دفاعیات ایمانمدافعین ایمان مسیحی

۱۱ دانشمند خداناباور و آگنوستیک معاصر که به مسیحیت روی آوردند

5/5 - (2 امتیاز)

۱۱ دانشمند خداناباور و آگنوستیک معاصر که به مسیحیت روی آوردند

۱ – آلبرت هنری راس (۱۸۸۱ تا ۱۹۵۰)
آلبرت راس یک روزنامه‌نگار و وکیل انگلیسی بود. در ابتدا او از پیروان داروین بود که کتاب مقدس مسیحیان را مورد نقد قرار می‌داد. راس با نام مستعار فرانک موریسون فعالیت می‌کرد.

راس در طی مقاله‌ای کوتاه تحت عنوان «آخرین مرحلۀ عیسی» رستاخیز مسیح را رد کرد. اما در نهایت مانند لی استروبل بررسی‌های او، موجب ایمان آوردنش شد و در نتیجۀ این ایمان کتاب «سنگ را که غلطانید» را در سال ۱۹۳۰ به رشته نگارش درآورد (این کتاب به زبان فارسی نیز ترجمه شده و موجود است).

۲- آنتونی فلو (۱۹۲۳ تا ۲۰۱۰)
آنتونی فلو فرزند یک واعظ بود. او یک فیلسوف بریتانیایی بود که از بی‌خدایی حتی قبل از داوکینز و هیتچنز و در دهۀ۱۹۸۰ دفاع می‌کرد.

در سال ۱۹۵۰ مقالۀ کوتاهی به نام «الاهیات و دروغ‌نمایی» نوشت که در آن وجود خدا را انکار می‌کرد. پس از آن به سرعت به عنوان یک روشنفکر مشهور خداناباور معروف شد و کتاب‌های زیادی در زمینۀ انکار وجود خدا نگاشت.

در سال ۲۰۰۴، باورهای او تغییر یافت و به ایمان خود به خدا معترف شد که این امر باعث شگفتی در جامعۀ خداناباور شد.
فلو سه سال پیش از مرگش کتابی تحت عنوان «خدا هست: چگونه نظر مشهورترین خداناباور جهان تغییر یافت» را نوشت.

۳- آلیستر مک گراث (۱۹۵۳)

آلیستر مک گراث کشیش کلیسای اسقفی، مورخ و دانشمند شیمی‌آلی و از اهالی ایرلند است که به نظریۀ تکامل اعتقاد داشت. او همچنین پروفسور علوم و مذهب است که تبدیل به مدافع ایمان مسیحی و نویسنده شد.

شاید بتوان گفت او باهوش‌ترین مسیحی قرن حاضر است. نوشته‌های او در زمینۀ الاهیات تاریخی، الاهیات نظام‌مند، رابطه بین علم و دین می‌باشد.

در سال ۲۰۰۴ کتابی تحت عنوان «ابهام خداناباوری، توهم داوکینز؟» نوشت که یکی از باارزش‌ترین آثار او محسوب می‌شود.  مک گراث دارای سه دکترا از دانشگاه آکسفورد در زمینه‌های فیزیک آلی مولکولی، الاهیات و تاریخ تفکر است.

۴- فرانسیس کالینز (۱۹۵۰)

فرانسیس کالینز یک پزشک و متخصص ژنتیک امریکایی است. او ژن‌های مرتبط با تعدادی از بیماری‌ها را کشف کرد. این کشف موجب پدید آمدن پروژۀ ژنوم انسانی و سرآغاز بیولوگوس شد.

کار کالینز بر روی ژنوم انسانی دلایل غیرقابل انکاری مبنی بر وجود خدا ارائه داد. او همچنین مدعی است که تکامل و ایمان با یکدیگر سازگاری دارند و چنین استدلال می‌کند که برای درک جهان، علم و ایمان مکمل یکدیگرند.

کالینز بسیاری از مذاهب را بررسی کرد و علی‌رغم مقاومت بسیارش، شواهد به حدّی روشن بودند که در دهۀ ۱۹۷۰ به مسیحیت روی آورد.

۵- جان گوردون (۱۹۳۳)‌
سر جان گوردون یک زیست شناس پدیدۀ گسترش و رشد است که به خاطر تحقیقاتش در زمینۀ پیوند هسته‌ای، شبیه‌سازی و سرطان انجام داد، شهرت یافته است. او در ابتدا خود را آگنوستیک معرفی می‌کرد ولی بعدها مواضع مذهبی خود را به مسیحی لیبرال متعلق به کلیسای انگلستان تغییر داد.

در سال ۲۰۱۲ گوردون به همراه شینیا یاماناکا جایزۀ نوبل را در زمینه‌های فیزیولوژی یا پزشکی را به همراه فهرست بلندبالایی از اکتشافات علمی و علوم عقلانی دریافت کردند.

۶- جان لنوکس (۱۹۴۳)

جان لنوکس ریاضی‌دان و فیلسوف علوم، اهل بریتانیا است. او پروفسور ارشد ریاضیات در دانشگاه آکسفورد و همینطور عضو ارشد انجمن ریاضیات و فلسفۀ علوم در کالج گرین تمپلتون است. نقطۀ تمرکز تحقیقات جان لنوکس بر «نظریۀ اجماع» است که در علوم فیزیک و شیمی و کامپیوتر کاربرد دارد.

نقطۀ اوج تردید وی نسبت به وجود خدا در هنگام نوجوانی او بود ولی مطالعات او در ریاضیات و علوم، به درک او از طراح هوشمند عمق بیشتری بخشید.

لنوکس در مناظره‌های متعددی با خداناباوران برجسته حضور یافته و در زمینۀ رابطه بین علم و ایمان مطالب زیادی نوشته است.

۷- جان اِکلِس (۱۹۰۳ تا ۱۹۹۷)

سِر جان اِکلِس یک متخصص عصب شناس و برندۀ جایزۀ نوبل در زمینۀ پزشکی فیزیولوژی بود.

او یک کاتولیک معتقد بود که به تدارک الهی بیش از رخدادهای مادی تکامل بیولوژیکی باور داشت. ملکۀ انگلستان به خاطر کارهای پزشکی فوق العاده‌اش به او نشان شوالیه را اعطا کرد.

اِکلِس تمام دوران حرفه‌ای خود را در زمینۀ تحقیقات مغز و اعصاب صرف کرد زیرا اعتقاد داشت که شناخت مغز و اعصاب مشکلات بسیاری را حل می‌کند. همینطور اعتقاد داشت که طبیعت‌گرایی در توضیح منحصربه‌فرد بودن روح و روان شکست خورده  و آفرینش هوشمند و الهی برای تشریح پیچیدگی این موضوع ضروری است.

۸- جوردن پیترسون (۱۹۶۲)

جوردن پیترسون یک روشنفکر و “خداناباور واقع‌گرا” بود که به الاهیات علاقه داشت و همواره برای آشتی با تصویر خدای بامحبت کتاب مقدس در کشمکش بود. با این وجود، به مطالعۀ عمیق کتاب مقدس پرداخت. او دیرپاییِ کتاب مقدس را پذیرفت و آن را به عنوان متن آکادمیک و تاریخی که متحول کنندۀ زندگی است، شناسایی کرد که حتی از صخره‌ها و امپراتوری‌ها پیشی گرفته است.

در سال ۲۰۲۲ پیترسون اعلام کرد که دیگر خداناباور نیست و سخنرانی‌های متعددی در زمینۀ کتاب پیدایش ایراد کرد.

وی همچنین با گروهی از دانشمندان برجستۀ ادبیات و الاهیات و در رسانۀ دِیلی وایر برای اطلاع‌رسانی در زمینۀ « تحلیلی جامع از کتاب خروج» همکاری نمود.

۹-  لی استروبل (۱۹۵۲)

لی استروبل یک روزنامه‌نگار پژوهشگر است که خداناباور بود. او سعی کرد ثابت کند که کتاب مقدس معتبر نیست. ولی شواهدی به دست آورد که نظر او را به کلی تغییر داد و مسیحی شد.

شواهد کلیدی که استروبل از حقیقت رستاخیز مسیح ارائه می‌دهد شامل روایت‌های شاهدان عینی، حتی غیرمسیحیان، شواهدی از قبر خالی مسیح، شواهدی از ظهور مسیح بر افراد متعدد پس از رستاخیزش و در نهایت تغییر زندگی پیروان او می‌باشد. بعد از قیامش بر افرادی متفاوت در نهایت تغییر زندگی پیروان او می‌باشد.

۱۰- نبیل قریشی (۱۹۸۳ تا ۲۰۱۷)

نبیل قریشی روشنفکر مسلمان معتقدی بود که به مدت ۱۵ سال به طور مداوم مسیحیت را مورد بررسی قرار داد. اگرچه به خدا به عنوان یک مسلمان ایمان داشت اما این خدا، خدای کتاب مقدس نبود. او به منظور پیروی از عیسی، اسلام را ترک کرد.

۱۱- روزالین پیکارد (۱۹۶۲)

روزالین پیکارد به عنوان یک خداناباور تربیت شده بود و در جوانی به مسیح ایمان آورد. او دانشمند و مخترعی است که گروه‌ تحقیقاتی ام آی تی را در زمینۀ محاسبات احساسی پایه‌گذاری کرده و بالاترین افتخارات حرفه‌ای یک مهندس را به خود اختصاص داده است.

کار پیکارد شامل توسعه بخشیدن به تکنولوژی و ابزارهایی است که روی احساسات و همچنین ارتباطات میان انسان‌ها فعالیت می‌کنند.

پیکارد می‌گوید: «قبلاً فکر می‌کردم ایمانداران مغز خود را از پنجره دور ریخته‌اند.»

اما با شروع مطالعۀ آثار فیلسوفان و الاهیدانان مسیحی مانند سی اس لوئیس و توماس آکویناس نظر او تغییر کرد.

علاوه بر این پیکارد این موقعیت را به دست آورد که شاهد رفتارهای سخاوتمندانه و خیرخواهانۀ مسیحیان مؤمن در زندگی شخصی خود باشد.

۱۲- گیلبرت وِست (۱۷۰۳-۱۷۵۶)‏

گیلبرت وِست شاعر برجستۀ انگلیسی بود که تحصیلات خود را در آکسفورد به پایان رساند. او ‏در تلاش بود تا  رستاخیز عیسی را رد کند اما موفق نشد و بالآخره مسیحی شد و آثار متعددی در ‏مورد مسیحیت نوشت.‏

در جوانی به آزاداندیشی شهرت داشت. او به شدت تحت تأثیر فلسفۀ روشنگری زمان خود بود، ‏که عقل و تحقیق علمی را بر جزم دینی ترجیح می‌داد.‏

وِست در کتاب خود “مشاهدات در تاریخ و شواهد” رستاخیز عیسای مسیح، که در سال ۱۷۴۷ ‏نوشته شد، استدلال می‌کند که رستاخیز یک رویداد تاریخی قابل تأیید است و شواهد از ادعای ‏مسیحیان مبنی بر برخاستن عیسی از مردگان پشتیبانی می‌کنند.‏

۱۳- سایمون گرین‌لیف (۱۷۸۳-۱۸۵۳)‏

سایمون گرین‌لیف، بنیانگذار ارشد دانشکدۀ حقوق هاروارد. او مأموریتی را برای ردّ روایت ‏کتاب مقدس، به ویژه رستاخیز عیسای مسیح آغاز کرد. او کتاب «شهادت مبشرین» را برای اثبات ‏افسانه بودن مسیحیت نوشت. با این حال، در حالی که او عمیق‌تر در شواهد و مدارک تحقیق ‏کرد و شهادت شاهدان عینی را بررسی کرد، شروع به زیر سؤال بردن فرضیات خود کرد.‏

در این مدت، او با برخی از شاگردانش در مورد شواهدی مبنی بر رستاخیز عیسای مسیح گفتگو ‏کرد. آنها او را به چالش کشیدند تا حقایق و قابل اعتماد بودن گزارش‌های شاهدان عینی را ‏بررسی کند که منجر به تغییر دیدگاه او شد.‏

در نهایت، گرین‌لیف به حقیقت مسیحیت معتقد  شد و به ایمان مسیحی روی آورد.‏

منبع مقاله: https://www.john15.rocks/list-intellectual-atheists-scientists-became-christians-believed-god-bible/
ترجمۀ نادره عرفانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO