چرا به عیسی ایمان دارم؟

 بسیاری تا کنون این سؤال را از من کرده اند که چرا عیسی را برای پیروی انتخاب کرده ام؟

پیغمبران به دو نوع بودند : کاذب و حقیقی

 انبیاء حقیقی مانند : موسی ، داود ، اشعیاء و دیگران همه اعتراف کردند که انسانی بیش نیستند  ودر حضور خدا خطاکار می باشند. پیغمبران انسانهای معمولی بودند. کلام خدا می فرماید ایلیا شخصی بود صاحب حواس مانند ما. در واقع پیامبران نیز برای رهایی از گناهانشان  نیاز مبرم به نجات دهنده ای داشتند.

فلاسفه ، هیچ کدام نتوانستند راهی برای بشر گمشده بیابند. بعضی از آنها به این نتیجه رسیدند که زندگی یعنی لذت و بعضی نیز اعتراف کردند که امیدی برای زندگی نیست. ولتر فیلسوف معروف و نگارنده کتاب معروف “کمدی الهی” وقتی در حال مرگ بود، گفت: “من به جهنم می روم، نجاتم دهید.”

در حقیقت فلاسفه که باید به سؤالات مردم پاسخ می دادند، خود قادربه پاسخ  سؤالات زندگی نبودند.

دانشمندان هر کدام به نوعی تقسیم بندی شده اند: خوش بینان و بدبینان ، خود دانشمندان اعتراف می کنند که تنها در باره چیزهایی که می توان مورد آزمایش قرار داد، تجسس و بررسی می کنند. حتی دانشمندان نیز راه حلی برای انسان درمانده امروزی نیافته اند.

سیاستمداران ، دنیای ما را رو به نابودی و هلاکت کشانده اند. به جز دروغ و حیله و تزویر کاری از آنها بر نیامده. امروزه هیچکس به آنها اعتمادی ندارد! اگر واقعاً سیاستمداران می بایست رهاننده ما باشند اینقدر سقوط و برکنار نمی شدند.

چرا معتقدم این رهاننده، تنها و تنها عیسی مسیح خداوند است؟

شخصی نزد یک مرد پیر و حکیم رفت و از او سؤال کرد: “چگونه می توانم مذهب جدیدی را ایجاد کنم؟”

این مرد پیر در پاسخ گفت: “می بایست از باکره ای متولد شوی، مریضان را شفا دهی، به باد فرمان دهی که آرام شود و از تو اطاعت کند، مردگان را زنده کنی، و در آخر مصلوب شوی و پس از مرگت دوباره زنده شوی! اگر توانستی اینها را جامه عمل بپوشانی پس می توانی رهبر مذهبی باشی.”

راستی چرا نیاز به نجات دهنده داریم؟

چون انسان گمراه است و مانند گوسفندی گمشده می باشد (رومیان ۳ : ۱۰-۱۸) و عیسی فرمود که مردم را مانند گوسفندانی گمشده می بیند. طلاق، مواد مخدر، قتل و زنا و تجاوز جنسی، کشتار جمعی، مقام و شهرت طلبی، تجاوز به حقوق دیگران، ابجاد خرابی و وحشت، شهوت بیش از حد کنترل، دروغ و خیانت به دوست، طمع و… همه و همه ذره ای از درماندگی و گمشدگی بشر را ثابت می کند.

عیسی مسیح تنها نجات دهنده بی همتاست، چون:

1. صدها سال پیش از ورود او به جهان خالکی ما، در باره او پیشگویی شده بود.
2. از مریم باکره متولد شد و گناه انسان را به ارث نبرده بود.
3. پاک زندگی کرد و درتمام زندگی اش حتی یکبار نیز به خاطر گناهی که مرتکب شده باشد، توبه نکرد و تنها کسی است که تمام دشمنانش اذعان داشند که در او خطایی یافت نمی شود.
4. معجزاتی کرد که هیچکس نکرده بود:

کوران را بینا کرد، جذامیان را پاک کرد، مردگان را زنده کرد، به باد و طوفان دستور داد و آرام شد. یکبار به بیش از ۵۰۰۰ نفر و بار دیگر بیش از ۴۰۰۰ نفر به غیر از تعداد زنان و کودکان، تنها با چند نان و ماهی انگشت شمار خوراک داد و زندگی افراد تبهکار و فاسد را دگرگون کرد.

5. تعالیمی داد که هیچ کس تا به حال نداده بود و تنها شخص در تاریخ است که اول به آنها عمل کرد و بعد به تعلیم آنها پرداخت!

به چکیده ای از سخنان او توجه کنید:

• دشمنان خود را محبت کنید، چنان که پدر آسمانی، باران را بر بدان و نیکان می باراند و آفتاب خود را همچنین بر هر دوی آنها می تاباند.
• بلی شما بلی و نی شما نی باشد و اضافه بر این از شریر است.
•  اگر می خواهی صدقه دهی، دست راست تو از آنچه دست چپت می کند خبردار نشود!
• وقتی دعا می کنی مانند ریاکاران دعای خود را طول نده، بلکه به اتاقت رفته و در را ببند و در تنهایی دعا کن.
•  اگر به برادرت احمق بگویی در حقیقت قتلی را مرتکب شده ای.
• اگر نظر شهوت به زنی بیاندازی در همان لحظه با او زنا کرده ای.
  6. ادعاهایی کرد که همه آنها را به ثبوت رسانید:

ادعاهای او از این قبیل بودند:

• من قیامت و حیات هستم.
• من راه و راستی حیات هستم.
• من در هستم.
• من شبان نیکو هستم.
• من اول و آخر هستم، ابتدا و انتهاء، الف و یاء.
• من پسر خدا هستم و با پدر یک هستم.
• هر که مرا دید، پدر را دیده است.
• من صاحب روز سَبَّت هستم! (روزی که خدا به جهت قوم یهود برای استراحت و عبادت مقرر کرده بود!)
  7. مرگ و قیام و صعود او عجیب بود.
  8. تغییر و دگرگونی گناهکاران توسط او امری بی سابقه بوده و هنوز نیست هست.

آیا کسی بهتر و شایسته‌تر از عیسی مسیح می شناسید که شایستگی نام و مقام نجات دهنده را داشته باشد؟ برای بنده افتخاری است که چنین شخصی را متابعت و پیروی کنم و حتی جانم را برای او فدا کنم. امروز قلب خود را برای او باز کن و او را دعوت کن که وارد زندگی تو شود و تو را از گناهانت رهایی بخشد. او گنجی فساد ناپذیر است.

نوشته: کشیش ورژ باباخانیان