نظر خدا در مورد تو مهمتر از نظر هر کس دیگری است!
نظر خدا در مورد تو مهمتر از نظر هر کس دیگری است!
هر بار که بر اساس نظر دیگران تصمیم میگیری، بذر شکست را در زندگی خود میکاری.
ممکن است متوجه آن نشدی، اما ترس از عدم تأیید دیگران بیش از هر چیز دیگری باعث ایجاد مشکلات در زندگی تو میشود. وقتی نگران این هستی که دیگران در مورد تو چه فکری میکنند، تمایل داری کارهای مورد علاقۀ عموم را انجام دهی، حتی با دانش به اینکه کاری اشتباه است و فقط به این دلیل که سعی میکنی همه را خشنود سازی، تعهداتی میدهی که نمیتوانی به آنها پایبند باشی. این چیزی غیر از صدور حکم شکست تو نیست.
و همین یکی از دلایلی است که پطرس سه بار عیسی را انکار کرد. او به نظر دیگران بیشتر از اینکه به فکر وفادار بودن به عیسی باشد، اهمیت داد.
کتابمقدس میفرماید: «پطرس از دور به دنبال عیسی آمد تا به حیاط خانۀ کاهن اعظم رسید و وارد شده در میان خدمتکاران نشست تا پایان کار را ببیند … در این وقت پطرس در بیرون، در حیاط خانه نشسته بود که کنیزی نزد او آمده گفت: «تو هم با عیسی جلیلی بودی.» پطرس در حضور همه منکر شده گفت: «من نمیدانم تو چه میگویی.» (متی ۵۸:۲۶، ۶۹-۷۰ ترجمۀ مژده برای عصر جدید).
تازه سه سال از زمانی که پطرس با عیسی، پسر خدا گذرانده بود، سپری شده بود اما اولین بار که به او فرصتی دست داد که این امتیاز آشنایی با عیسی را تصدیق کند، انکارش نمود. پطرس بیشتر از اینکه خود را با عیسی یکی بداند، نگران این بود که دیگران در بارۀ او چه فکر میکنند.
لحظهای تعمق کن که چند بار این فرصت را داشتهای که در مورد عیسی با دیگران صحبت کنی اما سکوت را اختیار کردهای چون نگران این بودی که دیگران در مورد تو چه فکری میکنند.
نظر چه کسی برای تو مهمتر از نظر خداست؟ وقتی به دیگری اجازه میدهی مهمتر از خدا باشد، او خدای تو میشود و این یعنی بتپرستی و قدمی است به سوی شکست.
ترس از عدم تأیید دیگران همیشه از یک زخم پنهان ناشی میشود. شاید در گذشته توسط بعضی طرد شدهای. ممکن است یک نیاز برآورده نشده یا آسیبی باشد که در دوران بلوغ تجربه کردهای. این درد میتواند بسیار عمیق باشد، آنقدر عمیق که در تو ریشه دوانده باشد. من آن را درد روح و روان مینامم.
این درد روح همیشه با هویت تو ارتباط مستقیم دارد. اگر به هویت خود پی نبردهای، تا آخر عمر تحت تأثیر عدم تأیید دیگران قرار میگیری و هیچوقت برای باورهای خود نخواهی ایستاد و آنچه را که درست است انجام نخواهی داد.
کتابمقدس در امثال سلیمان ۲۵:۲۹ میفرماید: «کسی که از انسان میترسد در دام میافتد، اما هر که بر خداوند توکل میکند، در امان میماند.» (ترجمۀ مژده برای عصر جدید)
وقتی زخمهای پنهان زندگیات را شناسایی کنی، خدا میتواند شروع به درمان آنها کند. آنگاه میتوانی در این آزادی که نظر خدا مهمتر از نظر هر کس دیگری است، زندگی کنی.
تبادل نظر:
- هویت تو در مسیح بر اساس آن چیزی است که خدا گفته. امروز به چه اقدام عملی دست میزنی که عادت مطالعۀ کتاب مقدس را در خود پرورش دهی تا بر اساس آنچه کلام خدا میفرماید از هویت خود اطمینان داشته باشی؟
- آخرین باری که با اعتماد به خداوند در تصمیمگیریهای خود احساس امنیت کردهای، کِی بوده؟
- چه زخم پنهانی در تو هست که باعث میشود از عدم تأیید دیگران هراس داشته باشی؟ اگر برایت روشن نیست که زخم پنهان تو چیست، در دعا از خدا بطلب که تو را کمک کند تا آن را کشف کنی و سپس از او بخواه که همین امروز شروع به درمان آن زخم در تو بکند.
نوشتۀ کشیش ریک وارِن
ترجمۀ کشیش ورژ باباخانیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |