چگونه خدا از دوران خشک روحانی برای رشد ما استفاده می کند؟
چگونه خدا از دوران خشک روحانی برای رشد ما استفاده می کند؟
ماه اوت در کالیفرنیای جنوبی اغلب خشک ترین ماه سال است. نه تنها از نظر فیزیکی، بلکه از نظر روحانی، رابطهای و احساسی نیز می تواند خشک باشد.
واقعیت این است که اکنون بیش از نیمی از سال را پشت سر میگذارید، اما هنوز راه درازی در پیش دارید. در واقع این زمانی است که شروع به فکر کردن در مورد تمام اهداف خود می کنید و نگران این هستید که چگونه می توانید به این اهداف دست یابید.
همه ما با دوره های خشکسالی مواجه هستیم. اینکه چه مدت در کلیسا بوده ایم مهم نیست. دورههای خشک بخشی از سفر روحانی همه ما است – حقیقتی که اغلب فراموش میکنیم.
وقتی خود را در نقطه ای خشک از نظر روحانی مییابم، از آن به عنوان فرصتی برای ارزیابی زندگی خود استفاده میکنم و از خود می پرسم که آیا در خواست و اراده خدا زندگی میکنم یا خیر؟ خارج شدن از حیطه خواست و اراده خدا، امری آسان است اما بازگشت به اراده خدا زمانی آسان است که این سه سؤال مهم را از خدا بنماییم:
چه کسی می خواهی باشم؟ خدا از ما میخواهد که هر روز بیشتر و بیشتر به شباهت عیسی در بیاییم. اگر این سؤال را از خدا بپرسید، او نیز قسمتهایی را که به رشد نیاز دارید به شما نشان میدهد.
چه می خواهی بشوم؟ معمولاً این سؤال کاملاً با شغل و حرفه ما یا نقش هایی که در زندگی بر عهده داریم، مرتبط است. نقش هایی که ایفا می کنید متناسب با مراحلی که در زندگی طی می کنید، می توانند تغییر کنند.
کجا می خواهی باشم؟ این سؤال آخر با موقعیت و محل ما مرتبط است.
من پیوسته این سؤالات را از خود می پرسم! من هرگز اینگونه نتیجه گیری نمی کنم که جایی که هستم خدا می خواهد مرا برای همیشه آنجا نگه دارد و این را نیز تصور نمی کنم که در زندگی من هیچ بخشی نیاز به اصلاح ندارد.
ما بایستی دائماً در حال رشد و تغییر باشیم. به همین دلیل سؤالات فوق اهمیت دارند. در غیر این صورت، این گونه با خود می اندیشید که همان کسی هستید که باید باشید، همان نقشی را دارید که باید داشته باشید و همان جایی هستید که باید باشید. بسیاری از ما به صورت غریزی به دنبال تغییر نیستیم. در عوض، در خندقی گیر میکنیم که مانند قبری خالی طالب مرده ای می باشد.
به ندرت اتفاق می افتد که وقتی نور را می بینیم، خود را تغییر دهیم اما به محض احساس گرما، خود را عوض می کنیم. یکی از راه هایی که خدا باعث گرما میشود با آوردن دوران های توقف کوتاه خشکسالی است. این توقف های کوتاه در زندگی، ما را کاملاً تکان می دهد.
تجربه 50 ساله بنده در راه رفتن با خدا این است که خدا از دوران های مختلف خشکسالی در زندگی ما استفاده میکند تا توجه ما را به سوی خود جلب کند.
وقتی خدا اجازه میدهد صلح و آرامش شما دچار خشکسالی شود، او با آن کسی که هستید مشغول است. در این حالت اینگونه به نظر میرسد که همه چیز دچار هرج و مرج شده است و پیوسته درگیر تحقق اهدافتان هستید و به آنها دست نمی یابید. به جای اینکه متوجه اشتباهات خود شوید، دائماً می خواهید در دیگران خطایی را بیابید یعنی یکی از افراد خانواده یا همکارتان و یا حتی عضوی از کلیسا. هر چه بیشتر به آنچه در دیگران دوست ندارید متمرکز شوید، خدا آرامشتان را بیشتر مختل خواهد ساخت. هدف او این است که در چنین زمانی از خود بپرسید: “چه چیزی باید در من عوض شود؟“
وقتی شادی خود را از دست میدهید، خدا مایل به تغییر دادن کاری است که مشغولش هستید. احساس می کنید که دیگر از آنچه در گذشته انجام میدادید لذت نمیبرید. آنچه قبلاً از شغلتان لذت می بردید، دیگر مزه خود را از دست داده است. من در زندگی خود با کارهای زیادی مشغول بوده ام. من به عنوان کشیش ارشد، شبان جوانان، نویسنده، استاد کالج مسیحی و کارورز برنامه، خدمت کردهام و نیز چندین کار غیرمذهبی مختلف داشتهام . هر گاه خدا مایل به تغییر شغلم بود، شادی مرا در کاری که مشغول آن بودم، از من می گرفت.
وقتی خدا آسایش و راحتی تان را از شما می گیرد، میخواهد جایی را که در آن هستید، عوض کنید. خدا با ایلیا در اول پادشاهان باب 17 همین کار را کرد. خدا از کلاغها برای تهیه خوراک و مراقبت از او و از رودی که در کنارش بود برای نوشیدن آب تدارک دید. اما چیزی نگذشت که کتاب مقدس میگوید: “اما آب نهر پس از ایامی چند خشک شد، زیرا در آن دیار بارانی نبود” (اول پادشاهان 17: 7 ، ترجمه هزاره نو). ایلیا شروع به دلسوزی به حال خود کرد و از خدا پرسید كه آیا هنوز او را دوست دارد؟ اما نقشه خدا این بود که ایلیا را به جلو حرکت دهد و او همین کار را با شما نیز می کند. تا زمانی که راحت و آسوده باشید، به جایی نخواهید رسید. پس خدا آسایش شما را به هم می زند.
نمی دانم امروز کجا قرار دارید. شاید الآن در حال تجربه کردن غنای روحانی هستید. اما زمانی فرا خواهد رسید که خشکسالی و سختی را در زندگی و خدمت خود تجربه خواهید کرد و خدا میلیونها مایل دورتر از شما به نظر می رسد و احساس می کنید که دعاهایتان به سقف اصابت می کند و برمی گردد.
اما خدا همچنان آنجا است و هرگز ترکتان نکرده. او بیشتر از اینکه شما را به حال خود رها کند، دوستتان دارد.
لحظات خشکسالی زمان خداست برای بیدار کردن ما از خوابی سنگین. آیا به آنچه خدا الآن میگوید گوش می کنید؟
نوشته: ریک وارِن
ترجمه: ناجیه راعی
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |