باستان شناسی و کتاب مقدس: اسین های قمران و یوحنای تعمید دهنده
اسین های قمران و یوحنای تعمید دهنده
در مورد یوحنای تعمید دهنده لوقا چنین می گوید: «پس طفل نمو کرده در روح قوی گشت و تا روز ظهور خود برای اسرائیل در بیابان به سر می برد» (لوقا 1: 80). خانۀ یوحنای تعمید دهنده در کوهستان یهودیه بود (لوقا 1: 39، 40، 65).
گرچه هیچ چیز به طور قطعی مشخص نیست اما می توان به سادگی پذیرفت که یوحنای تعمید دهنده در بعضی قسمت ها با اسین ها در ارتباط بوده است. خصوصیات بسیاری در زندگی وی وجود دارد که او را مشابه اسین ها می سازد. هم یوحنای تعمید دهنده و هم اسین های قمران اشعیا 40: 3 را تأکید بر مهیا کردن «راه خداوند» بیان می کردند. اما یوحنای تعمید دهنده به زودی متوجه گردید که بعضی از موارد اسین ها، برای آماده ساختن قوم به منظور بازگشت ماشیح، مناسب و مساعد نیست. بنابراین حتی اگر با آن ها ارتباطی داشته، می باید از آنها جدا شده و خود را وقف موعظه به توبه و تعمید در درۀ اردن نماید.
پیام یوحنای تعمیددهنده، پیام توبه بود (متی 3: 2؛ مرقس 1: 4؛ لوقا 3: 3) و این امر در الاهیات قمران نیز یک نکتۀ اساسی محسوب می گردید. آن ها به «عهد توبه» تعلق داشتند و خودشان را «توبه کاران اسرائیل» می نامیدند. تعمید توبه که یوحنا انجام می داد مشابه همان تعمید آب اسین ها است. به هر حال تعمید در میان قمرانی ها یک آیین عبادی خالصانه بود و اشخاص تعمید گیرنده، خود را از هر آنچه که متعلق به اجتماع آن ها نبود، به شدت جدا می ساختند. اعلام جدی کیفر خواست بر علیه قوم یهود، که از ویژگی های یوحنای تعمیددهنده بود، به همان صورت از ویژگی ها اسین نیز محسوب می گردید. آن ها به اشخاصی که به گروهشان تعلق نداشتند به دید فرزندان تاریکی نگاه می کردند؛ یعنی افرادی که با بلیعال در ارتباط هستند. آن ها خودشان را یهودیان حقیقی می دانستند که مطابق با شریعت زندگی می کنند. برای آن ها فقط مراسم تعمید می توانست مفهوم داشته باشد.
یوحنا تعمید را با «روح القدس و آتش» به تصویر می کشد (متی 3: 11). تعمید با آتش باعث پاکی از گناه و قدرت بر گناه می گردد. در ادبیات قمران نه تنها خدا «بر روی او، ماشیح، آب می پاشد»، بلکه روح حقیقت همچون آب تقدیس کننده، او را از تمامی زشتی ها تقدیس می کند و ماشیح نیز، روح القدس را بر قوم خود می ریزد و آن ها را به اشخاص مسح شده، تبدیل می کند.
یوحنای تعمید دهنده در اعلام پیامش بسیار پر حرارت و جدی بود. اما قمرانی ها خود محور و بسیار فرقه گرا بودند و عقایدشان را انتشار نمی دادند. آن ها بچه ها را برای تربیت در طریق خود می پذیرفتند. یوحنای تعمید دهنده طریق ماشیح را آماده می کرد و پیشرو او بود. اجتماع قمران زمانی که ماشیح آمد، او را نشناختند. ریاضت، آن ها را به سوی یک بن بست هدایت می کرد و هرگز هادی آن ها به سوی او که آمده بود تا گناه جهان را بردارد، نبود.
برگرفته از کتاب دائرةالمعارف کتاب مقدس
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |