معرفی عهد جدید: وضع سیاسی- دورۀ تسلط سلوکیدها ۱۹۸ تا ۱۶۸ قبل از میلاد (فصل اول)
معرفی عهد جدید
وضع سیاسی (فصل اول)
دورۀ تسلط سلوکیدها ۱۹۸ تا ۱۶۸ قبل از میلاد
همزمان با توسعۀ فرمانروایی بطالسه در مصر، در سوریه نیز حکومت سلوکیدها استحکام یافت و پایتخت آن شهر انطاکیه در کنار رود اُرُنتس بود. رقابت بین این دو امپراتوری باعث ایجاد کشمکش دائمی میگردید. پادشاه سوریه آنتیوکوس اول (۲۸۰-۲۶۱ قبل از میلاد) کوشش میکرد فلسطین را تصرف نماید ولی موفق نشد. پسرش آنتیوکوس دوم حاضر شد با برنیس دختر بطلمیوس (۲۴۹ قبل از میلاد) ازدواج کند به شرطی که پدرش فرمانروایی این سرزمین را به او بسپارد. بعد از مرگ بطلمیوس، وی برنیس را طلاق داد تا دوباره با زن قبلی خود لائودیس زندگی کند. معهذا این زن او را مسموم ساخت و برنیس و فرزندش را کشت. بطلمیوس سوم اورگتیس (۲۴۶-۲۲۲ قبل از میلاد) برای انتقام به سوریه حمله کرد و آن را تصرف نمود. جنگ سالها ادامه یافت تا این که آنتیوکوس سوم در سال ۲۱۷ قبل از میلاد از بطلمیوس چهارم شکست خورد. سوریهایها از اورشلیم رانده شدند و کشور به تصرف مصر در آمد. در سال ۱۹۸ قبل از میلاد دوباره ورق برگشت. لشکر مصر شکست سختی خورد و فلسطین دوباره تحت فرمانروایی سلوکیدها درآمد.
همانطوری که انتظار میرفت پیشرفت سوریه باعث خوشحالی همه نشد. گروه عظیمی از یهودیان تحت حمایت کاهنان به سرکردگی اونیاس سوم تأکید میکردند که باید با مصر متحد باشند. مخالفین آنها که پیروان توبیاس بودند، تورات را با آزادی بیشتری تفسیر میکردند و میخواستند با سوریه متحد شوند. در کشمکشی که بین این دو گروه پیش آمد، پیروان اونیاس پیروز شدند و پیروان توبیاس را بیرون راندند. پیروان توبیاس که از اوضاع ناراضی بودند، وفاداری خود را به سلوکید چهارم اعلام داشتند و به او خبر دادند که میتواند خزانۀ خالی خود را با خزائن معبد یهود پر سازد، در یکی از روایات آمده است که او خزانهدار خود هلیودوروس را به اورشلیم فرستاد تا خزائن معبد را توقیف کند ولی او رؤیای ترسناکی دید و از این کار منصرف شد.
سلوکید در سال ۱۷۵ قبل از میلاد در گذشت و برادرش انتیوکوس چهارم که از پیروان تمدن یونان بود به جای او نشست. او فرمانروای نیرومندی بود ولی به قدری متلونالمزاج بود که عدۀ زیادی او را به جای اپیفانیس (به معنی مظهر خدا) که لقب رسمیاش بود، اپیمانیس (مرد دیوانه) میخواندند. انتیوکوس در امور فلسطین مداخله کرد و به جای اونیاس سوم برادرش جاسون را تعیین نمود زیرا وی قول داده بود پول زیادی به خزانۀ دولتی بپردازد و رسوم یونانی را در اروشلیم متداول سازد به شرطی که یهودیان به عنوان اتباع انطاکیه ثبت شوند. بعد از انتصاب جاسون، درست در کنار معبد یهود یک ورزشگاه ساخته شد. کاهنان برای تماشای مسابقات، جلسات معبد را ترک میکردند. جاسون حتی آنقدر سرسپرده شد که حاضر گردید در بازیهایی که به افتخار تیریان بت ملکارت ترتیب داده شده بود شرکت نماید و برای این منظور هدایایی برای قربانی بفرستد. فرستادگان وی از شرکت در این کار که توهین به مقدسات محسوب میشد خودداری کردند و به همین دلیل هدایای او برای بنای استحکامات نیرویی دریایی سوریه به کار رفت.
آنتیوکوس گرفتار رقابت با مصر گردید. چون میترسید جاسون وفادار نماند، منلیوس را که او هم از یهودیان طرفدار تمدن یونان بود و با نقشههای سوریه موافقت داشت به جای او انتخاب کرد. حملۀ آنتیوکوس به مصر با شکست مواجه گردید زیرا سفیر روم او را مجبور ساخت که عقبنشینی کند. وی که از این ناکامی خشمگین شده بود، با عصبانیت به اورشلیم برگشت و آتش غضب خود را بر سر یهودیان فرو ریخت. عدۀ زیادی از ساکنان شهر به بردگی فروخته شدند. دیوارهای شهر خراب گردید. معبد یهود غارت شد و خزائن آن به تاراج رفت و به بتکدهای برای عبادت زئوس المپیا تبدیل گردید. در ۱۵ دسامبر ۱۶۸ قبل از میلاد تصویر این بت بر محراب قرار داده شد و ده روز بعد یک خوک در برابر آن قربانی گردید. مذبحهای بتپرستان در تمام نقاط کشور بر پا شد و شرکت در جشنهای بتپرستان برای همه اجباری گردید. کسانی که تورات داشتند یا به خواندن آن مبادرت میورزیدند به اعدام محکوم میشدند. نگهداری روز سبت و ختنه ممنوع گردید.
اوضاع برای یهودیان دیندار غیر قابل تحمل شد و کشمکشهایی به وجود آمد. جرقهای که آتش جنگ را شعلهور ساخت، شورش متاتیاس یک کاهن سالخورده در دهکدۀ مودین بود. وقتی نمایندۀ دولت به این دهکده آمد که مردم را وادار به گذرانیدن قربانی بتپرستان سازد، قول داد که اگر متاتیاس به عنوان سالخوردهترین و محترمترین اهل این دهکده برای اولین بار قربانی بگذارند، وی به او پاداشی خواهد داد. متاتیاس این پیشنهاد را به شدت رد کرد و وقتی یک یهودی که دارای اعتقاد سستی بود خواست به جای او قربانی بگذارند، متاتیاس او را بر روی مذبح کشت. به علاوه چون از دیدن توهین به مقدسات، خونش به جوش آمده بود، مأمور دولت را هم کشت و مذبح را ویران ساخت.
متاتیاس و پسرانش همراه خانوادههایشان به بیابان فرار کردند و عدهای دیگر به آنها پیوستند. در نبردی که بعد از این واقعه روی داد، در ابتدا وضع یهودیان وخیم تر شد. متاتیاس کمی بعد در گذشت و در مودین دفن شد. پسرش یهودا ملقب به مکابیوس (یعنی چکش) جنگ را ادامه داد. سوریهای ها در ابتدا مکابیها را یک نیروی چریکی کماهمیت میپنداشتند ولی وقتی یک لشکر نیرومند سوریهای در بیت هورون منهدم گردید، آنتیوکوس به جدی بودن شورش پی برد. لشکر عظیمی فراهم کرد و حقوق یکسالۀ آنها را قبلاً پرداخت نمود و فرماندهی آن را به ارتشبد لیسیاس سپرده، خودش به طرف شرق حرکت کرد. در یک نبرد کوتاه ولی شدید، یهودا دو بار سوریهایها را شکست داد و آنها را از اورشلیم بیرون راند. معبد بزرگ تطهیر شد و مذبح جدیدی نصب گردید. جلسۀ تقدیس مجدد منعقد شد و به یادبود این واقعه یک عید جدید برقرار گردید. یهودا بعد از این موفقیت، سرزمینهای شرق رود اردن را به تصرف آورد و فلسطین را در اختیار خود گرفت.
وقتی خبر این شکست به آنتیوکوس چهارم رسید، به قدری به روحیهاش ضربه وارد شد که کمی بعد جان سپرد. نبرد توسط جانشین وی ادامه یافت. یهودا مکابیوس از دولت روم کمک خواست ولی با وجودی که آن دولت وعدۀ مساعد داد، عملاً کمکی به یهودا نرسید. وی در جنگ کشته شد و برادرش یوناتان جانشین وی گردید. جنگ تا سال ۱۴۳ قبل از میلاد ادامه یافت و در آن موقع شمعون برادر دیگر یهودا به عنوان هم پیمان دمتریوس دوم که در پی تصرف تاج و تخت سوریه بود انتخاب گردید. دمتریوس در سال ۱۴۲ قبل از میلاد به شمعون آزادی سیاسی و معافیت از مالیاتهای حال و آینده را ارزانی داشت. کوششها و تلاشهای مکابیها به نتیجه رسید و یهودیه استقلال خود را بازیافت.
پیروزی مکابیها نفوذ سلوکیه را در فلسطین به طور قطع پایان داد و تا حملۀ روم، استقلال داخلی دولت یهود را تأمین کرد. معهذا تأثیر فرمانروایی سلوکیه خیلی زیاد بود. این تمدن یونانی باعث گردید که یهودیان مقاومت بیشتری نشان دهند و پیوسته در فکر حیات ملی خود باشند و در میان مللی که پراکنده بودند هویت ملی خود را حفظ کنند و از بین نروند.
برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)
نوشتۀ مریل سی تنی
ترجمۀ ط. میکائیلیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |