای با هم ندارند ولی مخاطبین هر دو در موقعیت مشابهی قرار داشتند. این نظریه نمیتواند توجیهکنندۀ شباهتهای کامل بعضی از جملات باشد.
۲- این دو رساله با استفاده از یک منبع مشترک نوشته شدهاند. این نظریه غیرعلمی است زیرا هر دو نویسنده توانایی تهیۀ رسالۀ خود را داشتهاند و به همین دلیل فرض وجود یک رسالۀ سوم بیمورد است.
۳- دوم پطرس غالب مطالعۀ خود را از یهودا گرفته است. اشارات یهودا به وقایع تاریخی بسیار دقیقتر است و تقسیم بندی آن روشنتر است. منطقیتر این است که رسالۀ طولانیتر از رسالۀ کوتاهتر نقل قول نماید نه اینکه از رسالهای طولانی رسالهای کوتاهتر تهیه شود.
۴- یهودا با دیدن رسالۀ دوم پطرس تشویق به نوشتن شد ولی رسالۀ مستقلی نوشت.
چهارمین نظریه منطقیتر از همه به نظر میرسد و مورد تأیید دانشمندان معتبر است.
رساله به طور واضح میگوید که نویسنده میخواسته در مورد «نجات عام» به مخاطبین خود بنویسد ولی ناگهان هدف خود را بر اثر محرک جدیدی تغییر میدهد و به جای عنوان کردن مباحث عملی الاهی و یا عبادتی به دفاع از ایمان میپردازد (یهودا ۳). میگوید: «بعضی اشخاص در خفا درآمدهاند» که دربارۀ آنها سخن گفته شده و در کلیسا نفوذ کردهاند. در آیات ۱۷ و ۱۸ مستقیماً از دوم پطرس ۳:۳ نقل قول مینماید و آن را مربوط به «رسولان خداوند ما عیسی مسیح» میداند. از این آیات میتوان نتیجه گرفت که رسالۀ دوم پطرس به دست یهودا رسیده و او به مخاطبین خود دربارۀ ارتدادی که پطرس در مورد آن پیشگویی کرده و در میان آنها نیز در شرف تکوین بوده، مطالبی نوشته است.
از مشخصات سبک مستقل یهودا، روشن بودن اشارات و تقسیم بندی دقیق را میتوان ذکر کرد.
نویسنده بیشک برادر یعقوب رئیس کلیسای اورشلیم و برادر ناتنی عیسی است که در مرقس ۳:۶ مذکور است. او نیز مانند یعقوب به مسیح بعد از قیام وی ایمان آورد و نام او جزء دعاکنندگان روز پنتیکاست ذکر شده است. از قرار معلوم نقش عمدهای در تأسیس کلیساها نداشته است. رسالۀ یهودا از نظر سبک و لغات به رسالۀ یعقوب شباهت دارد. هر دو از نظر بیان، صریح و خلاصه و تصویری هستند. هر دو از اصطلاحات عامیانه استفاده میکنند و به اصول سخت اخلاقی متکی میباشند. نویسنده خود را جزء رسولان به شمار نمیآورد (آیه ۱۷).
محتوا
یهودا اعلام میدارد هدفش این است که خوانندگانش «برای آن ایمانی که یک بار به مقدسین سپرده شد» مجاهده کنند (۳). علت فوریت این امر آن بود که عدهای در میان مسیحیان نفوذ کرده و «فیض خدای ما را به فجور تبدیل نموده و عیسی مسیح آقای واحد و خداوند ما را انکار» نموده بودند (۴). طرز تشریح بدعت شبیه رسالۀ پطرس است ولی مشخصتر است. ظاهراً این بدعت نوعی بیبندوباری اخلاقی و آزادی بیحد بود و خداوند بودن عیسی را انکار میکرد. نقطۀ مقابل شریعتی بودن بود که هیچ حد و حصری نمیشناخت. و هیچ معیار اخلاقی نداشت. این بدعت نوعی تفکر باطل و سخنان یاوه و فرار از هر نوع مسئولیت بود.
یهودا از نظر بحث کلی شبیه دوم پطرس است ولی مثالهای آن روشنتر و برجستهتر است. از گذشته سه نمونه در مورد داوری الاهی ذکر مینماید: اولی هلاک شدن گروه بیایمان که از مصر بیرون آمدند و به ارض موعود وارد نشدند و دومین فرشتگانی که «ریاست خود را حفظ نکردند» و سومی شهرهای سدوم و عموره. در هر یک از سه مورد فوق کسانی که عمداً مرتکب گناهان فاحش شده بودند، به عقوبت ابدی الاهی دچار گشتند. کسانی که مسیح را انکار کردهاند، رئیس گروه گناهکار تشبیه شدهاند (۸و۱۰و۱۲و۱۴و۱۶و۱۹). یهودا با فصیحترین روش دربارۀ نامحترم بودن جهل و خیانت و تهی بودن و خودپرستی آنها سخن میگوید. ماهیت گناه آنها با مقایسه با سه شخصیت نامطیع تورات تشریح گردیده است: قربانی بدون خود توسط قائن، گناه بلعام که تصور میکرد خدا باید طبق امیال انسان رفتار کند، قورح از خود مکتب جدیدی اختراع کرده بود.
در قسمت آخر یهودا، ضمیر سوم شخص به دوم شخص تبدیل میشود و پادزهر ارتداد به خوانندگان معرفی میگردد: اولاً به خاطر آوردن سخنان مسیح که توسط رسولان گفته شد و این شبیه فرمایشات پطرس است، ثانیاً در آیات ۲۰ و ۲۱ یهودا به خوانندگان توصیه میکند که به وسیلۀ عبادت و اقدامات مثبت، خود را در محبت خدا محفوظ دارند. ثالثاً برای پاک شدن از بدعت لازم است دیگران را هم برهانند تا از هلاکت خلاصی یابند (۲۲و۲۳).
فهرست مطالب
یهودا: هشدار علیه ارتداد
قسمت اول- سلام ۱و۲
قسمت دوم-اعلام فوریت ۳و۴
قسمت سوم- اشاره به نمونههای تاریخی ۵-۷
قسمت چهارم- ذکر گناهان معلمین مرتد ۸-۱۶
قسمت پنجم- نصیحت به ایمانداران ۱۷-۲۳
قسمت ششم- دعای خاتمه ۲۴-۲۵
ارزیابی
یکی از عجایب این نامۀ کوتاه، توجه به عدد سه است. دارای شش قسمت مهم است که هر کدام دارای سه زوج است. زوج اول مقصود نویسنده را معرفی مینمود و زوج دوم ارتداد را تشریح میکند و زوج سوم نتیجه را بیان میدارد. نویسنده خود را به سه طریق معرفی مینماید: نام خود یعنی یهودا را ذکر مینماید، کار خود را که خادم عیسای مسیح است بیان میدارد و رابطۀ خود را با جامعۀ مسیحی به عنوان برادر یعقوب ذکر میکند. خوانندگان خود را «خوانده شدگان» و «حبیب» و «محفوظ» مینامد و برای آنها رحمت و سلامتی (یعنی صلح) و محبت آرزو میکند. موضوعات «سه تایی» دیگر هم وجود دارند که دانشجویان عزیز میتوانند در این رساله پیدا کنند. اینها احتمالاً نشانگر سبک و سلیقۀ نویسنده است.
استفاده از نوشتههای نیمه رسمی باعث شده است که این رساله مورد سؤال قرار گیرد. اشاره به خنوخ در آیۀ ۱۴ با کتاب خنوخ مطابقت دارد و اشاره به منازعۀ میکائیل با ابلیس دربارۀ جسد موسی با کتاب معراج موسی مطابق است. این دو کتاب توسط نویسندگان یهودی در قرن اول میلادی نوشته شد و هدف آنها ترویج عقایدشان با استفاده از شخصیتهای عهد عتیق بود. این دو نقل قولمشکلی به وجود آورده و آن اینکه اگر رسالۀ یهودا دارای الهام الاهی است پس دو کتاب فوق الذکر نیز باید الهام الاهی باشند. از طرف دیگر اگر این دو کتاب دارای الهام الاهی نیستند پس چرا یهودا از آنها نقل قول میکند؟ نمونهای که در این مورد وجود دارد سخنرانی پولس رسول در آتن است که در آن از آراتوس شاعر یونانی نقلقول میکند (اعمال ۲۸:۱۷) زیرا میدانست که در شنوندگان تأثیر خواهد کرد ولی نه به این دلیل که سخنان شاعر یونانی دارای الهام الاهی بود به همین طریق گاهی از کتابهای نیمهرسمی نقلقول میشد تا مقصود را به کسانی که به آن کتاب اهمیت میدادند بهتر بفهمانند. در کلیسای اولیه بعضی از نوشتهها مورد احترام فراوان بودند و آنها را مفید میدانستند. از قرار معلوم مخاطبین یهودا با این نوشتهها آشنا بودند زیرا یهودا علاوه بر نقلقول مستقیم اشاراتی هم به آنها مینماید.
رساله نشان میدهد که در موقع نگارش، که یقیناً دیرتر از ۸۵ میلادی نبود، اصول عقاید مسیحی کاملاً مشخص شده بود. تنظیم اصول عقاید احتیاج به زمان دارد. در طی نوزده قرنی که از آغاز مسیحیت میگذرد تاریخ مسیحیت عبارت است از ظهور و سقوط اعتقادنامهها که بعضی از آنها اغراقآمیز و بعضی اشتباه بودند ولی همه از اعتقادات مسیح سرچشمه گرفتند. ممکن است وسوسه شویم که این تفاوتها را غیرمهم بشماریم ولی باید بدانیم که عهد جدید تمام اصول عقاید را با تمام دقت بیان کرده است. بعضی از این اختلافات در اعتقادنامهها را میتوان نتیجۀ جهل بشری و محدودیت فکری و روحی دانست زیرا اکنون در آینه به طور معما میبینیم و جزئی علمی داریم و جزئی نبوت میکنیم (۱قرنتیان ۱۲:۱۳و۱۹). معهذا در این رسالات، که موقعی نوشته شدند که اشتباهات اعتقادی وجود داشت و بدعتها شروع شده بود، معیارهای قطعی وجود دارند که به صورت «نجات عام» و «ایمانی که یکبار به مقدسین سپرده شد» به آنها اشاره شده است (یهودا ۳).
روش صحیح برخورد با این بدعتکاران نیز در رسالۀ یهودا مذکور است. در هیچ قسمت عهد جدید دستور داده نشده است که بدعتکاران مورد جفا قرار گیرند یا سوزانیده شوند. بدعتکاران خودشان از کلیسا جدا میشوند. یهودا میفرماید: «ایناند که تفرقهها پیدا میکنند…» (۱۹). رساله خوانندگان را به رحمت و مهربانی دعوت میکند و از آنها میخواهد که منحرفین را برهانند هرچند در مورد عقاید غلط نباید اغماض وجود داشته باشد.
رساله با یکی از بهترین دعاهای فیض عهد جدید خاتمه مییابد. تأکید در مورد خداوند بودن عیسی و قدرت وی در حفظ خادمین از هر نوع لغزش نیز با موضوع رسالۀ یهودا مطابقت کامل دارد.
برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)
نوشتۀ مریل سی تنی
ترجمۀ ط. میکائیلیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |