پنج عنوان و وجه مشخصه پیروان مسیح در کتاب اعمال رسولان

پنج عنوان و وجه مشخصه پیروان مسیح در کتاب اعمال رسولان

1- شاهدان

2- مؤمنان

3-شاگردان

4- اهل طریقت

5- مسیحیان

شاهدان

اعمال رسولان 1: 8

این کلمه نه فقط در عهدجدید بلکه در عهد عتیق نیز برای قوم یهود استفاده شده است. در عهد عتیق یهوه به قوم اسرائیل می فرماید شما شاهدان من هستید (اشعیاء 44: 8) و در عهد جدید مسیح به شاگردانش می فرماید شما شاهدان من هستید چون مسیح همان یهوه بود که جسم پوشیده بود. شاهد کسی است که چیزی را دیده و چشیده و لمس کرده. در اول یوحنا 1: 1-4 می خوانیم که یوحنا می گوید ما در باره چیزی صحبت می کنیم که خود شاهد آن بوده ایم و با دستان خود لمس کردیم و با چشمان خود دیده ایم. یک مسیحی کسی است که تجربه زنده از رابطه زنده با مسیح دارد. اگر فقط اطلاعات در مورد مسیح دارید کافی نیست. شما باید لمس و ملاقات مسیح را نیز داشته باشید. شاهد مسیح دائما در حال شاهد بودن است،  چون مسیح دائما در حال عمل است. شاهد مسیح از خود سخن نمی گوید بلکه از کاری که مسیح در زندگی او کرده و از آنچه که مسیح برایش معنا دارد صحبت می کند. آرزوی من این است که مسیحیانی را ببینم که هر روزه با مسیح راه می روند و به صدای او گوش فرا می دهند.

شاهد مسیح کارش معروف کردن نام مسیح است و صحبت در مورد اعمال عظیم او. شاهد کارش دفاع از مسیح نیست. مسیح خودش زنده است و از خود دفاع می کند. شاهد کارش این است که آنچه را که مسیح می کند به دیگران بیان کند. مانند آن زن سامری و افراد دیوزده ای که  با مسیح روبرو شدند و یا آن کوری که مسیح ملاقات کرد. چقدر زیباست کار آن کور. او از مسیح دفاع نمی کند و می گوید اگر گمراه کنند ه است نمی دانم ولی یک چیز می دانم: من کور بودم و الآن می بینم.

مؤمنان

اعمال رسولان 2: 44

عنوان دیگری که پیروان مسیح در اعمال رسولان دارند مومنان است. یک ایماندار یا مؤمن کسی است که وعده های خدا را با ایمان دریافت می کند و طبق آن زندگی می کند. ایماندار به مسیح با ایمان زندگی می کند و نه به دیدار. رومیان 4: 18-21؛ 2 قرنتیان 5: 7 یک ایماندار به مسیح به آنچه می بیند و لمس می کند فقط ایمان ندارد بلکه به چیزهای نادیدنی خدا نیز ایمان دارد.

مسیح به توما گفت تو جای زخمهای بدن مرا لمس کردی و دیدی و ایمان آوردی ولی خوشابحال کسی که ندیده ایمان آورد. در عبرانیان 11: 1 می فرماید: ایمان برهان آن چیزهایی است که هنوز نمی بینیم. هللویاه.

کلام خدا می فرماید چیزهای دیدنی جنبانیدنی هستند اما چیزهای نادیدنی ناجنبانیدنی. 2 قرنتیان 4: 18

هیچکس نمی تواند بدون ایمان زندگی کند. حتی افرادی که آنان را بی ایمان می دانیم به نوعی به چیزی ایمان دارند. ما هیچگاه بدون ایمان نمی توانیم زندگی کنیم. ایمان لازمه زندگی ما است.

مؤمن به مسیح یاد می گیرد که در هر وضعیتی در زندگیش به او توکل کند. در پستی ها و بلندیها در مرگ و در زندگی در بیماری و در سلامتی در پیروزی و درشکست. در همه حال به او اعتماد کند و بر وعده ها ی او بایستد.

شاگردان

اعمال رسولان 6: 1

در زمانی که عیسی مسیح و شاگردانش زندگی می کردند فیلسوفانی چون ارسطو و افلاطون و سقراط آمده بودند و این فیلسوفان شاگردان زیادی داشتند. روش این فیلسوفان برای تعلیم شاگردانشان این بود که شاگردان با رهبرشان زندگی می کردند و با او می خوردند و می آشامیدند و کار می کردند. در همه حال با او بودند و می دیدند که او چطور راه می رود و چطور سخن می گوید و چطور به سوالات پاسخ می دهد و اینچنین شاگرد می شدند. مفهومی که در عهد جدید شاگرد دارا است از مفهوم کنونی شاگرد خیلی فرق می کند. امروزه شاگرد کسی است که از یک ساعت مشخص تا ساعتی مشخص دیگر در کلاس درس حاضر است و از استاد خویش یاد می گیرد و بعد کلاس را ترک می کند و دیگر به فکر کلاس نیست. ولی شاگرد در عهد جدید یعنی کسی که با زندگی با استادش یاد می گیرد.

اگر شما شاگرد مسیح هستید می باید با او زندگی کنید. با او بخورید و بنوشید و راه بروید و تصمیم بگیرید. از او حکمت دریافت کنید و پاسخ سوالاتتان را دریافت کنید. این مفهوم واقعی شاگرد است. شاگردان مسیح نیز اینچنین بودند. آنها همیشه با او بودند و با او زندگی می کردند. طرز خوردن او را می دیدند و طرز صحبت کردن او را می دیدند. طرز دعا کردن او را می دیدند و طرز محبت کردن او را می دیدند و از او نمونه زنده می گرفتند.

اهل طریقت

اعمال رسولان 9: 2

این عنوانی است که من به آن خیلی علاقه دارم. اهل طریقت یعنی افرادی که راه را می دانند. اهل طریقت می داند که راه به سوی ابدیت کجاست و از آن اطمینان حاصل کرده و با اطمینان قدم برمی دارد. او می داند هدفش چیست و به کجا می رود. برایش خیلی چیزها آشکار است و خدا قدم به قدم او را با کلامش و روحش روشن می سازد. اهل طریقت خوب می داند که مسیح راه زندگانی است و بدون مسیح گمشده ای بیش نیست. اهل طریقت می تواند بین بد و خوب تشخیص دهد و تصمیم درست بگیرد. اهل طریقت از راه های گمراه کننده آگاه است و هیچ چیز نمی تواند او را از راه حقیقی دور کند. اهل طریقت افرادی هستند که به دیگران نیز راه را نشان می دهند و آنها را به مسیر حقیقی هدایت می کنند.

مسیحیان

اعمال رسولان 11: 26

در انطاکیه پیروان مسیح برای اولین بار مسیحی نامیده شدند. چیزی که ما الآن معروف به آن هستیم. مسیحی یعنی کسی که شبیه مسیح است. کسی که مثل مسیح زندگی می کند و حرف می زند و شهادت می دهد و تعلیم می دهد و معجزه می کند و نبوت می کند و دعا می کند. مسیحی یعنی یک مسیح کوچک. مسیحی یعنی عضوی از بدن مسیح. مسیحی یعنی کسی که نام زیبا و پرجلال مسیح بر او است و او آن را با خود حمل می کند و دائما او را می پرستد. یک مسیحی کسی است که دائما در حال پرستش مسیح است و از پرستش مسیح دست بر نمی دارد. برای مسیحی همه چیز مسیح است. برای او زیستن مسیح است و مردن نفع. برای او   هدف مسیح و شبیه او شدن است. یک مسیحی به خود و استعدادها و توانایی های خود نمی بالد بلکه به آنچه مسیح است می بالد. هیچ چیز یک مسیحی را از محبت مسیح جدا نمی سازد. رومیان 8: 38و39 . افتخار یک مسیحی، عیسی مسیح است. هدف او رسیدن به او و شناخت او است و صمیمی بودن با او است.

موارد کاربردی این عناوین:

1- تصمیم بگیرید که از امروز کلام خدا و دعا را فراموش نکنید و هر روزه تجربه ای جدید از مسیح داشته باشید.

2- در مشکلات زندگی فراموش نکنید که به وعده های خدا توکل کنید و بر آنها بایستید.

3- زندگی خود را بر آنچه که می بینید استوار نسازید بلکه به آنچه کلام خدا می فرماید. فراموش نکنید که چیزهای جاودانی نادیدنی هستند.

4- به لیاقت اسم عیسی مسیح زندگی کنید و او را هر روزه و هر لحظه پرستش کنید.

5- در انتخابهایتان در زندگی عجله نکنید و صبر داشته باشید و از خدا حکمت بطلبید تا شما نیز اهل طریقت باشید و در همه چیز بدانید راه چیست. کلام خدا در اشعیاء می فرماید صدایی در گوش خود خواهی شنید که راه این است در آن سلوک نما.

6- به آنچه که دارید و هستید فخر نکنید بلکه به مسیح فخر کنید و سعی کنید در شناخت او هر روزه رشد کنید.

7- همه اوامر کلام  خدا را مثل یک بچه بپذیرید و اطاعت کنید.

نوشته کشیش ورژ باباخانیان