نوشتاری به مناسبت ایام عید پاک: شواهد و مدارک اثبات رستاخیز مسیح از مردگان چیست؟
شواهد و مدارک اثبات رستاخیز مسیح از مردگان چیست؟
«آنچه از ابتدا بود و آنچه شنیده ایم و به چشم خود دیده، آنچه بر آن نگریستیم و دستهای ما لمس کرد، در بارۀ کلمۀ حیات. و حیات ظاهر شد و آن را دیده ایم و شهادت می دهیم و به شما خبر می دهیم از حیات جاودانی که نزد پدر بود و بر ما ظاهر شد.» (اول یوحنا 1: 1و2)
پیش از آنکه به شواهد و مدارک قوی اثبات رستاخیز مسیح از مردگان بپردازیم، لازم است تأکید کنم که یک مسیحی ایماندار که با مسیح هر روز رابطۀ زنده دارد و با او راه می رود و او را در لحظه به لحظۀ زندگی اش تجربه می کند و لمس می کند، نیازی به شواهد و مدارک اثبات رستاخیز مسیح ندارد. مانند این است که من هر روز فرزندان خود را ملاقات می کنم و یک نفر به من بگوید چگونه می دانی که فرزند داری!!! آیا احمقانه به نظر نمی رسد؟
یوحنای رسول که با مسیح زندگی کرده بود و با او راه رفته بود و او را لمس کرده بود در این آیات از تجربیات خود با این عیسای زنده سخن می گوید. او در بارۀ یک تجربۀ دست اول با ما سخن می گوید. هیچ مدرک و شاهدی نمی تواند جایگزین تجربۀ دست اول شخصی ما با مسیح بشود. اما برای دوستانی که هنوز تجربۀ زنده با مسیح نداشته اند و یا برای کسانی که نیاز به شواهد و مدارک برای رستاخیز مسیح دارند چند مدرک و شاهد زیر را برای شما به اختصار تشریح می کنم:
مدارک و شواهد رستاخیز مسیح:
- برای آنانی که ادعا می کنند مسیح بر صلیب کاملاً نمرده بود و بیهوش شده بود و در اثر سرمای موجود در قبر به هوش آمد، نکات زیر دارای اهمیت است که در نظر بگیریم:
آیا:
- کسی که یک شب تمام نخوابیده
- ضربات شلاق بسیار خورده
- پس از خوردن ضربات شلاقهای زیاد راهی طولانی را مجبور به حمل صلیب بوده
- بعد بر صلیب میخکوب شده به طوری که از دستها و پاهایش خون از ساعت 9 صبح تا ساعت 3 عصر یعنی به مدت 6 ساعت جاری بوده
- بر سر او تاج خار گذاشته شده
- و بالآخره نیزه بر پهلوی او وارد شده به طوری که خون و آب از پهلویش جاری شده که خود نشان دهندۀ فشار سنگینی بوده که قلب عیسی بر صلیب تحمل کرده و بر اساس نظریات پزشکان در چنین وضعیتی می بایست قلب شخص مورد نظر ترکیده باشد.
- در ضمن سربازان رومی که در تشخیص مرگ افراد مصلوب شده مهارت و تجربۀ زیادی داشتند وقتی به پای صلیب مسیح رسیدند نیازی به شکستن ساق پاهایش ندیدند و مطمئن بودند که او دیگر مرده و امکان بیهوش بودن وجود نداشته
- حال خود قضاوت کنید: آیا چنین شخص با چنین شرایط فیزیکی وارد آمده بر او می توانست از قبری که دو نگهبان رومی ایستاده بودند و نگهبانی می دادند، در اثر سرمای فضای قبر از بیهوشی بیرون آمده باشد و توانسته باشد سنگ قبری را که حدود دو تُن یا بیشتر وزن آن بود، از دهنۀ قبر به کناری کشیده باشد و با این حال و وضع حریف دو سرباز قوی رومی شده باشد که جلوی قبر، نگهبانی می دادند و بعد فرار کرده باشد؟
- ادعای دوم این است که شاگردان عیسای مسیح جسد او را دزدیدند و ادعا کردند زنده شده است!!! آیا هیچ عقل سلیمی می پذیرد که یازده شاگرد عیسای مسیح به خاطر این پیام که عیسی خداوند است چون از مردگان برخاسته، حاضر باشند جان خود را فدا کنند در حالی که کاملاً به این امر واقف بودند که همۀ این داستان ساختگی و دروغ است؟ شاید شخصی که از نظر ایدئولوژیک چیزی را باور کرده، حاضر باشد به خاطر اعتقاداتش جانش را بدهد، اما نه به خاطر اعلام یک رخداد واقعی تاریخی که ادعا می کند خود شاهد آن بوده است.
- ادعای سوم که بسیار ضعیف است این است که شاید رهبران مذهبی یهود جسد او را مخفی کرده بودند. اما آیا رهبران مذهبی که مخالف پیام مسیح بودند و جسد او را دزدیده بودند، وقتی شاگردان او را در خیابان ها دیدند که فریاد می زنند عیسی از مردگان برخاسته، نمی توانستند جسد او را به نمایش عموم بگذارند و سخن شاگردان را تکذیب کنند؟
- و بالآخره ادعای چهارم این است که شاگردان و پیروان مسیح آنقدر دل باختۀ مسیح بودند که در توّهمات خود چنین تصور کرده اند که عیسی را دیده اند. اما این مسئله از دیدگاه علم روانشناسی کاملاً رد شده است. چون هرگز افراد مختلف در موقعیت های مختلف و در زمان های مختلف نمی توانستند مورد توهم دیدن عیسی قرار گرفته باشند. در ثانی در یک موقعیت دیگر عیسای مسیح به بیش از 500 نفر ظاهر شده بود. آیا این امر از نظر منطقی قابل پذیرش است که 500 نفر، فردی را در توّهم و خیال پردازی خود در یک آن با هم تصور کرده باشند که او را زنده دیده اند؟!!!
- تغییر جهت زندگی شخصی مانند پولس مسئله بعدی است. پولس رسول که سابقا از مخالفین سرسخت کلیسا و مسیحیان بود، در حالی که در راه دمشق برای کشتن و اذیت و آزار مسیحیان رهسپار بود، مدعی شد که عیسی را در راه ملاقات کرده و او مسیر زندگی اش را چنان تغییر داد که پس از آن مبدل به یکی از بانفوذترین رسولان مسیح شد.
- و بالآخره شهادت بیش از میلیاردها مسیحی در طول تاریخ از تجربۀ شخصی خود با عیسای مسیح نیز یکی از قوی ترین دلایل و مدارک رستاخیز مسیح است.
چند نقل قول از افراد برجسته در رابطه با رستاخیز مسیح:
- «مردی که کاملاً بی گناه بود، برای خیریت دیگران که دشمنانش را نیز شامل می شد، خود را فدا کرد و رهانندۀ جهانیان شد. این عملی بی نظیر و کامل بود.» (مهاتما گاندی)
- «دو هزار سال پیش در خاورمیانه، اتفاقی رخ داد که دنیا را دگرگون ساخت. به خاطر این رویداد، تاریخ به دو نیمه تقسیم شد. هر بار که از تقویم میلادی استفاده می کنید، رستاخیز مسیح را به عنوان نقطۀ مرکزی آن در نظر می گیرید.» (کشیش ریک وارِن)
- «رستاخیز مسیح نه تنها برای ایمان تاریخی مسیحیت اهمیت دارد بلکه بدون آن مسیحیت وجود خارجی نمی داشت. این تنها آموزه ای است که مسیحیت را برتر از هر مذهب دیگری در دنیا قرار می دهد.» (آدریَن روجرز)
- «مدارک موجود در بارۀ رستاخیز مسیح در مقایسه با شواهد وجود شخصی به اسم ژولیوس سزار یا این ادعا که اسکندر کبیر در سن سی و سه سالگی فوت کرد، بیشتر و قوی تر است.» (دکتر بیلی گراهام)
- «ایمان به رستاخیز مسیح وصله ای نیست که به مسیحیت چسبانده شده بلکه خودش اساس ایمان مسیحی است.» (جرج کِری)
- «هیچ رخداد تاریخی بهتر از رستاخیز مسیح تا این حد به وسیلۀ شواهد و مدارک گوناگون حمایت نشده است.» (بروک وستکات)
- و بالآخره شاید باعث تعجب شما باشد که این نقل قول از باراک اوباما رئیس جمهور اسبق ایالات متحده باشد! «من به مرگ و رستاخیز رهایی بخش عیسی مسیح ایمان دارم!»
گردآوری و نگارش کشیش ورژ باباخانیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |