کتاب نکات مبهم در کتاب مقدس- فصل شانزدهم: آیا خدای راستی و محبت، ارواح پلید را برای گمراهی مردم میفرستد؟
فصل شانزدهم: آیا خدای راستی و محبت، ارواح پلید را برای گمراهی مردم میفرستد؟
یکی از گیج کنندهترین قسمتهای کتاب مقدس را میتوان در اول پادشاهان فصل ۲۲ و تکرار آن در دوم تواریخ فصل ۱۸ یافت. در این قسمت میکای نبی سخن خود را چنین آغاز مینماید: «پس کلام خداوند را بشنو» (آیۀ ۱۹) و سپس ادامه میدهد: «من خداوندا را بر کرسی خود نشسته دیدم و تمامی لشکر آسمان نزد وی به طرف راست و چپ ایستاده بودند.» بنابه گفته میکا خداوند کسی را میطلبد که به سراغ اخاب آمده او را ترغیب کند که به راموت جلعاد برآید. در جواب، روحی پلید و کاذب جلو میآید و در حضور خداوند میایستد و میگوید: «من بیرون میروم و در دهان جمیع انبیایش روح کاذب خواهم بود.» پس از آن گفته شده که یهوه به روح کاذب چنین گفت: «پس برو و چنین بکن» (آیات ۲۰-۲۲).
در نگاه اول چنین به نظر میآید که خدا کار آن روح کاذب را تأیید نموده و در فریب اخاب شرکت نموده است.
در این باره چه توضیحی میتوان داد؟ زمینۀ متن ما روشن است. میکایا که توسط روحالقدس سخن میگفت، در نظر داشت که اخاب و یهوشافاط را از رفتن به راموت جلعاد منصرف نماید. در حالی که همۀ انبیای کذبه به هر دو پادشاه گفته بودند که باید به آنجا بروند، چون در آنجا پیروز خواهند شد. گفتۀ میکایا فرستادۀ خدا کاملاً برخلاف اظهارات انبیای کذبه بود. وی اعلام کرد که لشکرکشی آن دو پادشاه به شکست و خصوصاً به مرگ اخاب خواهد انجامید. میکایا صریحاً اظهار داشت که روح پلید از طریق آن انبیای کذبه سخن گفته است. وی این مطلب را در یک مثال به تصویر کشید. مثال ذکر شده توسط میکایا کاملاً واضح و روشن است و هیچ خطایی در تعلیم آن نهفته نیست. تعلیم قطعی میکایا در این مثال این است که روح کاذب در دهان انبیای فریبکار بوده است، ولی اگر کل ماجرا را در نظر بگیریم، خدا در آن نقشی نخواهد داشت .
خدا نه فقط در گمراهی انبیای کذبه نقش نداشت، بلکه حتی نبی خود را هم میفرستد تا به همه هشدار دهد که گفتۀ سایر انبیا در اثر روح پلید بوده است. کار خدا این بود که نتیجۀ صحیح پایان جنگ را به درستی اعلام نماید. اگر همه به خدا و نبیاش گوش میدادند از آن مصیبت هم نجات مییافتند، ولی آنها خود خواستند که فریب سخنان کذب را بخورند. خدا هم آنها را به راه خود واگذاشت، ولی البته پس از اعلام اخطارهای لازم. این روش جهانی خداست که نه فقط در کتاب مقدس، بلکه در تجربۀ زندگی شخصی ما نیز اثبات شده است. خدا به هر شخص اجازه میدهد که یا شنیدن صدای خدا و درک حقیقت را برگزیند و یا خود را به ناشنوایی زده و فریب بخورد. اگر مردم نمیخواهند به معرفت راستی گرایند تا نجات یابند، خدا هم آنها را در دروغهای خودشان وامیگذارد تا فریبهایشان را باور داشته باشند. اگر انسانها خواهان دروغ هستند خدا هم مجبورشان نمیکند که به راستی ایمان آورند (دوم تسالونیکیان ۱۰:۲-۱۲). قسمتهای دیگری هم در کتاب مقدس وجود دارند که حاکی از فرستاده شدن ارواح پلید توسط خدا هستند و این سؤال را مطرح میکنند که چگونه میتوان ایمان داشت که خدای نیکویی و محبت، چنین کاری بکند. به یکی از این قسمتها رجوع میکنیم تا برای این مشکل پاسخی بیابیم .
در اول سموئیل ۱۴:۱۶ چنین میخوانیم: «روح خداوند از شاؤل دور شد و روح بد از جانب خداوند او را مضطرب میساخت.» منظور از «روح بد» چیست؟ زمینۀ متن، موضوع را روشن میسازد. این روح بد، روح ناآرام، ناراضی و افسرده بود. موقعیت آن ماجرا چنین بود: شاؤل ثابت کرده بود که نسبت به خدا صادق و بیریا نیست. او عمداً از خدا بیاطاعتی کرده بود (اول سموئیل ۵:۱۵-۱۰، بخصوص آیات ۲۲-۲۳) و در نتیجه خدا هم روح مقدس خویش را از او برداشته بود. به همین دلیل وی دچار روحیهای ناآرام و افسرده گشته بود.
انجام این کار از سوی خدا نشانۀ عدم محبت و مهربانی وی نیست. در حقیقت خدا محبتی بیش از این نمیتوانست در حق شاؤل نماید. یکی از با محبتترین تدارکات پدر آسمانی ما این است که هرگاه از او اطاعت نکرده و رویگردان شویم، او ما را در گناهمان ناآرام و ناخشنود میسازد. اگر خدا میگذاشت که ما با شادی و آرامش خاطر به گناهان ادامه دهیم، بدترین ظلم را در حق ما مرتکب شده بود. خدا در رحمت عظیم خود، همۀ ما گناهکاران را به حضور خویش میپذیرد و اگر به او پشت کنیم ما را در گناهمان به تلخی و افسردگی دچار میسازد. اگر در این مرحله نسبت به این غم و ناآرامی، عکسالعمل صحیح نشان دهیم، به نزد خدا بازگشته و مجدداً شادی روحالقدس را تجربه خواهیم نمود. شاؤل راه غلط را انتخاب کرد و به جای رسیدن از غم به توبه، تلخی خود را عمیقتر ساخت و نسبت به برگزیدۀ خدا کینه ورزید. خدا در محبت خود، شاؤل را دچار روحیۀ بد کرد، اما این شاؤل بود که عکسالعمل مناسب نشان نداد و در نتیجه به تباهی سقوط کرد.
در دنیای امروز هم هستند بسیاری که زمانی به خدا نزدیک بودهاند، اما اکنون در دوری از خدا دچار ناآرامی و احساس بدبختی شدهاند. چنین اشخاصی باید بیدار شده و خدا را شکر کنند که نمیخواهد در دوری از او با رضایت و شادی به پیش روند. آنها باید از گناهان خود توبه کنند تا شادی نجات را باز بدست آورند. داوود هم وقتی گناه کرد دچار همین روح ناآرامی و افسردگی شد. وقتی توانست بر آن غلبه نماید که با دعای توبه و اعتراف به نزد خداوند رفت و شادی نجات را بازیافت. هم اوست که امروزه ما را هم تشویق میکند که چنین مسیری را طی کنیم (مزمور ۴:۳۲-۸، ۹:۵۱-۱۳).
نوشتۀ آر. اِی. تورِی
ترجمۀ کشیش نینوس مقدسنیا
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |