کتاب مقدس

نگاهی به آزمون شواهد درونی نسخه های عهد جدید

5/5 - (1 امتیاز)

آزمون شواهد درونی

 

          آزمون کتاب شناسی ثابت کرد که متونی که امروزه در اختیار داریم با متون اصلی و اولیه کاملاً مطابقت دارند. ولی سؤالی که هنوز هم بدون پاسخ مانده است این است که آیا این گزارشات مکتوب معتبر هستند یا خیر و اگر معتبر هستند میزان اعتبار آنها چقدر است؟ پاسخ دادن به این سؤال به عهدۀ آزمون شواهد درونی می باشد که توسط "سی.سندرز" (C. Sanders) مطرح شده است.

          در این خصوص، منتقدین هنوز هم از قانون ارسطو متابعت می کنند: "در بررسی متونی که اعتبار و درستی آنها مورد تردید قرار دارد، هدف منتقدان باید تعیین صحت و سقم مطالب موجود باشد و آنها نباید به دنبال سود و منفعت فردی خود باشند."

          "جان و. مونتگومری" (John W. Montgomery) آن را به اختصار چنین بیان می کند: "ما باید متن مورد نظر را به دقت مورد بررسی قرار دهیم و تا زمانی که تضاد و اشتباهات فاحشی را که نشان دهندۀ عدم صلاحیت نویسنده هستند در آن نیابیم، نباید آن را اشتباه و فاقد اعتبار قلمداد کنیم." (14)

          دکتر "لوئیز گادسچاک" (Louis Gottschalk)، استاد پیشین تاریخ در دانشگاه شیکاگو، روش مطالعات تاریخی خود را در کتابی راهنما عنوان کرده است و محققین بسیاری در تحقیقات تاریخی خود از این کتاب کمک گرفته اند. "گادسچاک" می نویسد که قابلیت نویسنده یا شاهدان برای بیان حقایق می تواند به تاریخ شناسان کمک کند تا به میزان اعتبار آن نوشته پی ببرند، "این امر حتی در مورد متونی که با اعمال زور و فریب افراد یا به کمک شاهدان ذی نفع یا بر اساس شایعۀ به دست آمده باشند و یا به نوعی مشکوک و مورد تردید باشند نیز صدق می کند." (15)

          "قابلیت بیان حقایق" کاملاً منوط به نزدیکی مکانی و زمانی شاهدان به واقعۀ مورد نظر می باشد. گزارشات عهد جدید از زندگی و تعالیم عیسی توسط افرادی نوشته شده اند که یا خود از شاهدان عینی بودند و یا با شاهدان عینی در ارتباط بوده اند. لوقا 1: 1-3 می گوید: "از آنجهت که بسیاری دست خود را دراز کردند به سوی تألیف حکایت آن اموری که نزد ما به اتمام رسید، چنانچه آنانی که از ابتدا نظارگان و خادمان کلام بودند به ما رسانیدند، من نیز مصلحت چنان دیدم که همه را من البدایه به تدقیق در پی رفته، به ترتیب به تو بنویسم ای تیوفلس عزیز."

          دوم پطرس 1: 16 می گوید: "زیرا که در پی افسانه های جعلی نرفتیم، چون از قوت و آمدن خداوند ما عیسی مسیح شما را اعلام دادیم، بلکه کبریایی او را دیده بودیم."

          اول یوحنا 1: 3 می گوید: "از آنچه دیده و شنیده ایم شما را اعلام می نماییم تا شما هم با ما شراکت داشته باشید. و اما شراکت ما با پدر و با پسرش عیسی مسیح است."

          یوحنا 19: 35 می گوید: "و آن کسی که دید شهادت داد و شهادت او راست است و او می داند که راست می گوید تا شما نیز ایمان آورید."

          لوقا 3: 1 می گوید: "و در سال پانزدهم از سلطنت طیباریوس قیصر، در وقتی که پنطیوس پیلاطس، والی یهودیه بود و هیرودیس، تیترارک جلیل و برادرش فیلیپس تیترارک ایطوریه و تراخونیتس و لیسانیوس تیترارک آبلیه."

          نزدیکی شاهدان عینی به وقایع مورد نظر درستی گزارشات آنها را تصدیق می کند. در هر صورت، تاریخ شناسان با شاهدان عینی ای نیز سرو کار دارند که علی رغم نزدیکی به وقایع مورد نظر و دارا بودن قابلیت بیان حقایق، آگاهانه یا ناآگاهانه مبادرت به بیان اکاذیب می کنند.

          گزارشات عهد جدید در مورد عیسی مسیح زمانی منتشر شد که افراد هم دورۀ او در قید حیات بودند. این افراد مطمئناً می توانستند صحت و سقم این گزارشات را تعیین کنند. زمانی که رسولان مسیح در حال موعظۀ انجیل بودند نیز مطالب مشابهی را در مورد عیسی عنوان می کردند (حتی زمانی که با سرسخت ترین مخالفین روبه رو می شدند.) آنها نه تنها می گفتند: "ما شاهد این وقایع بودیم" یا "ما این سخنان را شنیده ایم"، بلکه جسورانه و با شهامت در مقابل سرسخت ترین منتقدان می ایستادند و می گفتند: "شما نیز اینها را می دانید … شما خود شاهد این وقایع بوده اید … شما از این امر آگاه هستید." البته آنها در بیان این جملات نزد مخالفان خود باید محتاطانه عمل می کردند، چون اگر اشتباه می کردند، مجبور می شدند حرف خود را پس بگیرند و ادعاهای کذب آنها را بپذیرند.

          اعمال 2: 22 می گوید: "ای مردان اسرائیلی این سخنان را بشنوید. عیسی ناصری مردی که نزد شما از جانب خدا مبرهن گشت به قوات و عجایب و آیاتی که خدا در میان شما از او صادر گردانید، چنانکه خود می دانید."

          اعمال 26: 24-26 می گوید: "چون او بدین سخنان، حجت خود را می آورد، فستوس به آواز بلند گفت: <ای پولس دیوانه هستی! کثرت علم تو را دیوانه کرده است!> گفت: <ای فستوس گرامی، دیوانه نیستم بلکه سخنان راستی و هوشیاری را می گویم. زیرا پادشاهی که در حضور او به دلیری سخن می گویم، از این امور مطلع است، چونکه مرا یقین است که هیچ یک از این مقدمات بر او مخفی نیست، زیرا که این امور در خلوت واقع نشد."

          "اف.اف. بروس"، استاد نقادی و تفسیر کتاب مقدس در دانشگاه منچستر" (Manchester)، در مورد اعتبار و صحت نسخۀ اصلی عهد جدید می گوید: "رسولان مسیح نه تنها با شاهدان عینی ای سر و کار داشتند که مشتاقانه به موعظات آنها گوش می دادند، بلکه با افرادی نیز روبه رو بودند که اگر چه از حقایق خدمت و مرگ مسیح آگاه بودند ولی چندان هم از آن خرسند نبودند. رسولان نمی توانستند با بیان مطالب کذب و نادرست موقعیت خود را به مخاطره بیاندازند (منظور تغییر تعمدی حقایق است)، چون مخالفین آنها که از این وقایع آگاهی کامل داشتند در پی چنین فرصتی بودند تا آنها را رسوا کنند. از سوی دیگر، یکی از نقاط قوت کار رسولان این بود که آنها همواره به اموری اشاره می کردند که شنوندگان از آنها آگاهی داشتند و همین امر باعث اعتماد آنها به رسولان می شد. آنها نه تنها می گفتند: "ما شاهد این وقایع بودیم"، بلکه می گفتند: "همانطور که خود شما نیز می دانید …" (اعمال رسولان 2: 22). حتی اگر رسولان هم سعی می کردند حقایق را تغییر دهند مطمئناً شاهدان مخالف حاضر در آنجا این امر را برملا می کردند. این مخالفین عوامل اصلاح کننده ای به شمار می رفتند." (11)

          "لارنس جی. مک گینلی" (Lawrence J. McGinley)، استاد دانشکدۀ "سنت پیتر" (Saint Peter)، در مورد اهمیت وجود شاهدان مخالف در رابطه با وقایع مکتوب در اناجیل می نویسد: "قبل از هر چیز باید گفت که شاهدان عینی تا زمانی که این روایات به طور کامل شکل گرفتند در قید حیات بودند و در بین آنها مخالفینی وجود داشتند که این جنبش نوین مذهبی آنها را نگران کرده بود. از آنجایی که در این روایات مطالب و تعالیمی مطرح شده اند که همگان از آنها اطلاع داشتند، پس می توان نتیجه گرفت که اگر مطالب کذبی مطرح می شدند مردم مطمئناً به مخالفت برمی خاستند." (16)

          "رابرت گرنت" (Robert Grant)، محقق عهد جدید در دانشگاه شیکاگو، می گوید: "در مدت زمانی که ممکن است اناجیل هم نظر (5) نوشته شده باشند شاهدان عینی ای وجود داشتند که مطمئناً در نوشتن این اناجیل از شهادات آنها نیز استفاده شده است … این امر بدان معناست که می توان اناجیل را از معتبرترین شاهدان زندگی، مرگ و رستاخیز مسیح دانست." (17)

          "ویل دورانت" (Will Durant)، دانشجوی رشتۀ تحقیقات تاریخی که ایام عمر خود را صرف بررسی کتب باستانی و تاریخی کرده بود، می نویسد: "رسولان علی رغم تمام تعصبات و پیش پندارهای الهیاتی خود وقایعی را به نگارش در آورده اند که اگر واقعاً قصد تحریف حقایق را داشتند هرگز آنها را ثبت نمی کردند. این وقایع عبارتند از: رقابت رسولان برای کسب جایگاه بالاتر در ملکوت خدا، فرار آنها پس از دستگیری عیسی، انکار پطرس، ممانعت عیسی از انجام معجزه در جلیل، اشارات برخی از افراد به دیوانه بودن عیسی، اعتراف او مبنی بر نداشتن آگاهی از برخی از وقایع آینده، لحظات تلخ زندگی عیسی و نالۀ ناامیدانۀ او بر صلیب. خوانندۀ این وقایع نمی تواند نسبت به حقیقت وجود شخصیت اصلی آنها شک و تردید به خود راه دهد. این امر که چند انسان عادی از یک نسل توانسته اند چنین شخصیت قدرتمند و جذابی را با اخلاقیات والا و چنین تصویر الهام بخشی را از انسان دوستی خلق کنند، بیش از تمام معجزات مذکور در اناجیل باعث حیرت ما می شود. داستان زندگی، شخصیت و تعالیم مسیح پس از اینکه دو قرن پیاپی زیر ذره بین منتقدان مورد نقادی قرار گرفت، بی عیب و نقص بیرون آمد و مهم ترین و جذاب ترین بخش از تاریخ غرب راتشکیل داد." (18)

                                                                          _________________________

(5) میان سه انجیل اول (متی، مرقس و لوقا) از نظر محتوی و طرز بیان شباهت های بسیاری وجود دارد و به همین دلیل به آنها "اناجیل هم نظر" یا "اناجیل هم دید" گفته می شود. م.   

 

برگرفته از کتاب: بیش از یک نجار

نوشته: جاش مک داول (مدافع ایمان مسیحی)

ترجمه: آربی مسروپی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO