نترس، فقط ایمان بیاور!

نترس، فقط ایمان بیاور!

✨?«…مترس ایمان آور و بس!» (مرقس ۵: ۳۶)

برای شما اتفاق افتاده که انتظار جوابی داشتید ولی چیز دیگه ای از آب در آمد؟!
انتظار هوای آفتابی داشتید، ابری و بارانی شد، جواب بله می خواستید، نه شد! و……
یایرُس به نزد مسیح رفت، به پاهایش افتاد و خواست که دخترش را که در آستانۀ یک قدمی تا مرگ بود را شفا دهد.
در این بین وقفه‌ای به خاطر ازدحام جمعیت و شفای زنی که سال ها از بیماری استحاضه رنج می برد، افتاد.
از اهالی خانۀ یایرُس خبر آمد که دخترک فوت شده و لازم نیست که باعث زحمت عیسا شوند.
تصور بکنید که یایرُس چه حالی شد؟
چه فکر می کرد، چه شد؟
یک آن، یأس و ناامیدی وجود او را دربرگرفت. دنیا روی سرش خراب شد.( نویسندۀ انجیل از وضعیت روحی روانی یایرُس چیزی نمی گوید. ولی می شود تصور کرد که اوضاع او بعد از شنیدن این خبر ناگوار چگونه می تواند باشد.)
عیسا با شنیدن این خبر، بلافاصله به او می گوید که نترسد و ایمان داشته باشد.
به یقین بلافاصله یایرُس به خود می آید و امید در وجودش جان می گیرد.
در خانۀ او صدای گریه و ناله و ماتم به گوش می رسد.
عیسا دست دخترک را می گیرد و می گوید:«ای دختر، تو را می گویم برخیز.»
بلافاصله دختر زنده شد.
گریه و ماتم جایش را به خنده و شادی داد و همۀ کسانی که عیسا را تمسخر می کردند در حیرت افتادند.
او کیست که باد و طوفان و مرگ نمی توانند در برابر او بایستند.
عیسا تنها کسی است که می تواند مسیر زندگی ما را تغییر دهد.
او تنها ناخدایی ست که کشتی ما را به ساحل مراد می رساند.
خدا شما را برکت دهد.?✨

یادداشتی از خواهر گرامی مان ر.پ.