معرفی عهد جدید: وضع سیاسی- حکومت ایالتی روم (فصل اول)
وضع جهان در دورۀ عهدجدید
(فصل اول): وضع سیاسی
حکومت ایالتی
بر خلاف ایالات متحدۀ آمریکا که در آن حکومت مرکزی بر پنجاه ایالت فرمانروایی دارد و این ایالات از نظر اداری و سازمانی شبیه یکدیگر هستند، امپراتوری روم مجموعهای بود از شهرها و حکومتها و سرزمینهای مستقل که همه مطیع دولت مرکزی بودند. بعضی از آنها داوطلبانه به امپرتوری روم پیوسته بودند و بعضی دیگر بعد از مغلوب شدن جزء امپراتوری روم گردیدند. به تدریج که تسلط روم بر این اقوام متحد یا تابع بیشتر می،شد روش ادارۀ کشور به صورت حکومت ایالتی در میآمد.
لغت ایالت در میان رومیان در ابتدا به معنی فرمانروای ایالت بود و به تدریج به خود ایالت هم اطلاق گردید. وقتی روم نواحی جدیدی به تصرف میآورد، آنها را تبدیل به ایالت میکرد و جزء امپراتوری روم میگردانید. فتح و تشکیل ایالات با تصرف سیسیل در اولین جنگ با کارتاژ در سالهای ۲۶۴ تا ۲۴۱ قبل از میلاد شروع شد. سپس ساردینا هم جزء امپراتوری روم گردید (۲۳۷ قبل از میلاد) و آنگاه دو ایالت در اسپانیا (۱۹۷ قبل از میلاد) و مقدونیه (۱۴۶ قبل از میلاد) و افریقا (۱۴۶ قبل از میلاد) جزء امپراتوری شد. آسیای صغیر به وسیلۀ زور و نیروی ارتش گرفته نشد بلکه پادشاه آنجا در سال ۱۳۳ قبل از میلاد آن را به مردم روم بخشید و در سال ۱۲۹ قبل از میلاد به صورت یک ایالت سازمان یافت. نواحی ماوراء آلپ و نواحی مجاور آلپ در گل در حدود سال ۱۱۸ قبل از میلاد به امپراتوری اضافه شد. سیرین در سال ۹۶ قبل از میلاد و بیطنیا در سال ۷۵ قبل از میلاد به روم بخشیده شد. در سال ۶۷ قبل از میلاد پومپه، سیسیل و کریت را به امپراتوری ملحق ساخت. و در سال ۶۳ قبل از میلاد فلسطین را تصرف نمود و به ایالت سوریه ملحق کرد. به استثتای خود ایتالیا، سایر قسمتهای امپراتوری روم تحت حکومت ایالتی بودند.
طرز اداره دو نوع بود: ایالاتی که صلحطلب و نسبت به روم وفادار بودند توسط والیهایی اداره میشدند که از مجلس سنای روم دستور میگرفتند. ایالاتی که برای اغتشاش و آشوب مستعد بودند تحت نظر امپراتور قرار داشتند و او غالباً در این ایالتها سپاهیانی مستقر میساخت و والیان این ایالتها با انتصاب و تحت نظارت مستقیم امپراتور مشغول خدمت بودند. از ایالت گروه اول میتوان اخائیه را ذکر کرد که در زمان مسافرت پولس به آنجا گالیو (غالیون) والی آن بود (اعمال ۱۸: ۱۲). فلسطین در زمان مسیح تحت نظر امپراتور اداره میشد و والی آنجا که توسط امپراتور تعیین شده بود پنطیوس پیلاطس بود (متی ۲۷: ۱۱). ولی والیان گروه دوم تا هر وقت امپراتور مایل بود، در مقام خود باقی میماندند.
در تحت نظر این والیان، اهالی ایالت از آزادیهای زیادی برخوردار بودند. شهرها در ادارۀ امور خود آزادی داشتند و حتی میتوانستند سکه بزنند. رومیها هرگز مانع آزادی مذهبی رعایای خود نمیشدند و هر قوم مراسم مذهبی مخصوص خود را آزادانه اجرا میکرد. حکام رومی غالباً به نظرهای شوراهای ایالتی توجه میکردند. مأمورینی که میخواستند از مردم استفادۀ نامشروع بکنند توبیخ میشدند و محاکمه میگردیدند. هر چند بعضی از والیان چندان درستکار نبودند ولی غالب آنها بیش از پولی که از ایالات گرفته میشد به آنها استفاده می رسانیدند. جادههایی احداث میشد، ساختمانهای عمومی بنا میگردید و تجارت به سرعت ترقی میکرد.
برای این که بین ایالات یا شهر روم اتحاد بیشتری به وجود آید، بعضی از رومیها در نقاط حساس ایالات ساکن شدند و به تدریج تمدن روم انتشار یافت به طوری که بعد از مدتی بعضی از ایالتها از خود روم هم رومیتر شدند. در قرن دوم وقتی روم هنوز زبان یونانی را به عنوان مهمترین زبان خود به کار میبرد، در گل و اسپانیا و افریقا زبان اصلی لاتین بود.
مذهب امپراتوری در ایالات پیروان فراوانی داشت. پرستش دولت روم و امپراتور وقت، از زمان اگوستوس شروع شد. او دستور دادکه به احترام ژولیوس توسط اتباع روم، که در افسس و نیقیه ساکن بودند، معابدی در این دو شهر ساخته شود. به اهالی اجازه داد که معابدی به افتخار خودش برپا سازند. پرستش دولت توسط شوراهای محلی که عهدهدار امور عبادی ایالات بودند تقویت گردید.
در مورد شورای ایالتی نمونۀ خوبی در اعمال ۱۹: ۳۱ وجود دارد که «رؤسای آسیا» خوانده شده است. اینها رهبران مسئول ایالت بودند و احتمال دارد که به عنوان کاهنان اعظم در اجرای مراسم پرستش دولت انجام وظیفه میکردند. در اعمال رسولان چنین به نظر میرسد که آنها با پولس رفتار دوستانه داشتند زیرا برای رهایی جان وی به او گفتند که خود را در تماشاخانه به دست مردم عصبانی نسپارد.
ایالات رومی که در عهد جدید به آنها اشاره شده است عبارتند از: اسپانیا (رومیان ۱۵: ۲۴)، گل (۲تیموتائوس ۴: ۱۰)، الیرگون (رومیان ۱۵: ۱۹)، مکادونیه (یا مقدونیه اعمال ۱۶: ۹)، اخائیه (رومیان ۱۵: ۲۶)، آسیا (اعمال ۲۰: ۴)، پنطس (۱پطرس ۱: ۱)، بطینیا (اعمال ۱۶: ۷)، غلاطیه (غلاطیان ۱: ۲)، کپدوکیه (۱پطرس ۱: ۱)، سیلیسیا (یاقیلیقیه، غلاطیان ۱: ۲۱ و اعمال ۶: ۹)، سوریه (غلاطیان ۱: ۲۱)، یهودیه (غلاطیان ۱: ۲۲). قپرس (اعمال ۱۳: ۴)، پمفلیه (اعمال ۱۳: ۱۳) و لیکیه (اعمال ۲۷: ۵). بعضی از این ایالات در عهد جدید بیش از یکبار ذکر شدهاند. و نام بعدی الیرکون که دلماطیه است در نامه های شبانی یافت میشود (۲تیموتائوس ۴: ۱۰) پولس معمولاً در موقع اشاره به قسمتهای مختلف امپراتوری نام ایالتها را به کار میبرد ولی لوقا نام قسمتها را ذکر میکند. ایالتها معمولاً شامل بیش از یک قوم بودند مانند قدم لیکاونیه در لستره و دربه (اعمال ۱۴: ۶و۱۱) که جزء ایالت غلاطیه بودند.
مقامات دولتی علاقمند بودند که والی ایالات بشوند زیرا این کار در آمد خوبی داشت. بعضی از آنها به قدری حریص بودند که با وضع مالیاتهای سنگین ایالت را به فقر میکشانیدند. سایرین که به خدمات اجتماعی علاقه داشتند این مالیاتها را به طریق عاقلانه صرف میکردند و برای ساختن راهها و بنادر به منظور توسعۀ تجارت و رشد اقتصادی به کار میبردند. رومیها تصور میکردند که حق دارند ایالتها را استثمار نمایند. تا زمان کنستانتین این ایالتها به دولت مرکزی خراج میدادند و هیچگاه با روم مساوی محسوب نمیشدند.
برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)
نوشتۀ مریل سی تنی
ترجمۀ ط. میکائیلیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |