نسب نامۀ آدم تا نوح
نسب نامۀ آدم تا نوح
کتاب پیدایش آدم پیدایش 5: 1 الی 6: 8
این سومین سند از اسنادی است که کتاب پیدایش را تشکیل می دهند، و تا پانصدمین سال زندگی نوح را در بر می گیرد (پیدایش ۵: ۳۲). ممکن است آدم آن را آغاز کرده، خنوخ و متوشالح آن را ادامه داده و نوح تکمیل نموده باشد. طبق روایات، احتمال دارد نسخه هایی از این سند و دو سند قبلی به وسیلۀ نوح و الواحی گلی نوشته شده، و سپس در «سیپار» مدفون شده باشند.
نسب نامۀ آدم تا نوح
سن این افراد به ترتیب زیر ثبت شده: آدم ۹۳۰ سال، شیث ۹۱۲ سال، انوش ۹۰۵ سال، قینان ۹۱۰ سال، مَهللئیل ۸۹۵ سال، یارد ۹۶۲ سال، خنوخ ۳۶۵ سال، متوشالح ۹۶۹ سال، لمک ۷۷۷ سال، نوح ۹۵۰ سال.
سن بالای این افراد معمولاً بدین گونه توجیه شده که گناه تأثیر منفی خود را هنوز بر نژاد بشر کاملاً بر جای نگذاشته بود.
تصور برخی بر این است که از آنجا که این نسب نامه و آن که در باب ۱۱ ذکر شده، هر یک شامل ۱۰ نسل هستند، ممکن است مثل نسب نامۀ عیسی در متی ۱، اینها نیز خلاصه شده باشند. ولی فرمول تکراری«…سال زیست و …. را آورد»، مخالف چنین نظریه ایی است.
خنوخ
خنوخ، بهترین این افراد بود. در جامعه ای با شرارت غیر قابل توصیف، او «با خدا راه می رفت». او که ۶۲۲ سال پس از آفرینش آدم به دنیا آمده بود، ۳۰۸ سال با آدم معاصر بود. ۶۹ سال پیش از تولد نوح، یعنی هنگامی که خنوخ فقط ۳۶۵ سال داشت، «خدا او را برگرفت».
شخص دیگری که بدین گونه و بدون مردن منتقل شد، ایلیا بود (۲پادشاهان ۲).
شاید خدا قصد داشته خنوخ و ایلیا نمونه ای باشند از سرنوشت مبارک مقدسینی که به هنگام بازگشت خداوند هنوز در جسم به سر می برند (۱تسالونیکیان ۴: ۱۷).
اعراب افسانه ای داشتند مبنی بر این که خنوخ نوشتن را اختراع کرد. عهد جدید به نبوتی از خنوخ اشاره می کند (یهودا ۱۴).
متوشالح
او پسر خنوخ و مسن ترین فرد در میان این ۱۰ نفر بود (۹۶۹ سال). او ۲۴۳ سال با آدم و ۹۸ سال با سام هم عصر بود، و به این ترتیب رابطی بود میان باغ عدن و جهان پس از طوفان. او در سال وقوع طوفان مُرد.
عمر طولانی اولیه
«بِروسوس» تاریخ نگار بابلی در ۳۰۰ ق.م. تاریخ خود را بر اساس آرشیوهای معبد مردوک نگاشت، که خود از کتیبه های قدیمی نسخه برداری شده بودند و بسیاری از آن ها امروزه کشف شده اند. او در تاریخ خود از ده پادشاه نام می برد که دارای عمر طولانی بودند و پیش از طوفان سلطنت می کردند، و هر یک از ۱۰۰۰ تا ۶۰۰۰۰ سال حکومت می کردند. این ده پادشاه عبارتند از: آلوروس، الاپاروس، آیلون، آمِنون، مگالاروس، دائونوس، اودوراکوس، آمِنپسینوس، اُتیارتِس، خیسوتروس، بِروسوس می نویسد: «در زمان خیسوتروس، سیل عظیم جاری شد».
منشور «وِلد» و کتیبه های «نیپور»، که به هر دوره از سلطنت، چندین هزار سال را نسبت می دهند، از پادشاهان پیش از طوفان بدین گونه نام می برند:
الویهم 28000 سال در اریدو سلطنت کرد
الالمار 36000 سال در اریدو سلطنت کرد
اِمِن لوانا 43000 سال در بگورگورو سلطنت کرد
کیچونا 43000 سال در لارسا سلطنت کرد
اِنمِن گالانا 28000 سال در بگورگورو سلطنت کرد
دو موزی 36000 سال در بگورگورو سلطنت کرد
سیب زیانا 28000 سال در لاراک سلطنت کرد
اِمن دورانا 21000 سال در سیپار سلطنت کرد
اوبوراتوم 18000 سال در شوروپاک سلطنت کرد
زین سودو (اوت ناپیشتیم) 64000 سال
«سپس طوفات زمین را فرا گرفت».
اینها باید همان پادشاهانی باشند که بروسوس از آن ها نام می برد، ولی پس از تقسیم زبان ها در بابل به نام های متفاوت شناخته می شوند. کتیبه هایی که این نام ها در آن ها ذکر شده اند، پس از شروع دورۀ تاریخی نوشته شده اند. به نظر می رسد که گذشتگان نیز مثل امروز، به هنگام سخن گفتن از دوران ماقبل تاریخ خودشان وسوسه می شدند به اندازۀ زیادی در تواریخ جهان باستان اغراق کنند.
علاوه بر بابلی ها، پارسیان، مصریان، هندوها، یونانیان و دیگران نیز روایاتی از عمر طولانی ساکنان اولیۀ زمین داشتند. چنین روایاتی چگونه می توانستند به وجود آیند، مگر این که انسان های اولیه در واقع عمر طولانی داشتند؟
برگرفته از کتاب راهنمای کتاب مقدس از انتشارات شورای کلیسایی 222
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |