کودکان و هجوم آسمان
چقدر جالب است که هر چه کودکتر شوی بیشتر از پادشاهی آسمان بهره خواهی برد.
مدتهاست که ننوشته ام، برای آنکه بنویسی باید بنوشی از مجرای لایزال رحمتش و از خنکای حضورش سرشار شوی و بگذاری که امواج تنفس مسیح بر گونه روحت عبور کند و در این میان چنان در این سلوک شخصی خود فرو می روی که دیگر نمی خواهی حرف بزنی و هرچه بیشتر سرشار می شوی بیشتر خود را به لب فرو بستن می سپاری.
چقدر جالب است که هر چه کودکتر شوی بیشتر از پادشاهی آسمان بهره خواهی برد. ناب می شوی، کودک می شوی، آسیب پذیر میشوی و تازه آنجاست که خدا تو را در آغوش می گیرد و حتی حلقه عزیزترین نزدیکانش هم نمی توانند توجه خداوند زنده ما را از تو بربایند( انجیل متی ۱۸ آیات ۱ تا ۴ و نیز در اناجیل دیگر) درست مانند شاگردان مسیح که کودکان را از آمدن به نزد مسیح منع کردند و عیسی شاگردان را توبیخ نمود.
از زبان یکی از روحانیون آکادمیک که سالها را در تدریس علم الهی گذرانده بود شنیدم که گاهی اوقات توبیخ احساسات توسط عقلانیت ما جلوی برکات را می گیرد.می بایست که احساسات خود را مهار کرده و جلوی لجام گسیختگی آتش احساسات خویش را بگیریم اما نه به این قیمت که منافذ روح خویش را به روی گشودگی به سمت ماورای پندار و حیطه عقلانیت مسدود کنیم.
آگوستین، لوتر، جان وسلی و کارل بارت که بزرگان علم کلام و الهیات مسیحی اند خود هرکدام بزرگترین گنجینه های معرفت را در ملاقات های احساسی خویش با خداوند و یا کلامش دریافت کرده و خود متحول گشته اند. جالب است که کارل بارت که خود نابغه الهیات قرن بیستم لقب می گیرد زمانی که شبانی کلیسای کوچکی را در دهکده ای در سوییس بر عهده داشت و هر هفته می باید موعظه ای برای ایمانداران دهاتی و نه چندان با سواد روستا تهیه کند با این حقیقت زنده در مطالعه کلام خدا روبرو شد و تجربه دینی عمیقی را تجربه نمود. کودکی روحانی هیچ مرزی نمی شناسد و می تواند به شرط گشودگی ما در هر دلی چه عالم و چه نادان نفوذ کند.
تاریخ کلیسای مسیح پر است از داستانها و وقایع واقعی و حیرت انگیز ملاقات آسمان با کودکان، ساده دلان، کوچکان و افرادی که هیچ کس جایگاه بارزی برایشان در نظر ندارد. خدا بارها و بارها به چشمان بی ایمان بشر خصوصا بشر دوران مدرن از زبان روستاییان و کودکان سخن گفته است و جالب است که در همین قرن ما نیز در اروپا در میان حیرت و ناباوری و انکار وایراد بسیاری از ناباوران بر بسیاری از کودکان و ناچیزان و ساده دلان ظاهر گشته است که یکی از جالب ترین و واقعی ترین و تاریخی ترین این رویدادها در منطقه فاطیما در پرتغال در قرن بیستم اتفاق افتاد زمانی که فرشته ای با سه کودک چوپان روستایی شروع به ملاقات نمود که نهایتا به ملاقاتهای چندین باره و شگفت انگیز این کودکان در طی سال با مریم مقدس مادر خداوند ما عیسی مسیح انجامید که بارها و بارها در همان زمان توسط بسیاری صحت آن بررسی گشت و توسط هزاران نفر این ملاقاتها دیده و تایید شد. هر چند متاسفانه بسیاری سعی کردند این واقعه تاریخی را به شعائر دینی مکتب خودشان نسبت دهند و اعتبار آن را به حساب دین خود بگذارند اما این پدیده صد در صد مسیحی که مرتبط با تجارب عرفانی و دینی مکتب کاتولیک می باشد هیچ راهی را برای چنین قاپیدنی باز نگذاشته است.
با خواندن این رویداد واقعی بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم و شما را نیز تشویق می کنم که بیاییم دامنه پذیرش های خویش را کمی وسعت بخشیم و تجارب ایمانی خواهران و برادران مسیحی خویش را حتی اگر با سنت کلیسایی ما در وفاق کامل نباشد پذیرا باشیم و حرمت گذاریم و با آن شادی کنیم و برکات سماوی آن را نصیب خویش سازیم و جلال مسیح را در آن ببینیم و محتوای کتاب مقدسی آن را ارج نهیم.
ایمان را همه چیز ممکن است…
نوشته کیوان سیروس
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |