سه خدمت حیاتی در زندگی سه رسول کلیدی مسیح در دوران عهدجدید
سه خدمت حیاتی در زندگی سه رسول کلیدی مسیح در دوران عهد جدید
در عهد جدید با سه شخصیت برجسته از میان رسولان مسیح با خدمتی حیاتی برای کلیسای مسیح در تمام اعصار روبرو هستیم. در این مطالعه تلاش میکنیم تا آنچه خدا توسط تجربیات این سه شخصیت میخواهد به ما بگوید را درک کنیم.
این سه رسول مسیح عبارتند از: پطرس، پولس و یوحنا. مطالعۀ خود را با پطرس شروع کنیم:
پطرس: در حال انداختن دام در دریاست (متی ۴: ۱۸ ترجمۀ قدیمی)
باور عموم چنین است که مرقس در انجیل خود گزارشی را که پطرس برای او بازگو کرده بود، نگاشته است. به علاوۀ این انجیل، رسالههای پطرس و رخدادهای زندگی او که در چهار انجیل دیگر و کتاب اعمال رسولان درج شده، منابع اصلی ما هستند.
خدمت پطرس چه بود؟
در رسالههای او کاملاً مشهود است که خدمت یک رسول چیست. اما در گزارشهای اناجیل یک چیز کاملاً روشن است که خداوند ما عیسای مسیح او را «صیاد جانها» نامید. این مهمترین مأموریت پطرس شد. او میبایست با ضرورت بسیار، تعداد زیادی از مردم را وارد ملکوت میکرد. سپس در قیصریۀ فیلیپی وقتی پطرس آن اعتراف مهم را کرد که عیسی همان مسیحِ خداست، این مسئله دوباره توسط خداوند تأئید شد. بعدها پطرس به خدمت شبانی «خوراک دادن به گوسفندانش» دعوت شد. اما در رابطه با چنین کلیسایی، اولین کلمات عیسی به او چنین است: «کلیدهای ملکوت آسمان را به تو میسپارم» (متی ۱۶: ۱۹ ترجمۀ قدیمی).
کلید با وجود معانی مختلفی که دارد، تصویر ورود به محل یا آغاز کاری را به ما میدهد. توسط کلید از در وارد میشویم و به دیگران نیز امکان ورود میدهیم.
در خدمت پطرس شاهد پیشتازی او در وارد کردن دیگران به ملکوت خدا هستیم:
- کلیسا در اورشلیم با موعظۀ او در روز پنتیکاست آغاز شد و در واقع پطرس دَرِ ملکوت آسمان را برای یهودیان گشود.
- کلیسا در میان غیریهودیان با نزول روح القدس بر کرنیلیوس و خانوادۀ او در قیصریه شروع شد و وقتی پطرس مسیح را در منزل این رومی موعظه کرد، دَرِ ملکوت را این بار برای غیریهودیان باز کرد.
- بار دیگر در سامره، پس از ایمان آوردن سامریها توسط فیلیپس، این پطرس بود که توسط فیلیپس دعوت شد تا کلیسا را در میان سامریان با دعا برای دریافت روح القدس، تأسیس کند.
البته این امری است مسلم که دیگران هم این خدمات را بعدها انجام دادند (برای نمونه خدمت پولس رسول بعدها در میان غیریهودیان پرثمر بود) اما پطرس در این امور پیشتاز بود. از دیدگاه تاریخی این پطرس بود که کلید را در دست داشت و درها را میگشود. او از جانب خدا خوانده شده بود تا پیشتاز باشد. به ما در انجیل گفته شده که پطرس در حالی که تور ماهیگیری را به دریا میانداخت به خدمت دعوت شد. به نظر میآید که شغل او (به شکل نمادین) به خدمت او در تمام زندگیاش شکل بخشید. مهمتر از هر چیز دیگری او خوانده شده بود تا کار مبشر را انجام دهد. با انداختن تور ماهیگیری به دریا، انواع ماهیها صید میشوند. و این مأموریت پطرس بود.
البته این را نادیده نمیگیریم که پطرس خدمات ارزندۀ دیگری هم در کلیسای اولیه کرد اما خدمت کلیدی او همین بود.
پولس: «کسب ایشان خیمهدوزی بود» (اعمال رسولان ۱۸: ۳ ترجمۀ قدیمی)
هیچکس منکر این حقیقت نیست که پولس هم انجیل را موعظه کرد. اگر این کار را نمیکرد کار پیشتازانۀ پطرس را بیاهمیت میساخت و ثمرۀ کار پطرس دور انداخته میشد. هرگز این فکر را نکنید که خدمات مردان خدا در نقطۀ مقابل هم قرار دارند.
در حالی که پطرس خدمت پیشتازی را بر عهده داشت، مأموریت پولس بنا و احداث بود. خدمت او بنای کلیسای مسیح بود. شغل او خیمهدوزی بود. تور ماهیگیری پطرس در دستهای پولس تبدیل به خیمه میشود. یک تور ماهیگیری ساختار خاصی ندارد و پولس به این تورِ بدون ساختار، شکل و معنا بخشید. او به فیض خدا سازندۀ خانۀ خدا شد. برای پولس در حالی که نجات هزاران نفر امری حیاتی بود، اما مهمتر از آن شکلگیری این نجات یافتگان بود. به احتمال زیاد پولس هرگز نجات سههزار نفر با هم در یک جا و در عرض یک روز تجربه نکرد. این امتیازی بود که نصیب پطرس شد. اما خدمت خاص پولس این بود که جانهای ایمان آورده را مطابق رؤیایی که خدا به او سپرده بود، بنا کند. خدمت پولس تکمیل کنندۀ خدمت پطرس بود و در جهت مخالف او قرار نداشت. او خود را «معمار دانا» مینامد (اول قرنتیان ۳: ۱۰ ترجمۀ قدیمی). او کلیسای مسیح را بر بنیاد عیسای مسیح قرار داد و بر روی این بنیاد آن را بنا کرد. او قوم خدا را در محبت به هم متصل کرد و به شکل معبد مقدس خدا بنا کرد تا این جماعت، جلال پسرش را آشکار و منعکس سازد. این هدفی بود که پولس از خدمت خود داشت. تمام زندگی ماجراجویانۀ او و رسالههای گرانبهای او تنها برای نائل آمدن به یک هدف بود: مسیح کلیسای پرجلالش را که به خاطر آن جانش را فدا کرد، در اختیار خود داشته باشد!
یوحنا: دامهای خود را اصلاح میکند (متی ۴: ۲۱ ترجمۀ قدیمی)
پس از تمام این رخدادها، انحرافات و ناامیدیهایی پیش آمد. پولس در فیلیپیان ۲: ۲۱ چنین مینویسد: «چرا که همه در پی نفع خویشند، نه امور عیسی مسیح» (ترجمۀ هزارۀ نو). و در رسالهاش به تیموتاؤس مینویسد که همه در آسیا او را ترک کردهاند (دوم تیموتاؤس ۱: ۱۵ ترجمۀ هزارۀ نو). این ایمانداران آسیا که پولس به آنها اشاره میکند چه کسانی بودند؟ مطمئناً بعضی از آنها کسانی بودند که خداوند در مکاشفه آنها را به چالش میکشد که این کلیساها در مکاشفه ۱: ۱۱ نام برده شدهاند. در واقع کلیساها در همان دوران اولیۀ عهد جدید از معیارهای خداوند دور شده بودند و از هدف الهی منحرف شده بودند.
در چنین شرایطی خدا یوحنا را دعوت به خدمت میکند. از نوشتجات عهدجدید چنین بر میآید که تا این وقت، یوحنا در پشت پرده مشغول خدمت بوده است. اما با درگذشت پولس، خداوند ظرف خدمتی بعدی خود را به عرصۀ ظهور میآورد که به وسیلۀ او نیاز بسیار متمایز دیگری را رفع کند. خدمت یوحنا با خدمت پطرس و پولس تفاوت داشت. او در آغاز کار در کنار پطرس خدمت میکرد و مانند پولس به طرز خاصی وظیفۀ شناساندن راز کلیسا را به عهده نداشت. اگرچه شکّی نیست که او نگران بنیاد این کلیسا بود. از دیدگاه آموزهای او چیزی برای افزودن به تعالیم پولس ارائه نمیدهد. باری که پولس بر دوش خود داشت این بود که آنچه در الوهیت پیش از بنیاد عالم طراحی شده بود، درک شود. یعنی همان طرحی که خدا در پسرش برای رهایی و تعالی بشر، در طول اعصار مختلف، ذرّه ذرّه آشکار ساخت، در پایان یعنی در این عصر کنونیِ فیض، به طور کامل در تولد، مرگ، رستاخیز و صعود مسیحش، روشن ساخت. اعلام و روشن ساختن کامل این نقشه در میان قوم خدا، مسئولیت سنگینی بود که بر دوش پولس رسول بود.
اما چه نیازی به افزودن خدمت یوحنا به خدمات پولس بود؟ پاسخ این سؤال روشن است: در پایان دوران عهدجدید، دشمنِ جانها به خانۀ خدا رخنه کرد و باعث شد تا قوم خاص خدا، یعنی کسانی که وارثین نجات بودند، از راههای او منحرف شوند. و جای بسیار تأسف بود که کلیسای افسس که اولین کلیسایی بود که مکاشفۀ پولس رسول از راز کلیسا برای آنها بیان شده بود، قاصر آمدند و از حقیقت دور شدند. حقیقت امر این است که کلیسای افسس اولین کلیسایی بود که در این دام قرار گرفت. اگر رسالۀ پولس رسول به افسسیان را با پیام عیسی در مکاشفه برای این کلیسا در مکاشفه ۲: ۱-۷ مقایسه کنیم، برایمان روشن میشود که این مردم به کجا رسیده بودند. اتفاق وحشتناکی افتاده بود و یوحنا در این برهه از زمان مأمور میشود تا اصلاحات اساسی در کلیسای خداوند ایجاد کند. در تمام عهدجدید شاهد این امر هستیم که خدمت یوحنا خدمت اصلاحات است. او هیچ نوآوری ندارد و چیز تازهای نمیگوید. آنچه یوحنا را چه در انجیلش، چه در رسالاتش و چه در مکاشفه متمایز میسازد، نگرانی او برای قوم خدا است تا به جایگاه اولیۀ خود برگردند. وقتی یوحنا برای خدمتش توسط عیسی دعوت شد، او نیز مانند پطرس یک ماهیگیر بود، اما همچون او در قایق نبود بلکه به ما گفته میشود که در ساحل دریاچه به همراه برادرش دامها را اصلاح میکردند. وقتی مشغول اصلاح یا تعمیر چیزی هستید، هدفتان برگرداندن آن چیز به حالت اولیهاش میباشد. چیزی خراب شده یا گم شده و وظیفۀ تو تعمیر و اصلاح آن است. و این همان خدمت یوحنا است. او همیشه در حال برگرداندن ما به اصول اولیۀ الهی است.
بنابرین در این پیام به سه خدمت حیاتی اشاره شد:
۱- خدمت پطرس: باز کردن درها برای نجات قومها
۲- خدمت پولس: معمار دانا که مطابق رؤیای آسمانی که به او بخشیده شده بنا میکند
۳- خدمت یوحنا: وقتی انحراف و شکست روی داده، یوحنا وارد صحنه میشود تا ما را دوباره به هدف اولیه بازگرداند. همان هدفی که از فکر خدا هرگز دور نشده و همواره در پی تحقق بخشیدن به آن است و تا پیاده شدن این هدف هرگز باز نخواهد ایستاد.
این سه خدمت که مکمل یکدیگر و با هم مرتبط هستند، کلیسا را به کمال میرسانند. خدمت پطرسگونه در هر شرایطی پیشتاز امور است. خدمت پولس وار بنا کردن بر بنیاد است و خدمت به روش یوحنا، برگرداندن مسائل به حالت اولیه است، یعنی جایی که مقصود اولیۀ خدا بوده.
شاید تعداد انگشت شماری از افراد باشند که با این امر مخالفت کنند که این سه خدمت، امروز نیز به عهدۀ ما است و مهمتر از همه خدمت سوم یعنی اصلاح، در پایان این عصر بزرگترین نیاز کلیسای خداست. در حالی که به جزئیات خدمت این سه ابرمرد عهدجدید با دقت بیشتری توجه میکنیم، به روحالقدس عزیز که توسط این شخصیتها با ما سخن میگوید گوش فرا دهیم که هر کدام از آنها چالش شخصی خود را برای قلوب هر یک از ما به همراه دارند.
برگرفته از کتاب “این مرد چه خواهد کرد؟” (What shall this man do? by Watchman Nee)
نوشتۀ واچمن نی (استاد چینی تبار کتاب مقدس در اوایل قرن بیستم)
ترجمۀ کشیش ورژ باباخانیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |