معرفی عهد جدید: یهودیت-نظام آموزشی (فصل چهارم)
معرفی عهد جدید
یهودیت (فصل چهارم)
نظام آموزشی
در میان یهودیانی که خارج از وطن خود در تمام جهان پراکنده بودند، آموزش از همان اول دارای اهمیت زیادی بوده است زیرا لازم بود برای حفظ ملیت خود از معتقدات ملی خود باخبر باشند. آنها که از وطن خود دور بودند و برای دفاع از خود ارتشی نداشتند، برای حفظ ملیت خود مجبور بودند از دیگران جدا بمانند و طبق اصول فرهنگی و روحانی خود زندگی کنند. از همان اوایل یعنی از زمان عزرا، شریعت برای جماعت خوانده میشد و معنی آن تفسیر میگردید و این خود نوعی آموزش برای بزرگسالان بود که در کنایس به طور مرتب انجام میشد.
دد کنار کنیسهها، مدارس بهوجود آمد در میان یهودیان هیچگاه تعلیمات اجباری مانند کشورهای مترقی امروزی وجود نداشته است ولی هر اجتماع یهودی برای کودکان آموزشهایی ترتیب میداد تا بتوانند تورات را بخوانند و بنویسند و کمی حساب یاد بگیرند.
مدارسی که در زمان مسیح در فلسطین وجود داشت نتیجۀ کوششهای یک فریسی معروف به نام شمعون بن شاتاخ بود که در حدود سال ۷۵ قبل از میلاد زندگی میکرد. طبق روایت تلمود این فریسی مقرر کرد که تمام کودکان باید به مدرسۀ ابتدایی بروند. نقلقولی که از او به عمل آمده است چندان روشن نیست. ممکن است مفهوم آن این باشد که تمام کودکان باید به مدارسی بروند که در آن موقع وجود داشته است یا این که این معنی را بدهد که باید برای تمام کودکان مدرسه تأسیس کرد. در هر دو صورت این شمعون نقش مهمی در اصلاحاتی داشته است که در نتیجۀ آنها دولت در بیشتر شهرها و حتی دهات مدارسی تأسیس نمود. یوشع بن گملا در تمام شهرهای فلسطین مدارسی برای پسرهای شش یا هفت ساله تأسیس کرد. برای هر بیست و پنج پسر یک معلم وجود داشت. اگر در مدرسهای چهل شاگرد وجود داشت یک معلم نیز داده میشد.
مواد درسی محدود بود ولی به نحو شایستهای تدریس میشد. کودک قبل از این که به مدرسه برود، «ای اسرائیل بشنو» (شِمَع) را که اعتقادنامۀ بهودیان بود (تثنیه ۴:۶) یاد گرفته بود. این همان آیهای است که وقتی از عیسی پرسیدند بزرگترین حکم شریعت کدام است، به آن اشاره فرمود (متی ۳۵:۲۲-۳۸). بهعلاوه کودک قبل از این که به مدرسه برود حتماً قسمتهایی از تورات و بعضی از امثال و مزامیر را حفظ کرده بود. در مدرسه تحت نظارت معلم خود قسمتهای دیگری از تورات را میآموخت. معلم معمولاً بر یک کرسی کمی بالاتر از شاگردان قرار میگرفت و شاگردان به طور نیم دایره به دور وی حلقه میزدند همانطوری که پولس «در خدمت غمالائیل» مینشست (اعمال ۳:۲۲). بهتدریج که شاگردی پیشرفت میکرد کتابهای میشنا و تلمود را میآموخت و اگر استعداد بیشتری نشان میداد احتمال داشت او را به مدرسۀ مخصوص کاتبان بفرستند.
آموزش یهودیان محدود ولی دقیق بود. به شاگردان آموزش میدادند که تعاریف را خوب بیاموزند و هر چه یاد میگیرند با دقت بهخاطر سپارند. هر چه میآموختند بر آن تسلط پیدا میکردند و میتوانستند شریعت را از هر نظر تفسیر نمایند معهذا تفکرات ابتکاری و روش تحقیقات علمی چندان مورد توجه نبود. استادان مذهبی زمان عیسی در تفسیر نکات دقیق شریعت و طرح و حل مسائل مذهبی مهارت فراوانی داشتند، ولی در مورد شناسایی طبیعت، که در برنامۀ مدارس جدید اهمیت زیادی دارد، تأکید نمیکردند.
مواد آموزشی یهودیان کاملاً بههم مربوط بود زیرا تمام رشتههای علوم از نظر آنها به خداشناسی یا الاهیات مرتبط میشد. شریعت الاهی مرکز اصلی مواد درسی را تشکیل میداد. در مدارس بالاتر کمی یونانی و گاهی کمی لاتین تعلیم داده میشد ولی غالب استادان مذهب از علوم امّتها چندان دل خوشی نداشتند و به شاگردان خود اجازه نمیدادند در این رشتهها وارد شوند.
آموزش حرفهای مورد تشویق یهودیان بود. این مَثَل در میان استادان شهرت داشت «هر کس به پسر خود کاری یاد ندهد او را دزد بار میآورد.» معمولاً هر پسر یهودی یک کار یدی یاد میگرفت تا با آن بتواند معاش خود را تأمین نماید. طبق مندرجات انجیل، عیسی مسیح نجار (مرقس ۳:۶) و شاید معمار بود زیرا کلمۀ یونانی که نجار ترجمه شده ممکن است به معنی معمار نیز باشد. پولس به کار خیمهدوزی آشنایی داشت (اعمال ۳:۱۸). این تأکید به جایی که در مورد آموزش حرفهای وجود داشت باعث میشد که یهودیان بتوانند در همه جا معاش خود را تأمین کنند. این امر باعث میگردید که در میان کار فکری و مهارت حرفهای تعادلی بهوجود آید و پیدا کردن کارهای مناسبتر را آسانتر میساخت.
دخترها معمولاً در مدارس کنیسه درس نمیخواندند بلکه در خانه در رشتههای مربوط به هنرهای مختلف آموزش میدیدند و برای ازدواج آماده میگردیدند.
بعد از انقراض دولت یهود، یهودیت در خارج از فلسطین به فرهنگ یونان تسلیم شد. در فلسطین مدارس یهودی دروس یونانی را کنار گذاشتند و نظام آموزشی مستحکمی به وجود آوردند که یهودیت اصیل را تاکنون حفظ کرده است.
علاقه به آموزش یکی از خصوصیات زندگی یهود بود. مطالعۀ تورات نشانۀ دینداری بود و هر یهودی پارسا وقت زیادی صرف مطالعۀ شریعت میکرد. چون آموزش، قسمتی از وظایف مذهبی به حساب میآمد، یهودیان از نظر فکری از بسیاری از غیریهودیان بالاتر بودند. کوشش برای آموزش مذهب به تمام یهودیان، باعث گردید که یک نظام آموزشی منحصر به فرد به وجود آید که نه فقط در مورد آموزش خواندن و نوشتن تأکید میکرد بلکه یک زبان قدیمی و ادبیات مربوط به آن را تعلیم میداد. چون آموزش از نظر فکری و مذهبی دارای ارزش زیادی بود، این امر در فکر و شخصیت یهودیان تأثیر زیادی داشت و به همین دلیل سازمانهایی که برای این کار بهوجود آمدند تا امروز به حیات خود ادامه دادهاند.
برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)
نوشتۀ مریل سی تنی
ترجمۀ ط. میکائیلیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |