پاسخ به ادعای تحریف تورات بر مبنای آیۀ موجود در ارمیا ۸:۸
پاسخ به ادعای تحریف تورات بر مبنای آیۀ موجود در ارمیا ۸:۸
مسلمانان اغلب به ارمیا ۸:۸ به عنوان دلیلی برای تحریف تورات متوسل میشوند که میگوید:
«چگونه میگویید که ما حکیم هستیم و شریعت خداوند با ما است. به تحقیق قلم کاذب کاتبان به دروغ عمل مینماید.»
در این میان چند توضیح لازم است که عنوان شود: در وهلۀ اول حتی اگر این آیه در مورد تحریف شدن متن بود، منظور نظر آن فقط نسخههایی که در اختیار کاتبان بود میبود و نه سایر نسخهها مثل آنکه در دسترس دانیال نبی نیز بود.
دوم اینکه ارمیا خودش نبی خدا بود یعنی از خدا مکاشفات دریافت مینمود. با توجه به این مطلب ارمیا به دستور مستقیم خدا، میتوانست تورات را به شکل اولیۀ خود برگرداند و در نتیجه هیچ متنی از تورات نمیتوانست تغییر کند. لازم به ذکر است که چنین اتفاقی با مکاشفۀ خودِ ارمیا رخ داد. به این بخش از کتاب ارمیا نبی دقّت کنید:
«در سال چهارم یهویاقیم بن یوشیا پادشاه یهودا واقع شد که این کلام از جانب خداوند بر ارمیا نازل شده، گفت: «طوماری برای خود گرفته، تمامی سخنانی را که من دربارۀ اسرائیل و یهودا و همه امّتها به تو گفتم از روزی که به تو تکلّم نمودم یعنی از ایام یوشیا تا امروز در آن بنویس. شاید که خاندان یهودا تمامی بلا را که من میخواهم بر ایشان وارد بیاورم گوش بگیرند تا هر کدام از ایشان از راه بد خود بازگشت نمایند و من عصیان و گناهان ایشان را بیامرزم.» پس ارمیا باروک بن نَیریا را خواند و باروک از دهان ارمیا تمامی کلام خداوند را که به او گفته بود در آن طومار نوشت. و ارمیا باروک را امر فرموده، گفت: «من محبوس هستم و نمیتوانم به خانۀ خداوند داخل شوم. پس تو برو و سخنان خداوند را از طوماری که از دهان من نوشتی در روز صَوْم در خانه خداوند در گوش قوم بخوان و نیز آنها را در گوش تمامی یهودا که از شهرهای خود میآیند بخوان. شاید که به حضور خداوند استغاثه نمایند و هر کدام از ایشان از راه بد خود بازگشت کنند زیرا که خشم و غضبی که خداوند دربارۀ این قوم فرموده است عظیم میباشد.»… پس طومار را در حجرۀ اَلِیشاماع کاتب گذاشته، به سرای پادشاه رفتند و تمامی این سخنان را به گوش پادشاه باز گفتند. و پادشاه یهودی را فرستاد تا طومار را بیاورد و یهودی آن را از حجرۀ الیشاماع کاتب آورده، در گوش پادشاه و در گوش تمامی سرورانی که به حضور پادشاه حاضر بودند خواند. و پادشاه در ماه نهم در خانۀ زمستانی نشسته و آتش پیش وی بر منقل افروخته بود. و واقع شد که چون یهودی سه چهار ورق خوانده بود، (پادشاه) آن را با قلمتراش قطع کرده، در آتشی که بر منقل بود انداخت تا تمامی طومار در آتشی که در منقل بود سوخته شد. و پادشاه و همۀ بندگانش که تمامی این سخنان را شنیدند، نه ترسیدند و نه جامۀ خود را چاک زدند. لیکن اَلناتان و دَلایا و جَمَریا از پادشاه التماس کردند که طومار را نسوزاند اما به ایشان گوش نگرفت. بلکه پادشاه یرَحْمِیئیل شاهزاده و سَرایا ابن عَزَرْئیل و شَلَمْیا ابن عَبْدِئیل را امر فرمود که باروک کاتب و ارمیا نبی را بگیرند. اما خداوند ایشان را مخفی داشت. و بعد از آنکه پادشاه طومار و سخنانی را که باروک از دهان ارمیا نوشته بود سوزانید، کلام خداوند بر ارمیا نازل شده، گفت: «طوماری دیگر برای خود باز گیر و همۀ سخنان اولین را که در طومار نخستین که یهویاقیم پادشاه یهودا آن را سوزانید بر آن بنویس. و به یهویاقیم پادشاه یهودا بگو خداوند چنین میفرماید: تو این طومار را سوزانیدی و گفتی چرا در آن نوشتی که پادشاه بابل البته خواهد آمد و این زمین را خراب کرده، انسان و حیوان را از آن نابود خواهد ساخت. بنابراین خداوند دربارۀ یهویاقیم پادشاه یهودا چنین میفرماید که برایش کسی نخواهد بود که بر کرسی داود بنشیند و لاش او روز در گرما و شب در سرما بیرون افکنده خواهد شد. و بر او و بر ذریتّش و بر بندگانش عقوبت گناه ایشان را خواهم آورد و بر ایشان و بر سکنۀ اورشلیم و مردان یهودا تمامی آن بلا را که دربارۀ ایشان گفتهام خواهم رسانید زیرا که مرا نشنیدند.» پس ارمیا طوماری دیگر گرفته، به باروک بن نیریای کاتب سپرد و او تمامی سخنان طوماری را که یهویاقیم پادشاه یهودا به آتش سوزانیده بود از دهان ارمیا در آن نوشت و سخنان بسیاری نیز مثل آنها بر آن افزوده شد. (ارمیا ۱:۳۶-۷ و ۲۰-۳۲)
اگر خدا میتوانست مکاشفهای که به ارمیا داده شده بود پس از نابودی آن، دوباره بازسازی کند، همان خدا میتوانست تورات را هم به صورت اولیۀ برگرداند و از انبیاء خود بخواهد آن را ثبت کنند اما از همان ابتدا هم مسئلۀ تحریف در تورات وجود نداشت. در واقع خدا وعده داده است که شریعت خود را بر دلهای ایمانداران حقیقی مرقوم دارد. دقّت کنید که خدا در ارمیا ۳۱:۳۱-۳۷ چه میفرماید:
خداوند میگوید: «اینک ایامی میآید که با خاندان اسرائیل و خاندان یهودا عهد تازهای خواهم بست. نه مثل آن عهدی که با پدران ایشان بستم در روزی که ایشان را دستگیری نمودم تا از زمین مصر بیرون آورم زیرا که ایشان عهد مرا شکستند، با آنکه خداوند میگوید من شوهر ایشان بودم.اما خداوند میگوید: «اینست عهدی که بعد از این ایام با خاندان اسرائیل خواهم بست. شریعت خود را در باطن ایشان خواهم نهاد و آن را بر دل ایشان خواهم نوشت و من خدای ایشان خواهم بود و ایشان قوم من خواهند بود. و بار دیگر کسی به همسایهاش و شخصی به برادرش تعلیم نخواهد داد و نخواهد گفت خداوند را بشناس. زیرا خداوند میگوید: جمیع ایشان از خُرد و بزرگ مرا خواهند شناخت، چونکه عصیان ایشان را خواهم آمرزید و گناه ایشان را دیگر به یاد نخواهم آورد.» خداوند که آفتاب را به جهت روشنایی روز و قانونهای ماه و ستارگان را برای روشنایی شب قرار داده است و دریا را به حرکت میآورد تا امواجش خروش نمایند و اسم او یهوه صبایوت میباشد، چنین میگوید. پس خداوند میگوید: «اگر این قانونها از حضور من برداشته شود، آنگاه ذریت اسرائیل نیز زایل خواهند شد تا به حضور من قوم دایمی نباشند.» خداوند چنین میگوید: «اگر آسمانهای عِلْوی پیموده شوند و اساس زمین سُفْلی را تفحّص توان نمود، آنگاه من نیز تمامی ذریت اسرائیل را به سبب آنچه عمل نمودند ترک خواهم کرد. کلام خداوند این است.»
یک بار دیگر اگر خدا قادر است که قانون خود را برای حفاظت از آن در قلب ایمانداران واقعی بنویسد و احکامی را که او بر آفرینش حاکم کرده است و قابل لغو نیستند، بر پا دارد، آیا نمیتواند قانون نوشته شدهاش را از هرگونه تحریف محافظت کند؟
در واقع اگر خدا اجازه نمیدهد که احکام او که بر آفرینش جاری است، از بین برود، چطور اجازه میدهد که احکام کشف شدۀ او از میان برود ؟ به گفتۀ خداوند عیسی:
«زیرا هر آینه به شما میگویم، تا آسمان و زمین زایل نشود، همزه یا نقطهای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود.» (متی ۱۸:۵)
برای اثبات اینکه ارمیا در این آیه مدعی آن نیست که توراتِ خدا دیگر به شکل خالص و دقیق آن در دسترس نیست، به آنچه ارمیا در جای دیگری مینویسد توجه کنید:
«پس ایشان را بگو: خداوند چنین میفرماید: اگر به من گوش ندهید و در شریعت من که پیش شما نهادهام سلوک ننمایید، و اگر کلام بندگانم انبیا را که من ایشان را نزد شما فرستادم اطاعت ننمایید با آنکه من صبح زود برخاسته، ایشان را ارسال نمودم اما شما گوش نگرفتید. آنگاه این خانه را مثل شیلوه خواهم ساخت و این شهر را برای جمیع امّتهای زمین لعنت خواهم گردانید.» (ارمیا ۴:۲۶-۶)
راستی چگونه اسرائیل میتوانست از قوانین شریعتی پیروی کند که تحریف شده بود؟ این امر مستلزم آن است که در زمان ارمیا تورات تحریف نشده باشد. با توجه به اینکه ارمیا آیۀ ارمیا ۸:۸ را نوشته چه کسی بهتر از او واجد شرایط است که معنای دقیق این قسمت را به ما بیان کند؟ این حقیقت که ارمیا بارها در تمام کتاب خود به شریعت موسی متوسّل میشود نشان میدهد که ارمیا باور نداشت که کاتبان متن اصلی تورات را تحریف کرده باشند.
علاوه بر این مردان خداترس دیگری مانند دانیال نبی که همزمان با ارمیا زندگی میکردند نیز نسخههایی از تورات را در دست داشتند. برای نمونه دانیال چنین نوشته:
«در سال اول داریوش بن اَخْشورَش که از نسل مادیان و بر مملکت کلدانیان پادشاه شده بود، در سال اول سلطنت او، من دانیال، عدد سالهایی را که کلام خداوند دربارۀ آنها به ارمیای نبی نازل شده بود از کتب فهمیدم که هفتاد سال در خرابی اورشلیم تمام خواهد شد. پس روی خود را بسوی خداوند خدا متوجه ساختم تا با دعا و تضرّعات و روزه و پلاس و خاکستر مسألت نمایم…» (دانیال ۱:۹۳)
این آیات میگویند که دانیال وقتی مشغول مطالعۀ ارمیا ۱۱:۲۵و۱۲ و همچنین ارمیا ۱۰:۲۹ بوده، متوجه میشود که کلام خدا اعلام میکند که قوم خدا به مدت ۷۰ سال در بابل اسیر خواهند بود و به دنبال آن دانیال دعای خود را به این ترتیب ادامه میدهد:
«تمامی اسرائیل از شریعت تـو تجـاوز نموده و رو گردان شده، به آواز تو گوش نگرفتهاند بنابراین لعنت و سوگندی که در تورات موسی بندۀ خدا مکتوب است بر ما مستولی گردیده، چونکه به او گناه ورزیدهایم. و او کلام خود را که به ضدّ ما و به ضدّ داوران ما که بر ما داوری مینمودند گفته بود، استوار نموده، و بلای عظیمی بـر مـا وارد آورده است، زیـرا که زیـر تمامی آسمان حادثهای واقع نشده، مثل آنکه بـر اورشلیم واقع شده است. تمامی این بلا بر وفق آنچه در تورات موسی مکتوب است بر ما وارد شده است؛ معهذا نـزد یهـوه خـدای خـود مسألت ننمودیم تا از معصیت خود بازگشت نموده، راستی تو را بفهمیم.» (دانیال ۱۱:۹ تا ۱۳)
برای اینکه دانیال بتواند به شریعت موسی روی آورد، باید یک نسخه از تورات تحریف نشده برای خواندن وجود میداشت. و نیز بعد از اینکه دانیال کتاب ارمیا را خواندُ هرگز به این نتیجه نرسید که تورات تحریف شده است، بلکه از آن به عنوان کلام الهام شدۀ خدا یاد میکند. اگر ارمیا ۸:۸ واقعاً به این معنی باشد که متن تورات تحریف شده است، دانیال چنین برداشتی نمیکرد. با توجه به این مطلب که دانیال و ارمیا پیامبرانی معاصر بودند و دانیال نسخۀ تحریف نشدۀ تورات را در دست داشت ، میتوان به این نتیجه رسید که تورات در زمان ارمیا نیز مخدوش نشده بود.
سایر انبیا نیز بر ادعای دست نخورده بودن تورات چنین صحّه میگذارند:
«در روز دوّم رؤسای آبای تمامی قوم و کاهنان و لاویان نزد عزرای کاتب جمع شدند تا کلام تورات را اصغا نمایند. و در تورات چنین نوشته یافتند که خداوند به واسطۀ موسی امر فرموده بود که بنی اسرائیل در عید ماه هفتم، در سایبانها ساکن بشوند… و هر روز از روز اول تا روز آخر، کتاب تورات خدا را میخواند و هفت روز عید را نگاه داشتند. و در روز هشتم، محفل مقدّس برحسب قانون برپا شد.» (نحمیا ۱۳:۸و۱۴و۱۸)
این واقعه در سال ۴۳۰ قبل از میلاد مسیح رخ داد. تقریباً ۱۸۰ سال بعد از سخنرانی ارمیا در معبد که در سال ۶۰۹ یا ۶۰۸ قبل از میلاد مسیح اتفاق افتاد. این مسئله که عزرای کاتب بتواند هم از شریعت موسی بخواند و هم آن را توضیح دهد نشانگر این است میبایست نسخۀ اصلی و بدون هرگونه تحریف را در اختیار میداشت.
خداوند عیسی و پیروانش از تورات همانگونه که امروز نیز موجود است نقل قول کردند و هرگز آن را تحریف شده ندانستند (متی ۴: ۴و۷و۱۰، ۳۱:۲۲و۳۲؛ اول تیموتاؤس ۱۸:۵).
حتی دشمنان ارمیا هم به خوبی معترف بودند که هرگز امکان ندارد احکام شریعت محو شوند:
آنگاه گفتند: «بیایید تا به ضدّ ارمیا تدبیرها نماییم زیرا که شریعت از کاهنان و مشورت از حکیمان و کلام از انبیا ضایع نخواهد شد پس بیایید تا او را به زبان خود بزنیم و هیچ سخنش را گوش ندهیم.» (ارمیا ۱۸:۱۸)
با توجه به مواردی که در بالا ذکر شد تنها نتیجهای که میتوان گرفت این است که شاید کاتبان، مردم را از طریق اعلام برداشتهای شخصی خودشان و تفسیر نادرست از شریعت گمراه میکردند. وضعیت مشابهی در زمان خداوند عیسی نیز وجود داشت:
آنگاه کاتبان و فریسیان اورشلیم نزد عیسی آمده، گفتند: «چون است که شاگردان تو از تقلید مشایخ تجاوز مینمایند، زیرا هرگاه نان میخورند دست خود را نمیشویند؟» او در جواب ایشان گفت: «شما نیز به تقلید خویش، از حکم خدا چرا تجاوز میکنید؟»… پس به تقلید خود، حکم خدا را باطل نمودهاید. ای ریاکاران، اشعیاء درباره شما نیکو نبوّت نموده است که گفت: این قوم به زبانهای خود به من تقرّب میجویند و به لبهای خویش مرا تمجید مینمایند، لیکن دلشان از من دور است. پس عبادت مرا عبث میکنند زیرا که احکام مردم را بمنزله فرایض تعلیم میدهند.» (متی ۱:۱۵-۳ و ۶-۹)
بنابراین کاملاً قابل قبول است که ارمیا نیز کاتبان را به خاطر سنّتهای نادرستشان که مردم را منحرف میکردند سرزنش نمود، چون او در ادامۀ آیۀ ۸ چنین میگوید: «حکیمان شرمنده و مدهوش و گرفتار شدهاند. اینک کلام خداوند را ترک نمودهاند پس چه نوع حکمتی دارند.» (ارمیا ۹:۸)
نوشتۀ سام شامون
ترجمۀ نادره عرفانی
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |