منابع و اصول اسلام شیعه (قسمت پنجم: غیبت امام دوازدهم)
منابع و اصول اسلام شیعه (قسمت پنجم: غیبت امام دوازدهم)
امید بزرگ شیعیان، بازگشت محمد بن حسن عسکری، امام دوازدهم مشهور است؛ کسی که گفته میشود به غیبت فرو رفت و تا زمانی که جهان برای انقلاب جهانیِ برقراری اسلام شیعی بهعنوان دین و قدرت غالب آماده شود، پنهان خواهد ماند. گفته میشود که این امام، در دورهای به نام غیبت صغرى برای مدتی حدود ۶۸ سال (از سال ۸۷۴ تا ۹۴۱ میلادی) مخفی بوده و سپس وارد غیبت كبرى شده است؛ مرحلهای از پنهانبودن کامل که تا بازگشتش ادامه مییابد. یکی از نمونههای تفسیر باطنی (تأویل) قرآن توسط شیعیان، خوانش آیه: «و آنچه را که از جانب خدا برایت باقی مانده، برایت بهتر است» (سوره یونس آیه ۸۶) است؛ آنان این آیه را نه درباره احکام الهی، بلکه تاریخ پنهان امام تا پایان جهان میدانند! این تفسیر، بسیار دلخواه و دور از شواهد دیگر قرآن یا حدیثهای معتبر به نظر میرسد.
نه در قرآن، هیچ اشارهای به چنین فردی وجود دارد، و نه در قدیمیترین لایههای سنت، و نه در نخستین اعتقادات اسلامی. (جعفری، اسلام: محمد و دین او، ص. ۱۴۵)
با این حال، شیعیان به طور گسترده به “ظهور” و بازگشت “القائم المهدي” (یعنی «کسی که قیام خواهد کرد، هدایتشده») ایمان دارند. آنان باور دارند که او گرایش به برقراری صلح، عدالت و امنیت خواهد داشت.
تحت چنین حکومتی، شیعیان وفادار به دوازده امام جایگاه والا خواهند یافت و در حکومت عادلانه قائم، از برکات جهانی آزاد از «ستم و ظلم» بهرهمند خواهند شد. هدف اصلی ظهور این است که نیروهای شَرّ جهان را خوار یا نابود کند و حکومت کامل اسلامی را در سراسر جهان برقرار سازد. (ساتشیدینا، مهدویت در اسلام، ص. ۱۷۳)
در دوران غیبت صغری، شیعیان معتقد بودند امام دوازدهم از طریق چهار نماینده (سفیر) با آنها ارتباط برقرار میکرد. امروزه باور دارند که او از طریق الهام غیرمستقیم و از طریق آیتاللهها، که بهعنوان نشانههای خدا شناخته میشوند، امت را هدایت میکند.
درست است که برخی مسلمانان سنی نیز معتقدند که مهدیای در آخرالزمان خواهد آمد، اما بسیاری این باور را رد میکنند، چرا که در قرآن و حدیثهای صحیح بخاری و مسلم اشارهای به چنین شخصیت مهمی نشده است. شیعیان اما اتفاقاً این اعتقاد را دارند که محمد بن حسن عسکری همان امام مهدی پنهان است.
نکتهای مهم این است که ممکن است امام یازدهم، حسن عسکری، اصلاً فرزندی نداشته باشد!
بر اساس منابع اولیه امامیه، عسکری فرزند شناخته شدهای در میان عامه مردم نداشت و پاسخی به جانشینی آینده نشان نداده بود. (حسین، غیبت امام دوازدهم، ص. ۵۷)
بین مورخان اختلاف زیادی بر سر تولد فرزند او وجود دارد و با توجه به نبود سند و نشانه، توضیحی ساختگی برای غیبت مطرح شد. روایت رایج درباره ناپدیدی این پیشوای نامعلوم چنین است:
شرایطی که با تولد پسر عسکری همراه بود نشان میدهد وی تمایل داشت جانشین خود را از سیاست محدود کننده خلفای عباسی که توسط مأمون برقرار شده بود، نجات دهد. بنابراین خبر تولد فرزندش را فقط به چند نفر مطمئن مانند ابوهاشم جعفری، احمد بن اسحق و خدیجه و حکیمه (خالههای عسکری) منتقل کرد. (حسین، غیبت امام دوازدهم، ص. ۷۵)
یک بررسی به خلیفه عباسی (در زمان خلیفه المعتمد) این اطمینان را داد که عسکری فرزندی ندارد. احتمالاً نظریه غیبت صغری و کبری اختراعی بوده که برای توجیه ناپدیدی ناگهانیِ قائم شناخته شده بهعنوان امام ارائه شد.
در مجموع، شاید هیچ وجهی در تشیع وجود نداشته باشد که فوایدی برتر نسبت به اسلامِ سنی ارائه دهد، اما با وجود این، تشیع را باید شاخهای مهم از اسلام دانست که حضور خود را در جهان به طور فزایندهای نشان میدهد.
منبع مقاله:
https://answering-islam.org/Gilchrist/Vol1/9b.html
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |