کتاب نکات مبهم در کتاب مقدس- فصل بیست و چهارم: آیا عیسی پس از مرگش بر صلیب به عالم مردگان رفت و برای ارواح در زندان موعظه کرد؟ آیا پس از مرگ، فرصت دیگری هم هست؟
فصل بیست و چهارم: آیا عیسی پس از مرگش بر صلیب به عالم مردگان رفت و برای ارواح در زندان موعظه کرد؟ آیا پس از مرگ، فرصت دیگری هم هست؟
در اول پطرس ۱۸:۳-۲۰ نوشته شده که مسیح پس از مرگ روی صلیب به عالم اموات رفت و به ارواحی که در زندان بودند موعظه نمود. بسیاری میپرسند که معنی این چیست؟ پاسخ ساده به این سؤال را باید در متن آیات یافت، اما باید دقیقاً به هر چه نوشته شده دقت نمود: «زیرا که مسیح نیز برای گناهان، یک بار زحمت کشید؛ یعنی عادلی برای ظالمان تا ما را نزد خدا بیاورد، در حالیکه به حسب جسم مُرد، لیکن به حسب روح زنده گشت و به آن روح نیز رفت و موعظه نمود به ارواحی که در زندان بودند که سابقاً نافرمانبردار بودند، هنگامی که حلم خدا در ایام نوح انتظار میکشید، وقتی که کشتی بنا میشد که در آن جماعتی قلیل یعنی هشت نفر به آب نجات یافتند».
نکتهای که در این آیات موجب سؤتفاهم میشود این است که موعظۀ عیسی خطاب به ارواح مردگان ظاهراً بدین معنی است که حتی بعد از مرگ هم مردگان فرصت دیگری برای توبه دارند. بعضیها برای اینکه چنین استنباطی نشود، ماجرا را چنین تفسیر میکنند که منظور از روح، روحالقدس است. به نظر آنها مسیح توسط روحالقدس و از زبان نوح (در دورۀ قبل از طوفان) خطاب به مردمان آن دوره موعظه کرده و نه بعد از مرگ. همان مردمان زمان نوح، چون به مسیح به وسیلۀ نوح گوش ندادند، اکنون در زندان بهسر میبرند. در تأیید تفسیر فوق، نویسندهای سعی بسیار نموده و با مهارت زیاد و دانش فوقالعاده از دستور زبان یونانی سعی در اثبات آن کرده است، اما به نظر من این تفسیر چندان صحیحی نیست و صرفاً حالت توجیهی دارد. کلمه «روح» که در آیۀ ۱۸ آمده نمیتواند معنی «روحالقدس» داشته باشد. این آیه تمایز میان جسم و روح مسیح را نشان میداد. مسیح در هنگام مرگ جسماً روی صلیب مُرد، اما روحاً زنده گشت. در حالیکه جسم مُرده مسیح بیحرکت در قبر قرار داشت، روح او رفت و به ارواح در زندان موعظه نمود. به نظر من این مناسبترین تفسیر آیات فوق است.
پس آیا میتوان نتیجه گرفت که به کسانی که در بیاطاعتی از خدا مردهاند و در محل تنبیه و عذاب هستند، فرصت دیگری داده خواهد شد؟ پاسخ ما هر چه باشد، باید نسبت به کلام خدا منصف و مطیع باشیم، حتی اگر بعضی آیات آن با تعالیم قطعی ما هماهنگ نباشد. برداشت من از این آیات این است که مفهوم اینها الزاماً این نیست که فرصت دیگری به مردگان داده شده است. اگر به این سه نکته دقّت کنیم، این موضوع روشن میشود: عیسی خطاب به چه کسانی موعظه نمود، چه چیزی را موعظه نمود و نتیجۀ موعظه او چه بود.
اول، عیسی خطاب به چه کسانی موعظه نمود؟ پاسخ این است: «به ارواحی که در زندان بودند»، ولی این ارواحِ در زندان چه کسانی بودند؟ آیا روحهای انسانهای شریری بودند که از جهان رخت بربسته بودند؟ کلمۀ ارواح معمولاً درمورد روحهای انسانهای فوت کرده به کار نمیرود. در کتاب مقدس کلمۀ فوق به طور مداوم برای فرشتگان و موجودات روحانی شریر به کار رفته است (عبرانیان ۷:۱، ۱۴:۱ یا متی ۱:۱۰، مرقس ۱۱:۳، لوقا ۱۸:۶، ۲۱:۷، اعمال رسولان ۲۱:۱۹، اول یوحنا ۱:۴)، تنها جایی که کلمۀ «ارواح» درمورد انسانها به کار رفته عبرانیان ۲۳:۱۲ است. اگر به این اصل توجه کنیم پس باید این تفسیر را بپذیریم که موعظۀ عیسی خطاب به انسانها نبود، بلکه برای ارواح شریر و نامطیع نسبت به خدا در زمان نوح که در زندان بودند بیان شد. در تأیید این مطلب میتوان پیدایش ۲:۶ را آورد: «پسران خدا، دختران آدمیان را دیدند که نیکو منظرند و از هر کدام که خواستند زنان برای خویشتن میگرفتند.» بسیاری از مفسرین معتقدند که این «پسران خدا» همان فرزندان شیث که مرد خداشناسی بود، هستند، اما اگر بخواهیم کتاب مقدس را با کتاب مقدس تفسیر کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که این پسران خدا باید ارواح مافوق طبیعی باشند.
در این مورد میتوان یهودا آیۀ ۶ را بهعنوان آیۀ اثباتی آورد. در آیه آمده که «فرشتگانی را که ریاست خود را حفظ نکردند، بلکه مسکن حقیقی خود را ترک نمودند، در زنجیرهای ابدی در تحت ظلمت به جهت قصاص یوم عظیم نگاه داشته است» در آیۀ بعد به ما گفته شده که فساد شهرهای سدوم و عموره نیز «مثل ایشان» (یعنی همان فرشتگان مذکور در آیۀ ۶) بود. پس میتوان نتیجه گرفت که اشارۀ رسالۀ یهودا به همان پیدایش ۲:۶ و فساد فرشتگان است .
در دوم پطرس ۴:۲ نیز اشارۀ دیگری وجود دارد: «… خدا بر فرشتگانی که گناه کردند شفقت ننمود، بلکه ایشان را به جهنم انداخته به زنجیرهای ظلمت سپرد تا برای داوری نگاه داشته شوند» پس مفهوم روشن موعظۀ عیسی به ارواح در زندان این است که مخاطبین او فرشتگان شریری بودهاند که در ایام نوح گناه کردند.
مسئلۀ دیگری که باید روشن شود این است که منظور از عبارت «موعظه نمود» در اول پطرس ۱۸:۳-۲۰ چه میباشد. در عهد جدید دو کلمه وجود دارند که به «موعظه» ترجمه میشوند، یکی به معنی «موعظأ انجیل» است و دیگری به معنی «اعلام ورود پادشاه یا ملکوت». همین کلمهای که معنی اخیر را دربردارد، در این آیه به کار رفته است. در آیۀ مذکور هیچ اشارهای نیست که مژدۀ انجیل و دعوت به نجات، موعظه شده باشد. مسئله این است که ملکوت مسیح پادشاه و پایان کار او بر صلیب اعلام شده است، نه دعوت گناهکاران به توبه. پس اگر این تفسیر که منظور از «ارواح »همان فرشتگان شریر است را نپذیریم باز نمیتوانیم چنین برداشتی داشته باشیم که پس از مرگ هم امکان توبه و نجات هست.
نکتۀ سوم این است که نتیجۀ موعظه چه بود؟ هیچ ذکری نشده که یکی از ارواح در زندان توسط آن موعظه توبه کرده و نجات یافته باشد. در هیچ جای دیگری کتاب مقدس هم چنین تأییدی نداریم که پس از مرگ، فرصتی برای توبه و نجات باشد. هدف موعظۀ عیسی این بود که پادشاهی و ملکوت خود را اعلام نماید. زمانی خواهد رسید که هر زانویی از آنچه در آسمان، بر زمین و زیر زمین است خم خواهد شد و هر زبانی اقرار خواهد کرد که عیسای مسیح خداوند است (فیلیپیان ۱۰:۲-۱۱)، ولی این اقرار اجباری، نجاتی را برای انسانها و فرشتگان شریر در پی نخواهد داشت. ما باید الآن که زنده هستیم با ارادۀ آزاد و با میل شخصی، مسیح را بپذیریم و در اعتراف به ایمان، از نجات و رستگاری بهرهمند شویم. در دنیای پس از مرگ دیگر فرصتی نخواهیم داشت. بالآخره روزی باید در مقابل او زانو زنیم. خوشا به حال کسی که اکنون در برابر عیسای مسیح زانو میزند و اعتراف میکند که او خداوند است، برای جلال خدای پدر.
نوشتۀ آر. اِی. تورِی
ترجمۀ کشیش نینوس مقدسنیا
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |