من کیستم؟
اغلب تکلیفمان با خودمان و دیگران، مشخص و معلوم نیست و این باعث سردرگمی ما و دیگران میشود. بنابرین لازم است هرچه زودتر هویت خود را در مسیح ابتدا خودمان بشناسیم و بعد آنرا با شهامت زندگی کنیم، تا دیگران در هر جایگاه و مقام و عنوانی که هستند، خط قرمزهای ما را بفهمند و حد و حدودشان را در رابطه با ما رعایت کنند.
یک راه عملی برای اینکه تکلیفمان را با خودمان معلوم کنیم اینست که در هر صحنۀ زندگی از خودمان بپرسیم:
من در این صحنه کیستم و چه نقشی دارم؟
من در مورد این موضوع دارم چکار میکنم؟
من چرا و به چه دلیلی این کار را میخواهم انجام دهم؟
جواب واقعی شما به این سؤالات، شما را بلافاصله از دودل بودن و شک و تردید داشتن و سردرگم بودن در مورد تصمیمات و انتخابهایتان آزاد میسازد.
وقتی استر فهمید ملکه است و توسط مردخای فهمید که چرا ملکه شده است و فهمید چرا باید با پادشاه سخن بگوید، آن وقت تکلیفش با خودش روشن شد و با شهامت و قاطعیت تصمیم گرفت و به فرستادگان مردخای گفت بروید و به مردخای بگویید:
“من استر ملکه هستم و میدانم مجازات اینکه بدون اجازه به نزد پادشاه بروم مرگ است، ولی به خاطر جلوگیری از قتل هموطنانم به نزد پادشاه میروم، حتی اگر هلاک شوم برایم مهم نیست.”
(استر ۴: ۱۶)
در پیام استر به مردخای، جواب هر سه سؤال را میبینید. او دقیقا میداند کیست؟ میداند چرا خدا او را به این موقعیت رسانده و میداند چرا باید به نزد پادشاه برود. چنین اشخاصی هرگز در مورد تصمیمات و انتخابهایشان هر چند هم که سخت باشد، مردد و شکاک و دو دل و سر درگم نیستند.
لطفاً شما هم قبل از هر عملی ابتدا به این سه سؤال پاسخ بدهید:
من در این کار چه نقشی دارم؟
من چه کاری را باید انجام بدهم؟
من چه انگیزه و دلیلی برای انجام این کار دارم؟
جلیل سپهر
www.lifespringiran.com
@jalilsepehr
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |