منابع و اصول اسلام شیعه (قسمت چهارم: برخی از اصول عقاید شیعه)
منابع و اصول اسلام شیعه (قسمت چهارم: برخی از اصول عقاید شیعه)
علاوه بر تفاوت اساسی در مسئله خلافت و امامت، شیعیان دارای باورها و عقایدی هستند که آنها را از اهل سنت متمایز میسازد. همانند فرقه معتزله در دوران گذشته (که در بخش پایانی بیشتر دربارهاش خواهیم گفت)، شیعیان به «مخلوق بودن قرآن» معتقدند، و برخلاف آموزههای الأشاعره و باور رسمی اهل سنت، قرآن را «غیرمخلوق و ازلی» نمیدانند. (جعفری، ریشهها و توسعه اولیه اسلام شیعی، ص. ۳۱۲)
از لحاظ آزادی انسان، شیعیان به معتزله نزدیک شدهاند و به قرآنِ مخلوق باور دارند. (گودفروا-دمومبین، نهادهای مسلمانان، ص. ۴۰)
در مورد نمازهای روزانه، شیعیان نیز همانند قرآن بر سه وقت نماز تأکید دارند. آنها منکر هفده رکعت نماز روزانه نیستند، اما برخلاف اهل سنت که این نمازها را در پنج وقت پراکنده بهجا میآورند (مطابق حدیثی که قبلاً به آن اشاره شد)، شیعیان این نمازها را در سه نوبت: صبح، ظهر/عصر و مغرب/عشاء میخوانند.
تنها ویژگی خاص در این مورد این است که شیعیان معمولاً نماز ظهر و عصر را با هم و همچنین نماز مغرب و عشاء را با هم بهجا میآورند. (نصر، اسلام شیعی، ص. ۲۳۱)
شیعیان همچنین معتقدند که بسیاری از آیات قرآن دارای معانی پنهان هستند که بهسادگی برای خواننده عادی قابل درک نیستند. آنها بر این باورند که فقط دوازده امام معصوم از دانش کامل قرآن و تفسیر باطنی (تأویل) آن برخوردار بودند.
تفسیر شیعی با تفسیر سنتی سنی تفاوت دارد، زیرا گرایش به تفسیر تمثیلی (رمزی) دارد و در برخی موارد، معانی چندلایه و عمیقتری برای آیات قرآن قائل است. (گاتیه، قرآن و تفسیر آن، ص. ۳۹)
یکی از نویسندگان شیعه این باور را چنین بیان میکند:
تمام قرآن دارای جنبه تأویل و معنای باطنی است که تنها از طریق عقل بشری قابل درک نیست. فقط پیامبران و اولیای پاک الهی که از نقصهای بشری مبرا هستند، میتوانند این معانی را در همین دنیای خاکی درک کنند.
(نصر، اسلام شیعی، ص. ۹۹)
ممکن است این برداشت ایجاد شود که این دیدگاه، ابزاری است که برای توجیه تفسیرهای شیعهپسندانه از قرآن شکل گرفته است؛ تفاسیری که در آن، آیات دارای معانی ساده، با اصرار بهگونهای تفسیر میشوند که با آموزههای شیعه تطابق یابند. به همین دلیل، برخی نویسندگان غربی، شیعیان را اینگونه تعریف کردهاند. «شیعه، در جعل تاریخ، در میان مسلمانان بینظیر است». (هُرخرونیه، اسلام محمدی، ص. ۱۷)
مفهوم خاص دیگر در عقاید شیعه، تقیه است؛ یعنی پنهانداشتن باورهای دینی در شرایط خطر و تهدید. این عمل برای نخستینبار توسط برخی از امامان توصیه شد؛ کسانی که: «تقیه را بر پیروان خود واجب کردند تا از آنان بخواهند که برای برپایی حکومت علوی و سرنگونی خلافت غیرمشروع، فشار وارد نکنند. (ساتشیدینا، مهدویت اسلامی، ص. ۲۹)
برای شیعیان، تقیه تنها یک اقدام احتیاطی و بیضرر برای حفظ ایمان است، اما علمای سنی معمولاً آن را بهعنوان رفتاری ریاکارانه و بزدلانه مورد انتقاد قرار دادهاند. نویسندگان شیعه امروزی تلاش زیادی کردهاند تا دین خود را از این اتهامات تبرئه کنند. در ادامه، دو نمونه از این تلاشها آمده است:
برخی شیعه را متهم کردهاند که تقیه با فضیلت شجاعت و دلاوری منافات دارد. اما اندکی تأمل در این اتهام، نادرستی آن را آشکار میکند، زیرا تقیه در جایی صورت میگیرد که فرد با خطری مواجه است که توان مقابله با آن را ندارد. (نصر، اسلام شیعی، ص. ۲۲۴)
میتوان نتیجه گرفت که معنای واقعی تقیه، دروغگویی یا فریب نیست؛ بلکه محافظت از دین راستین و پیروان آن در برابر دشمن، در شرایطی است که خطر مرگ، اسارت یا اهانت وجود دارد. (جعفری، ریشهها و توسعه اولیه اسلام شیعی، ص. ۳۰۰)
با این حال، سخت است که نتیجه نگیریم این دلایل، دفاعهایی ضعیف برای آموزهای هستند که بهوضوح آسیبپذیر است. در واقع، بسیاری از آموزههای متمایز شیعه، در مقایسه با اسلام سنی، کممایهتر و ضعیفتر بهنظر میرسند، و جای تردید نیست که شیعه در نهایت، انحرافی از اسلام اصیل محمدی، سنت یاران او، و فقهای اهل سنت محسوب میشود.
منبع مقاله:
https://answering-islam.org/Gilchrist/Vol1/9b.html
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |