ناظران کلیسا و وظایف ایشان
ناظران کلیسا و وظایف ایشان
اعمال ۲۰: ۲۸ «پس نگاه دارید خویشتن و تمامی آن گله را که روح القدس شما را بر آن اسقف مقرر فرمود تا کلیسای خدا را رعایت کنید که آن را به خون خود خریده است».
هیچ کلیسایی نمی تواند بدون رهبران به کار خود ادامه دهد. به همین دلیل نیز در اعمال رسولان ۱۴: ۲۳ می بینیم که افراد خاصی به عنوان مشایخ یا ناظران انتخاب شدند تا مسئولیت ها و وظایف رهبری را بر عهده گیرند. در کلیسای امروزی چنین افرادی، شبان یا «کشیش» نام دارند. ولی مشایخ در عین حال می توانند اعضای کلیساهای محلی یا سازمان های بشارتی باشند که خادمان تمام وقت نیستند و پیش زمینۀ خدمتی آن ها، به طور حرفه ای خدمت بشارت رسانی نیست. ولی آن ها نیز باید از همان اصولی بر طبق کتاب مقدس پیروی کنند که رهبران روحانی منتصب، پیروی می کنند. چنین افرادی بیشتر از شخصیت برجسته، حکمت روحانی و قدرت رهبری بالا برخوردارند. ناظران اغلب مسئولیت های مختلفی را در کار خدمت بر عهده دارند. مثل امور دفتری، کارهای شبانی، موعظه، تعلیم و یا خدمت های دیگر. این افراد باید توسط پیروان دیگر مسیح که از روح پر هستند و ارادۀ خدا (یعنی، خواسته ها، نقشه ها و اهداف) را پیروی می کنند؛ با دعا و روزه، انتخاب شوند. تصمیم آن ها باید بر اساس اصول، معیارها و توانایی های روحانی که روح القدس عطا می کند، باشد؛ اول تیموتائوس ۳: ۱-۷ و تیتوس ۱: ۵-۹ (ر.ک. به مقالۀ صلاحیت های اخلاقی برای خادمان). بدین ترتیب در واقع این روح القدس است که شخص را آماده و منصوب می کند تا ناظر کلیسا شود. آخرین سخنان پولس به رهبران افسس (اعمال ۲۰: ۱۸-۳۵) نحوۀ تعیین ناظران کلیسای محلی را بر طبق اصول سنتی کتاب مقدسی تشریح می کند. در برخی موارد، وظایف آن ها شبیه وظایف انبیای عهد عتیق است (ر.ک. به مقالۀ پیامبرات عهد عتیق).
انتشار ایمان:
(۱) یکی از وظایف اصلی ناظران، خوراک روحانی «گوسفتدان» (کسانی که در کلیسا، به طور رسمی تحت رهبری ایشان هستند) با تعلیم کلام خدا است. آن ها باید همیشه به یاد داشته باشند که «گله»، همان قوم خدا است (یعنی، خریده شده، باز آورده، رهایی یافته از گناه، نجات یافته) که خدا با خون گران بهای پسرش عیسی مسیح، برای خود کفاره کرده است (م.ک با اعمال ۲۰: ۲۸؛ اول قرنتیان ۶: ۲۰؛ اول پطرس ۱: ۱۹؛ مکاشفه ۵: ۹). عیسی زندگی اش را فدا کرد تا بهای جریمۀ گناهان مردم را به حضور خدا بپردازد تا ارتباط شخصی آن ها با خدا احیا شود.
(۲) در اعمال ۲۰: ۱۹-۲۷، پولس توضیح می دهد که او در کلیسای افسس مانند یک شبان (یعنی، رهبر، محافظ) خدمت می کند. او مسئولیت های خود را جدی می گرفت زیرا ارادۀ خدا (یعنی، حقیقت کامل کلام خدا و نقشه های او) را به طور کامل به جا می آورد؛ این کار او شامل این امور بود: هشدار دادن، تشویق کردن و تعلیم مسیحیان افسس (اعمال ۲۰: ۲۷). در نتیجه می توانست با اطمینان بگوید، «من از خون همۀ (انسان ها) بری هستم» (اعمال ۲۰: ۲۶). ناظران و رهبران روحانی امروز نیز به همین ترتیب باید حقیقت کامل کلام خدا را با حکمت به جماعت کلیسایی خود اعلام کنند و با توجه به زمینۀ تاریخی متن کلام، از هیچ واقعیتی چشم پوشی نکنند. آن ها باید به کلام موعظه کنند و در فرصت و غیر فرصت مواظب باشند تا با کمال تحمل و تعلیم (دوم تیموتائوس ۴: ۲) تنبیه و توبیخ و نصیحت نمایند، زیرا اگر آن ها بخواهند به خاطر خشنودی مردم، از اعلام حقیقت کلام چشم پوشی کنند، اشتباه بزرگی مرتکب شده اند (دوم تیموتائوس ۴: ۳).
محافظت از ایمان:
شبان واقعی، همواره باید زندگی اش را با هوشیاری سپری کند تا بتواند گوسفندان را از خطر مهاجمان روحانی در امان بدارد. یعنی، شبانان و رهبران روحانی باید جماعت خود را از خطر دشمنان روحانی حفظ کنند زیرا هدف این دشمنان انحراف و نابودی روحانی آن هاست. پولس می داند که شیطان در آینده، معلمان دروغین را در کلیسا به کار خواهد گرفت؛ برخی از درون کلیسا و برخی از بیرون. آن ها در جماعت الهی ایمانداران نفوذ خواهند یافت و باورها و رفتارهایی را اشاعه خواهند داد که با کلام خدا در تضاد است. این دشمنان خدا، ایمان برخی از اعضای کلیسا را حقیر خواهند شمرد و ایمان برخی دیگر را از بین خواهند برد (ر.ک. به مقالۀ معلمان دروغین). پولس، آن ها را «گرگان درنده» می خواند زیرا آن ها قوی، مشکل آفرین و خطرناک خواهند بود (اعمال ۲۰: ۲۹؛ م.ک با متی ۱۰: ۱۶). چنین افرادی تعلیم کتاب مقدس را تحریف خواهند کرد تا بتوانند ایمانداران را از مسیح دور سازند و به سوی خود بکشانند. این درخواست جدی پولس (اعمال ۲۰: ۲۵-۳۱) مسئولیت خطیری را بر عهدۀ همۀ رهبران روحانی قرار داده است تا بتوانند کلیسا را از خطر تعلیم های دروغین حفظ کنند. رهبران کلیسا باید این کار را به مدد دعای فراوان برای اعضای کلیسا؛ تعلیم دقیق کتاب مقدس و رهبری روحانی آنها انجام دهند.
(۱) کلیسای حقیقی از کسانی تشکیل شده است که مسیح را با قلبی راستین پیروی می کنند، بر امداد و قوت او تکیه می نمایند و با روح القدس مشورت و مشارکت می کنند تا به عیسی مسیح و کلام خدا وفادار بمانند (ر.ک. به مقالۀ تمامی کتاب مقدس الهام خداست). به همین علت، رهبران کلیسا باید بر آموزش و پروش مسیحی و تربیت همراه با محبت (افسسیان ۴: ۱۵) تأکید نمایند و در کلیسا با تمام قوا در برابر کسانی که «سخنان کج» خواهند گفت تا کلام خدا (اعمال ۲۰: ۳۰) را معوج جلوه دهند، بایستند (دوم تیموتائوس ۴: ۱-۴؛ تیتوس ۱: ۹-۱۱).
(۲) رهبران کلیسا، شبانان کلیسای محلی و خادمان رسمی همیشه باید در نظر داشته باشند که عیسی به آن ها مسئولیت داده است تا محافظان زندکی گلۀ خود باشند (اعمال ۲۰: ۲۶-۲۷؛ م.ک. با حزقیال ۳: ۲۰-۲۱). رهبران کلیسا باید هدف بزرگ خدا را برای کلیسا در نظر گیرند و راجع به آن؛ به ویژه زندگی روحانی خودشان و جماعت کلیسایی شان (اعمال ۲۰: ۲۸) سخن گویند و آن را اجرا کنند (اعمال ۲۰: ۲۷) زبرا در غیر این صورت، «از خون همۀ (مردم) بری» نخواهند بود (ر.ک. به اعمال ۲۰: ۲۶؛ م.ک. با حزقیال ۳۴: ۱-۱۰). اگر کسی بر اثر غفلت رهبران روحانی یعنی هشدار ندادن به مردم یا عدم حفاظت از آن ها در برابر معلمان دروغین و تعلیماتشان، در ایمانش لغزش بخورد یا ایمانش را از دست بدهد، خدا از این رهبران حساب خواهد خواست (ر.ک به دوم تیموتائوس ۱: ۱۴؛ مکاشفه ۲: ۲).
(3) نظم و نظام کلیسا در زمینۀ ارائۀ تعلیم های درست کتاب مقدسی و حل ناهنجاری های اخلاقی، از اهمیتی بالا برخوردار است. یعنی کسانی که در سمت رهبری کلیسا قرار دارند باید بتوانند دیگران را نیز تعلیم دهند. ولی آن ها در عین حال باید فروتن و انتقادپذیر باشند و در صورت عدم رعایت اصول اخلاقی یا روحانی تأدیب کلیسا را بپذیرند. پاکی زندگی و تعلیمی از اهمیتی بسیار بالا برخوردار است. این مقوله، موعظه و زندگی کردن بر اساس اقتدار قطعی کلام خدا را نیز در بر می گیرد. به علاوه، دانشکده های الاهیاتی، مدارس کتاب مقدس، مدارس و انتشارات مسیحی و تمامی بنیادهای کلیسایی باید به کلام خدا وفادار بمانند و آن را مرجع نهایی و منبع اقتدار قطعی حقیقت بدانند؛ زیرا آن اصل ایمات و حیات می باشد (دوم تیموتائوس ۱: ۱۳-۱۴).
(۴) مسئلۀ اصلی در این قسمت، دیدگاه رهبر نسبت به کلام الهام شدۀ خدا است که پولس آن را «کلام فیض» (اعمال ۲۰: ۳۲) می خواند. معلمان، شبانان و رهبران دروغین، تلاش خواهند کرد تا اقتدار کتاب مقدس را با آموزه های نادرست و اصول غیر کتاب مقدسی شان تحریف نمایند. آن ها با رد کردن اقتدار کامل کلام خدا، حقیقت کتاب مقدس و قابل اعتمادبودن آموزه های آن را نفی می کنند (اعمال ۲۰: ۲۸-۳۱؛ ر.ک به غلاطیات ۱: ۶؛ اول تیموتائوس ۳: ۸). این افراد، محض خاطر کلیسا باید اصلاح و تربیت شوند و اگر حاضر نباشند که خطای خود را بپذیرند، تغییر روش دهند و تسلیم خدا گردند، باید از کلیسا اخراج شوند (دوم یوحنا ۱: ۹-۱۱؛ غلاطیان ۱: ۹).
(۵) کلیسا همیشه باید دربارۀ توجه عمیق روح القدس به پاکی روحانی سخن گوید (اعمال ۲۰: ۱۸-۳۵). هر کلیسایی که حاضر نباشد برای حقیقت ایستادگی کند و در جهت اصلاح و تربیت خطاکاران نکوشد، به مرور از اصولی که در عهد جدید برای کلیسا ذکر شده است، دور خواهد شد زیرا آن ها اقتدار کلام خدا را دست کم می گیرند و برای حقیقت ایستادگی نمی کنند (ر.ک به اعمال ۱۲: ۵؛ ر.ک. به مقالۀ کلیسا). چنین جماعتی در مسیر بی ایمانی و طغیان علیه خدا حرکت می کند. آن ها مکاشفۀ اصلی مسیح یعنی کتاب مقدس را که در کلام تشریح شده است، رد می کنند. در نتیجه، کلیسا و اعضایش، هدف، قدرت و حیاتشات را از دست خواهند داد.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |