پیام های کشیش جلیل سپهرهنر و ادبیات
من از جنس دستی که خار را بفشارد و خون نریزد هراس دارم!
من از جنس دستی که خار را بفشارد و خون نریزد هراس دارم!
من از جنس دستی که خار را بفشارد و خون نریزد هراس دارم
من از چشمی که عاشق باشد و اشک نریزد می ترسم
من از قلبی که بشکند و صدایی ندهد فرار می کنم
من از مرد و زنی که نتواند احساس حقیقی اش را نشان بدهد وحشت می کنم
شاید عصر یخبندان عاطفه هاست و احساس ها در لابلای چرخ دندۀ حوادثی که برایمان ساخته اند یخ زده و ما خودمان هنوز نمی دانیم
دنیای امروز ما بیشتر از هر وقتی دیگر نیاز به آتش محبت خدا دارد
آتش محبتی که آب های بسیار نتواند شعله هایش را خاموش کند
جلیل سپهر
@jalilsepehr
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |