زندگی روزمره مسیحیسؤالات در مورد خدا

کلید شناخت ارادۀ خدا چیست؟

1/5 - (1 امتیاز)

کلید شناخت ارادۀ خدا چیست؟

  • مرز میان کلمات

مرز میان کلماتی چون دانش و حکمت و فهم مانند دیوارهایی نیست که واقعاً زیبا و واضح و دقیق دیده شوند، که یک طرف آن یک مزرعه و در طرف دیگر آن مزرعه ای دیگر باشد. آنها بیشتر شبیه فضایی هستند که آب شیرین یک رودخانه به دریای نمک می ریزد. هرگز نمی توانی بین آب شیرین و آب نمک حدّ و مرزی قائل شوی. اما همه می توانند به راحتی تفاوت میان آب شیرین و شور را تشخیص دهند.

کلماتی که به فرآیندهای دانستن اشاره دارند و کلماتی که به فرآیندهای احساسات اشاره می کنند به ناچار انعطاف پذیرتر و مبهم تر از کلماتی هستند که به اشیائی چون سگ یا گل نرگس یا هلو می پردازند. کارهایی مثل دانستن و احساس کردن، هیچ شباهتی به سگ یا نرگس یا هلو ندارد. نه می توانی آن ها را ببینی، نه لمس کنی؛ نه بشنوی و نه بو کنی. نمی توانی آن را نقاشی کنی. راستی چطور می خواهی حکمت را ترسیم کنی؟ فهم را چطور؟ این ها چیزهایی نیستند که به توانی با انگشت خود به آن ها اشاره کنی بلکه واقعیتی عجیب و غریب هستند. بنابراین، وقتی زبان سعی می کند آن ها را به تصویر بکشد یا به آن معنایی عجیب و غریب بدهد، باید فضایی برای هم پوشانی معنا و مفهوم آن قائل شود.

  • شناخت، حکمت، فهم

کولسیان 1: 9-10 می گوید:

«از روزی که این را شنیدیم، از دعا کردن برای شما باز نایستاده ایم، بلکه پیوسته از خدا می خواهیم  که شما از شناخت [این اولین واژه است که به یونانی epignōsis می باشد] ارادۀ او با در هر حکمت [دومین واژه Sophia است] و فهم  [Synesis به یونانی که گاه «بصیرت» نیز ترجمه می‌شود] روحانی پر شوید، تا رفتار شما شایستۀ خداوند باشد، و بتوانید او را از هر جهت خشنود سازید: یعنی در هر کار نیک ثمر آورید و در شناخت خدا رشد کنید [همان واژۀ epignōsis].»

بنابراین، پولس دعایش را چنین شروع می‌کند که آن ها از شناخت ارادۀ خدا پر شوند، و این گونه تمام می کند که آن ها در شناخت خودِ خدا رشد و ترقی کنند.

فکر کنم در ذهن پولس رسول ، شناختِ در حالِ رشد خدا و ِ رو به رشد  ارادۀ خدا، بخشی از همان تجربۀ شناختن است، چون وقتی کمی فکر می کنیم شناخت یک نفر یعنی بدانی که از چه چیزهایی خوشش می آید و از چه چیزهایی بدش می آید و چه آرزوهایی دارد و خواسته هایش چیست. شناختن یعنی همین.

  • شناخت در مقابل شناخت

اما برای این که مقصود پولس از شناخت خدا را بهتر بفهمیم، فکر می کنم اول از همه نظری به رومیان 1: 18-23 به ما کمک کند. درک واقعی مقصود پولس از شناخت خدا، که فکر ‌کنم خوب است اگر اول از همه به آن بپردازیم، نگاهی به رومیان 1: 18-23 است، یعنی جایی که پولس در مورد اشخاصی صحبت می‌کند که در مسیح نیستند اما در عین حال نوعی شناخت از خدا دارند. در این آیه ها او به ما چنین می گوید:

«با شرارت خود حقیقت را سرکوب می کنند. زیرا آنچه از خدا می توان شناخت بر آنان آشکار است، چون خدا آن را بر ایشان آشکار ساخته است. زیرا از آغاز آفرینش جهان، صفات نادیدنیِ خدا، یعنی قدرت سرمدی و الوهیت او را می توان با ادراک از امور جهان مخلوق، به روشنی دید. پس آنان را هیچ عذری نیست.

زیرا هر چند خدا را شناختند (این نکتۀ عجیبی است)، اما او را چون خدا حرمت نداشتند و سپاس نگفتند.»

این عبارت که «هر چند خدا را شناختند» گفتۀ عجیبی است. توجه داشته باشیم که اینجا اشاره به کسانی است که در مسیح نیستند. بنابراین، نوعی شناخت خدا وجود دارد که کاملاً بی فایده است؛ در واقع، بدتر از بی فایده است که در نتیجۀ آن محکوم هستی و عذری نداری. این همان شناخت خدا یا شناخت ارادۀ او نیست که پولس در کولسیان 1: 9 برای آن دعا می کند. او برای چنین چیزی دعا نمی کند، بنابراین سؤالی که پیش می آید این است که چه چیزی در اینجا گم شده؟ چه تفاوتی بین شناخت خدا و شناخت ارادۀ او که پولس برای آن دعا می کند و شناختی که کسانی که در مسیح نیستند، دارند، وجود دارد که آن ها را فقط تحت لعنت می آورد؟

در واقع گمشدۀ ما آن چیزی است که پولس در کولسیان 1: 9 برای آن دعا می کند؛ یعنی اینکه ما خدا را بشناسیم و ارادۀ او را در، یا به وسیلۀ هر حکمت و فهم روحانی بدانیم. کلمۀ روحانی  در این آیه به دو اسم «حکمت روحانی» و «فهم روحانی» تعادل می بخشد. کلمۀ کلیدی در این جا همان «روحانی» است که در زبان پولس به چیزی اشاره دارد که از جانب روح القدس عطا شده و توسط او نیز شکل گرفته. این فقط یک احساس مبهم از عرفان یا امثال آن نیست. این حکمت و فهمی است که توسط روح القدس عطا شده است، یعنی درک و شناختی که توسط روح القدس شکل گرفته.

بنابراین، آنچه باید اتفاق بیفتد تا انسانی که در رومیان فصل 1 به آن اشاره شده، بتواند خدا را بشناسد، روشی است که پولس برای شناخت خدا و ارادۀ او در کولسیان 1: 9 برای ما دعا می کند یعنی روح القدس، کوری چنین شخصی را نسبت به شکوه و عظمت و شایستگی خدا برطرف کند، و این واقعه را در دوم قرنتیان 4: 6 می توانیم به خوبی مشاهده کنیم، جایی که پولس می‌گوید: « همان خدا که گفت: “نور از میان تاریکی بتابد،” نور خود را در دلهای ما تابانید تا شناخت جلال خدا در چهرۀ مسیح، ما را منوّر سازد.» بنابراین، شخص نابینای سابق که در رومیان فصل 1 به او اشاره شده، اکنون خدا را در شکوه و جلالش می بیند. چند آیه قبل، در دوم قرنتیان 3: 18، پولس در توصیف این اعجاز گفته بود: «این از جانب خداوندی است که روح است.»

پس، این معجزۀ دیدن خدا چنان که هست، همان چیزی است که پولس در کولسیان 1: 9 از «کشف روحانی» یا «فهم روحانی» می‌گوید. وقتی روح‌القدس کوری ما را برطرف می‌کند، ما دیگر خدا را چنان که در رومیان فصل 1 می شناختیم، نمی‌شناسیم یعنی با نارضایتی و سرکوب کردن حقیقت. ما او را به همان شکل که با شکوه است و ارزشی ابدی دارد، شایستۀ همۀ وفاداری ها، اعتماد و محبت خود می‌دانیم. با چنین شناختی از او به شناخت راستین روحانی دست می یابیم.

  • حکمت متناسب

اکنون، برای اضافه کردن واژۀ حکمت؛ به ویژه «حکمت روحانی» – از کولسیان 1: 9، اجازه دهید به رومیان 1 برگردیم، چون پولس نیز دقیقاً همین کار را می کند. او واژۀ حکمت را در این جا اضافه می کند.

او شخصی را که ایمان ندارد به عنوان فردی که خدا را می شناسد و در عین حال آن شناخت را سرکوب می کند و از ستایش و تجلیل او خودداری می کند و حال همان خطا را به عنوان حماقت و حکمت ظاهری توصیف می کند. او می‌گوید: «آنها در اندیشۀ خود به بطالت گرفتار آمدند و دلهای بی فهم ایشان را تاریکی فرا گرفت. اگرچه ادعای حکمت می کردند، اما احمق گردیدند.» و سپس کاری می کنند که به ما نشان می دهد که واقعاً حکمت چیست: «جلال خدای غیرفانی را با تمثال هایی شبیه انسان فانی و پرندگان و حیوانات و خزندگان معاوضه کردند.» (رومیان 1: 21-23).

بنابراین، در ذهن پولس، حکمت و حماقت فقط به این مربوط نمی‌شود که مسائل را به روشنی ببینیم، بلکه انتخاب‌ها یا تجربۀ اولویت هایی است که واقعیت دارند. اگر قلب ما قلب ظلمانی باشد و با فهم روحانی روشن نشود، بسیار احمقانه عمل می کند و مبادلۀ بسیار پوچی را می کند که در رومیان 1: 23 به آن اشاره شده، یعنی مخلوق را به جای خالق می پرستد. این حماقت محض است و نوعی دیوانگی است و همان کاری است که نبود حکمت می کند. حکمت روحانی هرگز به چنین کاری دست نمی زند. فهمی که روح، از شایستگی حقیقی خدا به ما می بخشد منجر به حکمت روح می شود تا انتخاب های احمقانه نکنیم که شامل شایسته تر شمردن چیزهای دیگر به جای خدا است.

  • شناخت ارادۀ او

بنابراین، یکی از راه‌های بیان تفاوت میان حکمت روحانی و فهم روحانی این است که فهم روحانی، کار روح است که باعث می شود واقعیت را ببینیم  (به ویژه خدا، راه‌های او و اراده‌اش) یعنی همان گونه که واقعاً هستند ببینیم؛ عظیم و زیبا و باارزش و پر از حکمت. در حالی که حکمت روحانی تأثیر آن فهم روحانی است که بر نحوۀ ارزیابی ما از امور و اولویت هایی که از دل قائل هستیم، می باشد و نیز انتخاب هایی که با واقعیت هماهنگ هست (یا نیست) که نتیجۀ کوری سابق ما نیستند.

در نتیجه، وقتی پولس در کولسیان 1: 9 دعا می کند که ما «از شناخت ارادۀ او در هر حکمت و فهم روحانی پر شویم»، از خدا می خواهد تا روح‌القدس خود را بر ما بریزد، و روح‌القدس بیش از پیش کوری و تاری توانایی ما برای دیدن خدا را همان گونه که واقعاً وجود دارد، نابود کند. سپس، به عنوان ثمرۀ این فهم روحانی، حکمت روحانی را خواهیم داشت که اولویت ها را تجربه می کند و انتخاب هایی را می کند که با واقعیت هماهنگ است. و بالآخره، وقتی این دوهمان طور که می باید عمل کنند، واقعاً کار کنند، ما پر از شناخت ارادۀ خدا در زندگی روزمرۀ خود خواهیم شد.

نوشتۀ جان پایپر- 11 ژوئیۀ 2022

آشنایی با نویسنده: جان پایپر بنیانگذار و معلم وب سایت اشتیاق برای خدا (desiringgod.org) و رئیس دانشگاه الاهیات و کالج بیت لحم هستند و به مدت 33 سال به عنوان کشیش کلیسای باپتیست (تعمیدی) بیت لحم در شهر مینیاپولیس در ایالت مینه سوتا خدمت نموده. ایشان نویسندۀ بیش از 50 کتاب بوده اند که از آن جمله، اشتیاق برای خدا: تأملات یک مسیحی هِدونیست و اخیراً کتاب “تدارک” می باشند.

منبع مقاله: https://www.desiringgod.org/interviews/the-key-to-knowing-gods-will

ترجمۀ اِلما غریبیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO